#جن_شناسی
#پارت35
طی این روش هیچ مشکلی پیش نیومد وقتی که کارشون تموم شد
( کاهن ) شخصی هایی که حضور داشتن برکت داده و بعد از انجام این کار همه رو خوب اعلام کرد
لورن بازم تاکید کرد که آپارتمان و مردم از موجودات روحی آلوده پاک شدن
کار اد و لورن انجام شد اونا اقدام به رفتن کردن
دیردر خواست که برای اینکه دوباره اتفاقی نیوفته اونا عروسکو ببرن،،،، وارن ها عروسک بزرگ پارچه ایو به همراه خودشون بردن.
اد تصمیم گرفت : عروسکو به صندلی عقب ببره که مسافرت توی ایالت ایمن تر باشه فکرش درست بود
اد و لورن خودشونو هدف یه نفرت شرور احساس کردن.
و بعد تو هر منحنی خطرناک تو جاده ماشین دوباره شروع میکرد به ایستادن و باعث میشد فرمون برق و ترمزا ازکار بیفته بارها و بارها ماشین برخورد کرد به جاهای مختلف
البته که انداختن عروسک به جنگل خیلی آسونه.
اما اگه مورد ناخوشایند که به راحتی به آپارتمان دخترا تلفنی نمیشه حداقل کسی که اونارو تو معرض خطر قرار میده
بار سوم که ماشین تو طول جاده متوقف شد
اد دست بردو کیسه سیاهشو برداشت شیشه آب مقدسو بیرون آورد و یه جرقه آب مقدسیو روی عروسک پارچه ای پرتاب کرد و نشونه صلیب اجازه داد وارن ها راحت به مسیرشو ادامه بدن.
اختلالات ماشین بلافاصله متوقف شد و و تونستن به خونه برسن!
چند روزی که عروسکو تو صندلی کنار میز خودش نشسته بود.
عروسک اول چندین بار جابجا میشه و بعد به نظر میرسید که بی اثر میشد
با این وجود طی هفته های بعد تو اتاق های مختلف خونه شروع به حرکت کرد.
وقتی که وارن ها خونهنبودن و در ساختمان اداری بیرونی قفل میکردن
اونا بیشتر وقتا که به خونه می امدن وقت باز کردن دراصلی باز بود
راحت تو طبقه بالا رو صندلی اد مینشست
یه بار یه گربه اطراف زمین میوفته و توجه ویژه ای به کتاب ها و اشیاء دیگه تو دفتر اد میکنه و بعد به خونه برمیگرده.
سمت عروسک و از سر به پایینه
همین طور متوجه شدن که آنابل از روحانیون متنفره.
طی مراحل پیگیری پرونده لازم بود وارن ها برای مشورتی با کاهنان( اسقفی ) ( درجه ای ار کلیسا )مرتبط با این حادثه تو آپارتمان پرستارای جوون انجام شه!
یه شب به تنهایی به خونه برگشت لورن صدای بلند و مبارزه وحشت کرد
وقتی که اون داشت گوش میداد انگار تو کل خونه ترس بود وحشت زده شد!
پخش کننده تلفن تماس های برگشتی از طرف پدر کوین بوده بین دو تماسش صداهای شگفت انگیز و تعجب زده که قبلا تو خونه شنیده بود ضبط شده
روزی که پدر ( دانیل میلز ) یه آدم( ربایی کاتولیک) با اد کار کرده بود
و در مورد شی جدیدی که به دفترش اضافه شده بود پرسید ( آنابل )
اد در مورد این پرونده به پدر( دانیل )توضیح داد و برای بررسیش ، مدارک لازمو بهش داد.
کشیش بعد از شنیدن گزارش اد! از اون چیزی که اتفاق افتاده بود برداشت کرد که
بو به عروسک خز و خاموش گفت: شما فقط یه عروسک خزدار هستی، آنابل. شما نمیتونی به چیزی آسیب برسونی.
و بعد کشیش روی صندلی پرتاب شد
اد با خنده هشدار داد: این یه چیزه که بهتر دوباره نگین!
با این حال وقتی که پدر( دانیل )بعد از خداحافظی با لورین
بعد از ترک خونشون یه ساعت بعد اون دعا کرد که اون نباید
#پارت35
طی این روش هیچ مشکلی پیش نیومد وقتی که کارشون تموم شد
( کاهن ) شخصی هایی که حضور داشتن برکت داده و بعد از انجام این کار همه رو خوب اعلام کرد
لورن بازم تاکید کرد که آپارتمان و مردم از موجودات روحی آلوده پاک شدن
کار اد و لورن انجام شد اونا اقدام به رفتن کردن
دیردر خواست که برای اینکه دوباره اتفاقی نیوفته اونا عروسکو ببرن،،،، وارن ها عروسک بزرگ پارچه ایو به همراه خودشون بردن.
اد تصمیم گرفت : عروسکو به صندلی عقب ببره که مسافرت توی ایالت ایمن تر باشه فکرش درست بود
اد و لورن خودشونو هدف یه نفرت شرور احساس کردن.
و بعد تو هر منحنی خطرناک تو جاده ماشین دوباره شروع میکرد به ایستادن و باعث میشد فرمون برق و ترمزا ازکار بیفته بارها و بارها ماشین برخورد کرد به جاهای مختلف
البته که انداختن عروسک به جنگل خیلی آسونه.
اما اگه مورد ناخوشایند که به راحتی به آپارتمان دخترا تلفنی نمیشه حداقل کسی که اونارو تو معرض خطر قرار میده
بار سوم که ماشین تو طول جاده متوقف شد
اد دست بردو کیسه سیاهشو برداشت شیشه آب مقدسو بیرون آورد و یه جرقه آب مقدسیو روی عروسک پارچه ای پرتاب کرد و نشونه صلیب اجازه داد وارن ها راحت به مسیرشو ادامه بدن.
اختلالات ماشین بلافاصله متوقف شد و و تونستن به خونه برسن!
چند روزی که عروسکو تو صندلی کنار میز خودش نشسته بود.
عروسک اول چندین بار جابجا میشه و بعد به نظر میرسید که بی اثر میشد
با این وجود طی هفته های بعد تو اتاق های مختلف خونه شروع به حرکت کرد.
وقتی که وارن ها خونهنبودن و در ساختمان اداری بیرونی قفل میکردن
اونا بیشتر وقتا که به خونه می امدن وقت باز کردن دراصلی باز بود
راحت تو طبقه بالا رو صندلی اد مینشست
یه بار یه گربه اطراف زمین میوفته و توجه ویژه ای به کتاب ها و اشیاء دیگه تو دفتر اد میکنه و بعد به خونه برمیگرده.
سمت عروسک و از سر به پایینه
همین طور متوجه شدن که آنابل از روحانیون متنفره.
طی مراحل پیگیری پرونده لازم بود وارن ها برای مشورتی با کاهنان( اسقفی ) ( درجه ای ار کلیسا )مرتبط با این حادثه تو آپارتمان پرستارای جوون انجام شه!
یه شب به تنهایی به خونه برگشت لورن صدای بلند و مبارزه وحشت کرد
وقتی که اون داشت گوش میداد انگار تو کل خونه ترس بود وحشت زده شد!
پخش کننده تلفن تماس های برگشتی از طرف پدر کوین بوده بین دو تماسش صداهای شگفت انگیز و تعجب زده که قبلا تو خونه شنیده بود ضبط شده
روزی که پدر ( دانیل میلز ) یه آدم( ربایی کاتولیک) با اد کار کرده بود
و در مورد شی جدیدی که به دفترش اضافه شده بود پرسید ( آنابل )
اد در مورد این پرونده به پدر( دانیل )توضیح داد و برای بررسیش ، مدارک لازمو بهش داد.
کشیش بعد از شنیدن گزارش اد! از اون چیزی که اتفاق افتاده بود برداشت کرد که
بو به عروسک خز و خاموش گفت: شما فقط یه عروسک خزدار هستی، آنابل. شما نمیتونی به چیزی آسیب برسونی.
و بعد کشیش روی صندلی پرتاب شد
اد با خنده هشدار داد: این یه چیزه که بهتر دوباره نگین!
با این حال وقتی که پدر( دانیل )بعد از خداحافظی با لورین
بعد از ترک خونشون یه ساعت بعد اون دعا کرد که اون نباید