رفیقامو خط زدم، کارایی که باهاشون کیف میکردم رو کنار گذاشتم، دیگه مثل قبل علاقهای به غذای مورد علاقم ندارم، بیشتر وقتم رو با آهنگ، کتاب، رمان نوشتن، درس خوندن و کار کردن میگذرونم، جدیدا زیاد به آینده فکر میکنم... به آیندهی نه چندان دوری که میخوام بسازمش، برای یک هفته بعدم هم برنامه ریزی میکنم، با کسی بحث نمیکنم، دیگه نمیخوام حرف خودم رو به کرسي بنشونم، حرفام رو برای خودم نگهمیدارم، چون معتقدم هیچکس ارزش اینو نداره که بخوام خودم رو خسته کنم تا براش توضیح بدم که قضیه از چه قراره... بین جمع بیشتر تماشاچی هستم، از اکیپ و دوست و آشنا تا حد امکان دوری میکنم، حوصله آدمارو ندارم، دلم نمیخواد کسی رو ببینم، خوش ندارم با کسی هم صحبت بشم، شب دیر میخوابمو صبح زود بیدار میشم، به بی خوابی و کم خوابی عادت کردم، لبخند زدن رو ترجیح میدم به جواب دادنِ هر صحبتی...
این تغییرات رو خیلی خیلی دوستدارم، کم کم دارم به این شخصیت جدیدم علاقهمند میشم...
#خانم_میم
این تغییرات رو خیلی خیلی دوستدارم، کم کم دارم به این شخصیت جدیدم علاقهمند میشم...
#خانم_میم