میگفت زندگی تمام زورش را زد تا ناامیدی را وزنه کند؛ وزنه را به گوشههای بالا رفتهٔ لبهای آدمیان آویزان کند و پایین بکشد جوهره امید را. میگفت زندگی به تاریکیها امر کرد تا به جانِ من و تو رخنه کنند اما حیف...نمیدانست؛ نمیدانست که در بطن ذات ما، امید از ناامیدی شکل میگیرد!
- امبرا
#کوتاه
- امبرا
#کوتاه