#prt8
وقتی برگشتم دهنم از تعجب و از ترس باز شد
″چرا درو قفل کردی؟ البته کارم راحت تره″
جیغی کشیدم میخواستم از کنارش رد بشم و به دستشویی پناه بیارم اما با دستاش دوتا بازوهامو گرفت و با شدت به زمین کوبید
چشامو بستم و نالهای از درد کردم
″درد نداره عزیزم درد نداره″
چشامو باز کردم
خودشو روی من قرار داد، دوتا پاهاشو دوطرف بدنم گذاشت و محکم چسبوند، یکی از دستاشو کنار سرم گذاشت و اون یکی رو جلوی صورتم تکون میداد جوری که انگشت اشارشو سمتم میگرفت
″هیچ کس باورت نمیکنه..هیچ کس تو یه خیال پردازی و قراره به من ملحق بشی بتانی″
تو چشماش نگاه کردم و چیزی جز سیاهی ندیدم
دیگه خبری از سبزی نبود
•••
دنبال یه فنفیک ‹تَرسناک💀› و ‹هیجانانگیز⛓› اَز ’هَری استایلز👼🏻‘ هستی اما پیدا نمیکنی؟
این چَنل فنفیکی میزاره که یکی از ۱۰ فنفیک برتر واتپد شده😱💭
بیا و ببین چیه مو به تنت سیخ میشه، بی جنبهای نیا😭💥
🌬|
https://t.me/joinchat/AAAAAEHO4eu0HF0oarblXA