پرسش و پاسخ شرعی


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified



Channel's geo and language
not specified, not specified
Statistics
Posts filter


🌺السلام‌علیکم‌ورحمه‌الله‌وبرکاته

ان‌شأالله از این به بعد در کانال آرشیو سوالات
@arshivesoalat
ادامه سوال و جواب را دنبال می‌کنیم چون این کانال تا اینجا فعالیتش متوقف خواهد شد.

ومن‌الله‌توفیق


سوال⁉️31/7
مفهوم حدیث زیر چیست؟
پیامبراکرم صل‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: "ما ترکت بعدی فی أمتی فتنة أضر علی الرجال من النساء" (متفق علیه) یعنی: "پس از خودم در امتم چیزی خطرناکتر از فتته زنان برای مردان ترک نکردم".

✅پاسخ:
البته منظور حدیث این نیست که خود زن مایه فتنه است چون اگر این‌جوری بود العیاذبالله ام المومنین عایشه و خدیجه و باقی زنان هم شامل فتنه می‌شدند ولی اینجوری نیست ...
شرح حدیث را توجه بفرمایید : لأن المرأة هي محل نظر الرجل، وقد جبله الله -عز وجل- وركبه تركيباً قد انطوى على غريزة تميل إلى المرأة، فهذا أمر مركوز في فطر الرجال، فالمرأة هي محل متعة الرجل، وإذا نظر إليها فإن دواعي النفس تتحرك، ولذلك أمره الشارع بغض البصر، وأخبر أن له الأولى وهي نظرة الفجاءة وعليه الثانية([2])، والنفوس تتشوف وتتطلع إلى شهواتها، والله -عز وجل- قد جعل النساء شهوات، كما في قوله في آية آل عمران: {زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ} [آل عمران:14]
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
به خاطر اینکه زن محل توجه و نظر کردن مرد می‌باشد و الله عزوجل جوری زن و مرد را آفریده است که غریزه میل به زن در مرد زیاد است و این مسأله در فطرت هر مردی می‌باشد پس زن محل لذت بردن برای مردان است . اگر مرد به طرز هوس بازانه به زن نگاه کند غریزه اش تحریک می‌شود .
پس بنابراین شارع دین امر کرده که در این مواقع چشمهای خود را ببندند و به نامحرم نظر نیندازند..
پس بهتر اینست که اگر کسی به نامحرمی ناخودآگاه نگاه کرد بار دوم نگاه نکند چون غریزه ها تحریک می‌شوند و زن محل شهوت بازی مردها خواهد بود
همچنانکه در آیه ۱۴ سوره آل عمران میفرماید : برای انسان، محبّت شهوات (و دلبستگی به امور مادی) جلوه داده شده است، از قبیل: عشق به زنان و فرزندان و ثروت هنگفت و آلاف و الوف طلا و نقره و اسبهای نشاندار (و مرکبهای ممتاز) و چهارپایان (همچون: شتر و گاو و بز و گوسفند...) و کشت و زرع...

☑️اگر بخواهم در دو جمله خیلی ساده این حدیث را برایتان تفسیر نمایم :
۱.. مردها بدون دلیل به نامحرم نظر نیندازند چون شیطان اینکار را برایشان زیبا میکند و آنها را دچار لغزش میکند..
۲.. زنان حجاب خودشان را بصورت کامل رعایت کنند و خود را آرایشکرده در معرض دید عموم نگذارند و با هیچ نامحرمی خلوت نکنند...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال ⁉️31/6
سود بردن از فروش جنسی شامل چه چیزهایی می‌شود؟ یعنی ملاک و مبنای سود بردن فروش اجناس چیست و آیا مقدار مشخصی دارد؟

✅پاسخ
سود بردن یعنی اینکه کسی که کالایی را به منظور تجارت یا استفاده می خرد؛ برای او جایز است آنرا با قیمت بیشتری چه بصورت نقد یا مدت دار بفروشد و شریعت حد معلومی برای نسبت سود قرار داده نشده است.

🔹اما به تخفیف و آسانگیری سفارش شده است، چون شریعت تشویق کرده است، مگر آنکه کالای معروفی در شهر باشد و قیمت آن نیز معلوم باشد که در اینصورت شایسته نیست آنرا با قیمتی بیشتر به انسان نا آگاه فروخت، مگر آنکه او را به حقیقت آگاه کرد، در غیر اینصورت فروش آن با قیمتی بیشتر از قیمت بازار نوعی فریب است.

🔹نسبت سود در تجارت محدود نیست، بلکه بستگی به شرایط عرضه و تقاضا و زیادی دارد، اما برای تاجر مسلمان بهتر است که در فروش و خرید خود آسانگیر و بزرگوار و باگذشت باشد، و نبایستی در پی فرصتی بر طرف معامله اش باشد و وی را گول زند و بی انصافی کند، بلکه حقوق برادری اسلامی را رعایت کند...

☑️در کل منظور اینست که جنس مورد معامله را میتوانی با قیمتی بالاتر بفروشی(محدودیتی وجود ندارد) و اگر جنس دارای عیب بود بایستی عیب آنرا به خریدار بگویی ...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️31/5
همسران پیامبر علیه‌السلام والصلاه چه تعداد بودند؟

✅پاسخ
قال النووي رحمه الله تعالى: " أما قوله: ( تسع نسوة ) : فهن اللاتي توفي عنهن صلى الله عليه وسلم وهن؛ عائشة، وحفصة، وسودة، وزينب، وأم سلمة، وأم حبيبة، وميمونة، وجويرية، وصفية ، رضي الله عنهن " انتهى، من "شرح صحيح مسلم" (10 / 47).
ومن المتفق عليه أيضا : أنه تزوج زينب بنت خزيمة ، وتوفيت في حياته صلى الله عليه وسلم.
قال ابن رشد رحمه الله تعالى في "المقدمات الممهدات" (3 / 358):
" فهؤلاء أزواجه اللواتي لم يُختلف فيهن، فحصل العلم بنقل التواتر بهن، وهن إحدى عشرة امرأة، منهن ست من قريش: خديجة، وسودة، وعائشة، وحفصة، وأم سلمة، وأم حبيبة .
وأربع من العرب: زينب بنت خزيمة، وزينب بنت جحش، وجويرية، وميمونة؛ وواحدة من بني إسرائيل: وهي صفية.
توفي منهن اثنتان في حياته: خديجة أول نسائه، وزينب بنت خزيمة. وتوفي صلّى اللّه عليه وسلّم عن التسع الباقيات " انتهى.
وقد وردت روايات عدة تشير إلى النبي صلى الله عليه تزوج غير هؤلاء ، لكن طلق بعضهن ، ولم يدخل ببعضهن؛ لكن هذه الروايات أغلبها لا يصح؛ حيث قال الذهبي رحمه الله تعالى بعد أن ذكر جملة من هذه الروايات وقال ابن عبد البر رحمه الله تعالى: " وأما اللواتي اختلف فيهن ممن ابتنى بها وفارقها ، أو عقد عليها ولم يدخل بها، أو خطبها ولم يتم له العقد منها، فقد اختلف فيهن، وفي أسباب فراقهن اختلافًا كثيرًا ، يوجب التوقف عن القطع بالصحة في واحدة منهن " انتهى، من "الاستيعاب" (1 / 46).وقال ابن القيم رحمه الله : وقال بعضهم: هن ثلاثون امرأة، وأهل العلم بسيرته وأحواله صلى الله عليه وسلم لا يعرفون هذا، بل ينكرونه " انتهى، من "زاد المعاد" (1 / 110).
🌹🌹🌹خلاصه ترجمه 🌹🌹🌹
امام نووی میفرماید : بنا به قولی پیامبر بعد از وفات (ام المومنین خدیجه) با عایشه و حفصه و سوده و زینب و ام سلمه و ام حبیبه و میمونه و جوریه و صفیه ازدواج کرد..
🌙و همچنین ( علماء) متفق القول هستند ایشان با زینب بنت خزیمه هم ازدواج کردند که در زمان رسول الله وفات کردند
🌙ابن رشد میفرماید : آنها زنانی بودند که در تعداد آنها هیچ اختلافی نیست و بصورت تواتر ثابت شده است که آنها یازده نفر بودند ؛شش نفر از آنها از طایفه قریش بودند به نامهای : خدیجه، سوده، عائشه، حفصه، ام سلمه، ام حبیبه و چهارتا از عرب بودند به نامهای: زینب بنت خزیمه، زینب بنت جحش، جویریه، میمونه و یک نفرشون به نام صفیه از بنی اسرائیل ...
دو تا در زمان حیات پیامبر وفات کردند به نام : خدیجه و زینب بنت خزیمه ..
🔴روایاتی از پیامبر نقل شده که به غیر از اینها با زنان دیگری هم ازدواج کردند ولی بعضی از آنان را طلاق داد و با بعضیها همبستر نشد ، ولی بیشتر این روایتها غیر صحیح و نادرست هستند ..
🌙ابن عبدالبر میفرماید : اما در مورد زنانی که پیامبر با آنها ازدواج کرد و سپس طلاقشان داد یا عقدشان کرد ولی با آنها همبستر نشد یا به ناتمامی با آنها عقد بست ، قطعا در این روایات اختلاف زیادی هست که در سبب تفاوت آنها اختلاف زیادی وجود دارد و وتجب است که در صحت هر کدام از آنها توقف کنیم ...
🌙امام ابن القیم میفرماید : و بعضیها میگویند : ازواج پیامبر سی نفر بودند ولی علماء و سیره نویسان زندگی پیامبر منکر این روایات هستند و آنها را قبول ندارند..

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️31/4
همسران پیامبر علیه‌السلام والصلاه چه تعداد بودند؟

✅پاسخ
قال النووي رحمه الله تعالى: " أما قوله: ( تسع نسوة ) : فهن اللاتي توفي عنهن صلى الله عليه وسلم وهن؛ عائشة، وحفصة، وسودة، وزينب، وأم سلمة، وأم حبيبة، وميمونة، وجويرية، وصفية ، رضي الله عنهن " انتهى، من "شرح صحيح مسلم" (10 / 47).
ومن المتفق عليه أيضا : أنه تزوج زينب بنت خزيمة ، وتوفيت في حياته صلى الله عليه وسلم.
قال ابن رشد رحمه الله تعالى في "المقدمات الممهدات" (3 / 358):
" فهؤلاء أزواجه اللواتي لم يُختلف فيهن، فحصل العلم بنقل التواتر بهن، وهن إحدى عشرة امرأة، منهن ست من قريش: خديجة، وسودة، وعائشة، وحفصة، وأم سلمة، وأم حبيبة .
وأربع من العرب: زينب بنت خزيمة، وزينب بنت جحش، وجويرية، وميمونة؛ وواحدة من بني إسرائيل: وهي صفية.
توفي منهن اثنتان في حياته: خديجة أول نسائه، وزينب بنت خزيمة. وتوفي صلّى اللّه عليه وسلّم عن التسع الباقيات " انتهى.
وقد وردت روايات عدة تشير إلى النبي صلى الله عليه تزوج غير هؤلاء ، لكن طلق بعضهن ، ولم يدخل ببعضهن؛ لكن هذه الروايات أغلبها لا يصح؛ حيث قال الذهبي رحمه الله تعالى بعد أن ذكر جملة من هذه الروايات وقال ابن عبد البر رحمه الله تعالى: " وأما اللواتي اختلف فيهن ممن ابتنى بها وفارقها ، أو عقد عليها ولم يدخل بها، أو خطبها ولم يتم له العقد منها، فقد اختلف فيهن، وفي أسباب فراقهن اختلافًا كثيرًا ، يوجب التوقف عن القطع بالصحة في واحدة منهن " انتهى، من "الاستيعاب" (1 / 46).وقال ابن القيم رحمه الله : وقال بعضهم: هن ثلاثون امرأة، وأهل العلم بسيرته وأحواله صلى الله عليه وسلم لا يعرفون هذا، بل ينكرونه " انتهى، من "زاد المعاد" (1 / 110).
🌹🌹🌹خلاصه ترجمه 🌹🌹🌹
امام نووی میفرماید : بنا به قولی پیامبر بعد از وفات (ام المومنین خدیجه) با عایشه و حفصه و سوده و زینب و ام سلمه و ام حبیبه و میمونه و جوریه و صفیه ازدواج کرد..
🌙و همچنین ( علماء) متفق القول هستند ایشان با زینب بنت خزیمه هم ازدواج کردند که در زمان رسول الله وفات کردند
🌙ابن رشد میفرماید : آنها زنانی بودند که در تعداد آنها هیچ اختلافی نیست و بصورت تواتر ثابت شده است که آنها یازده نفر بودند ؛شش نفر از آنها از طایفه قریش بودند به نامهای : خدیجه، سوده، عائشه، حفصه، ام سلمه، ام حبیبه و چهارتا از عرب بودند به نامهای: زینب بنت خزیمه، زینب بنت جحش، جویریه، میمونه و یک نفرشون به نام صفیه از بنی اسرائیل ...
دو تا در زمان حیات پیامبر وفات کردند به نام : خدیجه و زینب بنت خزیمه ..
🔴روایاتی از پیامبر نقل شده که به غیر از اینها با زنان دیگری هم ازدواج کردند ولی بعضی از آنان را طلاق داد و با بعضیها همبستر نشد ، ولی بیشتر این روایتها غیر صحیح و نادرست هستند ..
🌙ابن عبدالبر میفرماید : اما در مورد زنانی که پیامبر با آنها ازدواج کرد و سپس طلاقشان داد یا عقدشان کرد ولی با آنها همبستر نشد یا به ناتمامی با آنها عقد بست ، قطعا در این روایات اختلاف زیادی هست که در سبب تفاوت آنها اختلاف زیادی وجود دارد و وتجب است که در صحت هر کدام از آنها توقف کنیم ...
🌙امام ابن القیم میفرماید : و بعضیها میگویند : ازواج پیامبر سی نفر بودند ولی علماء و سیره نویسان زندگی پیامبر منکر این روایات هستند و آنها را قبول ندارند..

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال ⁉️31/3
آیا هر کس میتواند به سوالات شرعی پاسخ دهد ؟
در کل شرایط جواب دادن به سوالات شرعی چیست ؟

✅پاسخ
اگر شخصی دارای صفات زیر باشد و اجازه فتوا دادن را از مجتهدان گرفته باشد، میتواند در مسایلی که نص شرعی در مورد آن وجود نداشته باشد اجتهاد نماید و حکم به حلال و حرام دادن نماید ....
در احکامی که نص شرعی در مورد آن وجود دارد و حلال و حرام آن را الله یا رسولش مشخص کرده باشند هیچ عالمی نمی‌تواند روی فرمایشات آنها سخنی بگوید ولی اگر به درجه اجتهاد رسید میتواند در مسایل روز که نص شرعی در موردش وجود نداشته باشد با اجتهاد خودش و یا با قیاس حکم به حلال و حرام دهد که البته بدون دلیل فتوا صادر نمی‌کنند بلکه با استنادات شرعی حکم صادر می‌کنند و ما هم می‌توانیم به حکم آنها استناد نماییم ...
شرایط این‌چنین علمایی باید بصورت زیر باشد ...
ﺇﻥ ﺍﻻﺟﺘﻬﺎﺩ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﻟﻪ ﺷﺮﻭﻁ ، ﻭﻟﻴﺲ ﻳﺤﻖ ﻟﻜﻞ ﻓﺮﺩ ﺃﻥ ﻳﻔﺘﻲ ﻭﻳﻘﻮﻝ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﺇﻻ ﺑﻌﻠﻢ ﻭﺃﻫﻠﻴﺔ ، ﻭﻗﺪﺭﺓ ﻋﻠﻰ ﻣﻌﺮﻓﺔ ﺍﻷﺩﻟﺔ ، ﻭﺍﻟﺼﺤﻴﺢ ﻭﺍﻟﻀﻌﻴﻒ ، ﻭﺍﻟﻨﺎﺳﺦ ﻭﺍﻟﻤﻨﺴﻮﺥ ، ﻭﺍﻟﺨﺎﺹ ﻭﺍﻟﻌﺎﻡ ، ﻭﺍﻟﻤﻄﻠﻖ ﻭﺍﻟﻤﻘﻴﺪ ، ، ﻭﻻ ﺑﺪ ﻣﻦ ﻃﻮﻝ ﻣﻤﺎﺭﺳﺔ ، ﻭﻣﻌﺮﻓﺔ ﺑﺄﻗﺴﺎﻡ ﺍﻟﻔﻘﻪ ، ﻭﺁﺭﺍﺀ ﺍﻟﻌﻠﻤﺎﺀ ﻭﺍﻟﻔﻘﻬﺎﺀ ، ﻭﺣﻔﻆ ﺍﻟﻨﺼﻮﺹ ﺃﻭ ﻓﻬﻤﻬﺎ ، ﻭﻻ ﺷﻚ ﺃﻥ ﺍﻟﺘﺼﺪﻱ ﻟﻠﻔﺘﻮﻯ ﻣﻦ ﻏﻴﺮ ﺃﻫﻠﻴﺔ ﺫﻧﺐ ﻛﺒﻴﺮ ،ﺑﻘﻮﻟﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ : " ﻭﻻ ﺗﻘﻮﻟﻮﺍ ﻟﻤﺎ ﺗﺼﻒ ﺃﻟﺴﻨﺘﻜﻢ ﺍﻟﻜﺬﺏ ﻫﺬﺍ ﺣﻼﻝ ﻭﻫﺬﺍ ﺣﺮﺍﻡ ﻟﺘﻔﺘﺮﻭﺍ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻜﺬﺏ ﺇﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﻳﻔﺘﺮﻭﻥ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻜﺬﺏ ﻻ ﻳﻔﻠﺤﻮﻥ " ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻨﺤﻞ 116 ، ﻭﻓﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ : " ﻣﻦ ﺃﻓﺘﻰ ﺑﻐﻴﺮ ﺛﺒﺖ ﻓﺈﻧﺎ ﺇﺛﻤﻪ ﻋﻠﻰ ﻣﻦ ﺃﻓﺘﺎﻩ " ﺻﺤﻴﺢ ﺭﻭﺍﻩ ﺍﻹﻣﺎﻡ ﺃﺣﻤﺪ ‏( /2 321 ‏) ، ﻭﻋﻠﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﺍﻟﻌﻠﻢ ﺃﻥ ﻻ ﻳﺘﺴﺮﻉ ﻓﻲ ﺍﻟﻔﺘﻮﻯ
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
برای اجتهاد و فتوا دادن در مسئله ‌ای شروطی لازم است و برای هیچ‌کس جایز نیست در مسایل شرعی فتوا صادر کند یا سخنی بگوید مگر اینکه:⏬⏬
1.دارای علم باشد ..
2.اهلیت اینکار را داشته باشد ..
3.قدرت درک و شناخت ادله شرعی را داشته باشد...
4.احادیث صحیح را از ضعیف تشخیص دهد..
5.ناسخ و منسوخ را بداند....
6.مطالب خاص و عام را بداند....
7.مطلق و مفید را بداند...
8.همیشه در حال یادگیری و تمرین باشد..
9.از انواع مسایل فقهی آگاهی داشته باشد...
10.آراء علما و فقها را بداند...
11.آیات واحادیث را حفظ یا تفسیر آنها را بداند....
⛔️بدون شک سخن گفتن در مسایل شرعی و یا فتوا دادن توسط غیر اهل علم، گناه بزرگی است ....
🌹الله تعالی می‌فرماید: برای هر سخنی که بر زبانتان میاید نگویید این حرام است و این حلال تا بر خدا افترا ببندید .کسانیکه بر خدا دروغ میبندند هیچوقت رستگار نمیشوند ...
✔️پس بر کسانیکه طالب علم هستند واجب است که در صدور احکام علمی عجله نکنند ....

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️ 31/2
بعضی‌ها خیلی به ایه وابتغو الیه الوسیله استناد میکنند جهت وسیله قرار دادن امامان. دراین باره توضیح دهید لطفا.

✅پاسخ
أما تفسير لفظ " الوسيلة " في قوله تعالى : ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ) المائدة/35 : فهي الطريق الموصلة إلى الله تعالى ، ولا طريق موصلة إليه عز وجل إلا الطريق التي يحبها الله ويرضى عنها ، وتكون بطاعته وترك معصيته .
قال ابن كثير رحمه الله : " يقول تعال آمراً عباده المؤمنين بتقواه ، وهي إذا قرنت بطاعته كان المراد بها الانكفاف من المحارم وترك المنهيات .. وقال قتادة : أي : تقربوا إليه بطاعته والعمل بما يرضيه ...
"تفسير ابن كثير" (2/53، 54) .
وقال الشنقيطي رحمه الله : " اعلم أن جمهور العلماء على أن المراد بالوسيلة هنا هو القربة إلى الله تعالى بامتثال أوامره ، واجتناب نواهيه
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
منظور از لفظ الوسیله در آیه ، راه رسیدن به الله تعالی میباشد و راه رسیدن به الله جز به دوست داشتن الله و راضی شدن نیست و این امر به وسیله اطاعت از اوامر ایشان و ترک گناهان میسر میباشد
🌙امام ابن کثیر در تفسیر این آیه میفرماید: الله متعال بنده گان مومن خودش را به تقوا امر میکند و این تقوا در نتیجه اطاعت از اوامرش و دوری از محرمات و ترک منهیات بوجود میاید ...
🌙امام قتاده میفرماید : تقرب بسوی الله بوسیله اطاعت از اوامرش ( انجام طاعات و عبادات ) و عمل کردن به آنچه موجب خشنودی او میشود ،حاصل میشود.
🌙امام شنقیطی میفرماید: بدان که جمهور علماء بر این رأی هستند که منظور از وسیله ،نزدیک شدن به خدا بوسیله اطاعت اوامرش و دوری از منهیات است ...

🔷اگر بعد از کلمه الوسیله در آیه را توجه بفرمایید ، یکی از وسایل را خود قران معرفی کرده است که جهاد در راه خدا میباشد ...
✔️پس منظور طاعات و عبادات و دوری از حرامات میباشد. پس وسیله ربطی به قبر و توسل به مرده ندارد.

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️31/1
در چه مواقعی حلال خداوند حرام می‌شود؟ یا برعکس حرام خداوند حلال می‌شود؟

✅پاسخ
والحمدلله...
حلال و حرام را الله مشخص نموده است و جز در مواردی که خودش بیان فرموده است حلال ، حرام نمیشود و برعکس ...
حلال برای همیشه حلال است و حرام برای همیشه حرام است ...
در مواردی کم اجازه استفاده از رخصتها و حرامها داده شده است.
🔰در نتیجه حرام حلال نمیشود فقط در موارد اضطرار شریعت اسلام اجازه استفاده از حرامات را به مقدار اندک داده است ...
مواردی را در زیر بهشان اشاره خواهم کرد :
⚫️در هنگام ضرورت و برای نجات از مرگ، انسان میتواند برای رفع گرسنگی گوشت حرام بخورد مانند گوشت مردار و گوشت خوک و غیره، و همچنین میتواند برای رفع تشنگی از مایعات حرام بنوشد مانند خون و شراب و غیره، ولی هر کدام به اندازه ای بخورد و یا بنوشد که فقط رفع تشنگی و یا گرسنگی کند، و بیشتر از مقدار لازم حرام است...
پس در بالا 👆تمام موارد حرام هستند و هیچگاه حلال نمیشوند فقط استفاده اندک را الله متعال در وقت نیاز شدید ،مجاز فرموده است ...
◀️دلایل هم اقوال خداوند متعال است که میفرماید:‌🌹 فَمَنِ اضطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلاَ إثمَ عَلَیهِ إنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (بقره 173) یعنی :و آنکس که مجبور شد در صورتی که علاقمند و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و مهربان است.
و می‌فرماید : 🌹فَمَنِ اضطَرَّ فِی مَخمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لإِثمٍ فَإنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (مائده 3) یعنی اما کسی که در حال گرسنگی ناچار شود (از محرمات سابق چیزی بخورد تا هلاک نشود) و متمایل به گناه نباشد (مانعی ندارد)؛ چراکه خداوند بخشنده مهربان است...
◀️ابن کثیر در تفسیر خودش جلد ۲ صفحه ۱۴ می‌گوید : یعنی : اگر کسی نیاز شدید پیدا کرد و ناچار شد به خاطر ضرورت از محرماتی که خداوند ذکر کرده، بخورد ایرادی ندارد، خداوند نسبت به او بخشنده و مهربان است. چون خداوند متعال از نیاز و اضطرار بنده‌ی خود آگاه است، و در نتیجه از او گذشت کرده و گناه اورا می‌بخشد...
◀️در مسند امام احمد و صحیح ابن حبان از ابن عمر روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: إن الله یحب أن تؤتی رخصه کما یکره أن تؤتی معصیته (صحیح ابن ماجة 1886) یعنی :خداوند دوست دارد که از رخصت‌هایش استفاده شود همچنانکه ناپسند می‌داند که نافرمانی‌اش شود.
✅به همین دلیل فقهاء گفته‌اند : گاهی اوقات خوردن مردار واجب می‌شود و آن وقتی است که شخص ترس هلاک شدن نفس خود را داشته، و چیزی دیگر غیر از آن رانیابد و بر حسب احوال گاهی مندوب است و گاهی مباح.
✅در ادامه می‌گوید : برخلاف آنچه بسیاری از عوام و غیره می‌پندارند، خوردن گوشت مردار مشروط به این نیست که شخص سه روز غذائی برای خوردن نیابد، بلکه هرگاه مضطر به این کار شود می‌تواند از آن بخورد و نوشیدن اشیاء حرام و نجس انسان را نجس نمیکند زیرا انسان همیشه پاک و طاهر است حتی بعد از مرگش نیز طاهر است و نجس نمیشود....

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/10
اگر خانمی برای ادای غسل غیر از خانه پدر یا شوهر مجبور شود حمام کند، آیا مشمول حدیث رسول اکرم صل‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌شود؟

✅پاسخ
أَيُّمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ ثِيَابَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَكَتْ سِتْرَ مَا بَيْنَهَا وَبَيْنَ اللَّهِ ) صححه الألباني في صحيح سنن ابن ماجه . هذا الحديث يدل على تحريم خلع المرأة ثيابها في غير بيتها ، والمراد بذلك : إذا خلعت ملابسها في مكان لا تأمن من أن يطلع عليها رجال أجانب عنها ، أو كان يخشى من ذلك حصول فتنة أو الوقوع في شيء محرم .
قال المناوي في "فيض القدير" (3/176) : " ( وضعت ثيابها في غير بيت زوجها ) كناية عن تكشفها للأجانب ، وعدم تسترها منهم
وقال الشيخ ابن عثيمين في "فتاوى نور على الدرب" (شروح الأحاديث والحكم عليها) : "هذا الحديث إن صح ( أن من وضعت ثيابها في غير بيت زوجها فقد هتكت الستر ) ، هذا إن صح فالمراد أن المرأة تضع ثيابها في حال يخشى أن يطلع عليها من لا يحل له الاطلاع عليها " انتهى . وعلى هذا ، فلا حرج على المرأة إذا وضعت ثيابها خارج بيتها لحاجة وكانت تأمن من اطلاع أحد على عورتها ، كبيت أمها أو أختها ، أو محلات التجميل التي لا يدخلها إلا النساء ... ونحو ذلك .
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
حدیث به اینصورت است :
زنی که در غیر خانه خودش لباسهایش را درآورد (عوض کند) هتک حرمت عورت بین خود و الله کرده است ...
⏫این حدیث دلالت بر این میکند که درآوردن لباس زن در غیر خانه خودش حرام است ...
🔴اما منظور حدیث چیست ؟
زمانیکه زن در غیر خانه خودش و در جای ناامنی که مرد نامحرم وجود دارد و از مکان تعویض لباس خبر دارد یا ترس از اینکار وجود داشته باسد ، لباسهایش را درآورد (عوض کند ) باعث وجود فتنه خواهد شد ....
🌙امام مناوی در کتاب فیض القدیر میفرماید : عوض کردن لباس در غیر منزل زن ، کنایه از عوض کردن لباس نزد مرد نامحرم و کشف عورتش دارد...
🌙شیخ ابن عثیمین میفرماید :
این حدیث صحیح است و منطور اینست که زن لباسش را در جایی عوض کند که ترس این وجود داشته باشد که مرد نامحرمی در همانجا وجود داشته باشد و اطلاع از این قضیه داشته باشد ...
پس برای زن اشکالی ندارد که هنگام ضرورت در غیر منزل خودش اگر امنیت وجود داشته باشد و در آنجا نامحرمی نباشد مانند منزل مادر و خواهر یا جاهایی مانند آرایشگری که مرد نامحرم داخل آنجا نباشد ،لباسش را عوض کند ..

✅در نتیجه نگران نباشید و اگر در جایی عادت ماهانه شما تمام شد میتوانید در حمام غسل نمایید فقط مواظب وجود مرد نامحرم در آنجا باشید ...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


ایام نکرده اما می تواند شامل روزه گرفتن هم بشود، زیرا قطعا روزه جزو فضایل اعمال است....

1⃣امام نووی رحمه الله در شرح حدیث مسلم شماره ‏1176‏ می گوید: این گفته عایشه که: هیچگاه رسول خدا صلی الله علیه وسلم را ندیده ام که ده روز (اول ماه ذی الحجه) را روزه گرفته باشند که در روایت دیگر گفته: ده روز ذی الحجه را روزه نگرفتند، علماء فرموده اند: این حدیث مکروه بودن روزه در ده روز را میرساند ، و منظور از دهگانه در حدیث یعنی: ایام نُه روز اول ذی الحجه، علما گفته اند: این حدیث قابل تاویل است، چراکه روزه گرفتن نه تنها در این ایام مکروه نیست بلکه بسیار مستحب است خصوصا در روز نهم آن یعنی در روز عرفه، چنانکه احادیثی در فضیلت آن وارد شده است، و در صحیح بخاری آمده که: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: هیچ عملی در ایام سال، بهتر از انجام آن، در این ایام نیست یعنی دهه اول ذی الحجه ....
پس این گفته عایشه رضی الله عنها چنین تاویل می شود که: پیامبر صلی الله علیه وسلم آن ایام را روزه نگرفت بخاطر آنکه احتمالا به بیماری دچار شده باشند و یا آنکه در سفری بوده باشند و یا دلایلی دیگری درکار بوده، و یا آنکه احتمالا خود عایشه پیامبر صلی الله علیه وسلم را ندیده باشند که ایشان روزه بوده اند، و لذا لازمه این سخن عایشه دلیل بر نگرفتن روزه نیست، و آنچه که این تاویل را تقویت می کند حدیث هنیده بن خالد از همسرش از یکی از ازواج پیامبر صلی الله علیه وسلم است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم نه روز ذی‌الحجه و روز عاشورا و سه روز هر ماه و اولین دوشنبه و پنج شنبه ماه را روزه می‌گرفت.. این حدیث را ابوداود و احمد و نسائی آورده اند و این لفظ ابوداود بود.

2⃣ شیخ ابن عثیمین می گوید: درباره روزه گرفتن در این ایام دو حدیث متعارض وارد شده است، در یکی از آن احادیث آمده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم آن ایام را روزه نمی گرفتند و در حدیث دوم ذکر شده که ایشان آن ایام را روزه می گرفتند. امام احمد در مورد تعارض بین این دو حدیث گفته: حدیث ثابت بر نافی( نفی کننده) مقدمتر است، ولی بعضی دیگر از علما حدیث نفی را ترجیح داده اند؛ زیرا حدیث نافی از اثبات صحیح تر است، اما امام احمد هر دو حدیث را ثابت می داند، و گفته: حدیث ثابت بر نافی مقدم است. و ما (ابن عثیمین) می گوئیم: هرگاه دو حدیث تعارض داشتند؛ (حکم) هر دو ساقط خواهد شد بدون آنکه یکی از آن دو بر دیگری تقدم داشته باشد، پس ما به حدیث صحیح و عام :(ما من أیام العمل الصالح فیهن أحب إلی الله من هذه العشر): انجام عمل صالح در هیچ ایامی به اندازه ایام دهه نخست ذی الحجه نزد خدا محبوبتر نیست استناد می کنیم؛ پس عمل صالح در ایام دهه ذی الحجه و از جمله روزه گرفتن نزد خدا محبوتر از انجام عمل صالح در ده روز آخر رمضان است یعنی حتی از ده روز آخر رمضان نیز فضیلت بیشتری دارد، اما شبهای دهه ذی الحجه از شبهای آخر رمضان با فضیلت تر نیست با این وجود ایام دهگانه جزو ماه ذی الحجه است، مردم نیز از آن غافل شده اند، و مردم بر اساس عادتهایشان در این ایام بر قرائت قرآن و دیگر عبادات نمی افزایند و حتی گاهی بعضی از مردم تکبیر گفتن نیز بخل می ورزند (الممتع شرح زاد المستقنع جلد ۶ صفحه ۴۶۹)
✅خلاصه اینکه: سه حدیث صریح درباره روزه گرفتن در دهه نخست (نُه روز اول) ماه ذی الحجه وارد شده است که دو حدیث از آن سه حدیث ضعیف هستند و لذا مورد استناد ما نیستند، اما حدیث دیگر مورد اختلاف است و بعضی آنرا ضعیف دانسته و عده ای دیگر نیز آنرا صحیح می دانند و برای استحباب روزه گرفتن در ایام دهه ذی الحجه به آن استناد کرده اند، اما بعضی دیگر از علما به حدیث غیر صریح بخاری استناد جسته اند که در آن به فضیلت انجام اعمال صالح اشاره کرده است و قطعا روزه گرفتن یکی از اعمال صالح است. بنابراین می توان گفت که روزه گرفتن و قرائت قرآن و قیام شب و خواندن اذکار و دیگر عبادات در آن ایام فضیلت زیادی دارند و کسانی که خواهان فضیلت هستند شایسته است از آن ایام نهایت استفاده را بکنند، چه با روزه گرفتن باشد یا قرائت قرآن و یا قیام و نماز شب و یا تمام آن اعمال را انجام دهند...

3⃣ امام ابن قدامه در کتاب المغنی (کتاب الصیام) درباره آن ایام می گوید: تمام ایام دهه ذی الحجه شریف و بافضیلت است و اجر و ثواب عمل در آن چندبرابر می شود، و تلاش بیشتر برای انجام عبادت در آن ایام مستحب می باشد...
💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/9
در مورد سنت بودن روزه هشت روز ماه ذی‌الحجه (در دهه اول) غیر روز عرفه، لطفا بیشتر توضیح دهید.

✅پاسخ
در مورد روزه گرفتن در دهه اول ماه ذی الحجه ( یعنی از اول تا نهم )چهار حدیث وارد شده است که سه حدیث از چهار حدیث مذکور صریح هستند اما ظاهرا با همدیگر تعارض دارند، و حدیث چهارم صحیح است اما غیر صریح....اکنون در اینجا هر چهار حدیث را خدمتتان عرض خواهم کرد و درجه صحت یا ضعف آنها را از زبان علماء نقل میگویم:
1⃣حدیث اول: از ام المومنین عایشه رضی الله عنها روایت شده که گفت: مَا رَأَیْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ صَائِمًا فِی الْعَشْرِ قَطُّ( صحیح مسلم 1176)
و در روایت دیگری گفته: أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَمْ یَصُمِ الْعَشْرَ
( مسلم 1176) یعنی: هیچگاه رسول خدا صلی الله علیه وسلم را ندیده ام که ده روز (اول ماه ذی الحجه) را روزه گرفته باشند. و در روایت دیگر: پیامبر صلی الله علیه وسلم ده روز (نخست ماه ذی الحجه) را روزه نگرفتند این حدیث کاملا صحیح است. 🔴اما
2⃣حدیث دوم: از دو طریق وارد شده است:
۱- از طریق حفصه بنت عمر رضی الله عنهما روایت شده که گفت:
کان یصوم تسع ذی الحجة، و یوم عاشوراء، و ثلاثة أیام من کل شهر، أول اثنین من الشهر، و الخمیس، و الاثنین من الجمعة الأخری (الجامع الصغیر للسیوطی 7078) یعنی: پیامبر صلی الله علیه وسلم نُه روز ذی‌الحجه و روز عاشورا و سه روز از هر ماه و اولین دوشنبه ماه، و پنج شنبه و دوشنبه جمعه آخر ماه را روزه می‌گرفت.
⏫این حدیث ضعیف است و شیخ البانی در ضعیف الجامع شماره 4570 آنرا ضعیف دانسته است.
۲- از هنیده بن خالد از همسرش از یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است: کان رسول الله صلی الله علیه وسلم یصوم تسع ذی الحجة، و یوم عاشوراء و ثلاثة أیام من کل شهر، و أول اثنین من الشهر و الخمیس (مسند أحمد 21829، وأبو داود 2437)، نسائی 2417). یعنی: پیامبر صلی الله علیه وسلم نُه روز ذی‌الحجه و روز عاشورا و سه روز از هر ماه و اولین دوشنبه و پنج شنبه ماه را روزه می‌گرفت...
⏫بر سر تضعیف و تصحیح این حدیث مابین علماء اختلاف نظر هست؛ خود امام ابوداود که حدیث را در کتابش آورده در مورد آن سکوت کرده است یعنی نه صحیح دانسته و نه ضعیف، ولی امام زیلعی این حدیث را در کتاب نصب الرایة جلد ۲ صفحه ۱۵۷ بعنوان حدیث ضعیف شناخته است....
اما شیخ البانی در کتاب صحیح أبی داود حدیث 2437، این حدیث را صحیح دانسته است....
3⃣حدیث سوم: از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: ما من أیام أحب إلی الله أن یتعبد له فیها من عشر ذی الحجة یعدل صیام کل یوم منها بصیام سنة وقیام کل لیلة منها بقیام لیلة القدر(سنن ترمذی 758) یعنی: هیچ روزی از ایام سال نزد خدا محبوتر از ده روز اول ذی الحجه نیست که در آن عبادت کرد، که روزه هر روز آن معادل روزه یکسال است و نماز هر شب آن معادل قیام شب قدر است..
⏫این حدیث ضعیف است و علمای زیادی آنرا تضعیف کرده اند، از جمله کسانی که این حدیث را ضعیف می دانند عبارتند از:

👈بغوی در شرح السنة جلد ۲ صفحه ۶۲۴
👈 ابن تیمیة درشرح العمدة جلد ۲ صفحه ۵۵۵
👈ابن رجب در فتح الباری جلد ۶ صفحه ۱۱۹
👈امام المناوی در تخریج أحادیث المصابیح جلد ۲ صفحه ۱۹۹
👈سیوطی در الجامع الصغیر حدیث ۸۰۱۳
👈مبارک فوریدرتحفةالأحوذی جلد ۳ صفحه ۱۸۰
👈 ألبانی در السلسلة الضعیفة حدیث ۵۱۴۲
4⃣حدیث چهارم: که به صراحت از روزه گرفتن در دهه اول ذی الحجه سخن نگفته است: ابن عباس رضی الله عنهما روایت می کند که: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
مَا الْعَمَلُ فِی أَیَّامٍ أَفْضَلَ مِنْهَا فِی هَذِهِ (یعنی عشر ذی الحجة‏) قَالُوا: وَلا الْجِهَادُ؟ قَالَ: وَلا الْجِهَادُ إِلا رَجُلٌ خَرَجَ یُخَاطِرُ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ، فَلَمْ یَرْجِعْ بِشَیْءٍ(بخاری969) یعنی: هیچ عملی در ایام سال، بهتر از انجام آن، در این ایام (دهه اول ذی الحجه) نیست. پرسیدند: حتی جهاد؟ فرمود: جهاد نیز با اعمال نیک این روزها، برابری نمی کند. مگر کسیکه با جان و مال خود در راه خدا بیرون شود و هیچ چیز را برنگرداند...
این حدیث اخیر ⏫صحیح است و همانطور که مشخص است درباره فضیلت انجام اعمال صالح در این ده روز سخن گفته است.

◀️علمای اسلام با توجه به احادیث وارده و ضعف یا تعارض احادیث مذکور، آرای مختلفی نیز در خصوص روزه گرفتن در نُه روز ماه ذی الحجه دارند.
🔻حدیث اول که صحیح است بظاهر روزه گرفتن در دهه اول ذی الحجه را مکروه می داند، زیرا اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم هیچگاه در آن ایام روزه نگرفته اند، و حدیث اول با حدیث دوم که در ضعف یا صحت آن اختلاف هست در تعارض است، زیرا حدیث دوم روزه دهه اول ذی الحجه را مستحب و جزو سنت نبوی آورده است....
🔻حدیث چهارم که صحیح است اشاره صریحی به فضیلت روزه در

آن


سوال⁉️ 30/8
طبق حدیث صحیح موقع افطار چه دعایی را بخوانیم؟ کدام یک درست است؟
🔻اللهم ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّه
🔻اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَعَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ

✅پاسخ
الدعاء عند الإفطار بما ذكرت ، ورد في حديث ضعيف رواه أبو داود (2358) عَنْ مُعَاذِ بْنِ زُهْرَةَ أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَعَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ .
ويغني عنه ما رواه ابو داود (2357) عن ابن عمر رضي الله عنهما قال كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ : ( ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ ) والحديث حسنه الألباني في صحيح أبي داود .
ورواه الترمذي (2525) بلفظ : وَالصَّائِمُ حِينَ يُفْطِرُ ...وصححه الألباني في صحيح الترمذي .
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
این دعای هنگام افطار که ذکر نمودید در حدیث ضعیفی وارد شده که ابوداود (۲۳۵۸) از مُعاذ بن زُهره روایت نموده که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هنگام افطار می‌گفت: اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَعَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ...
پس این حدیث 👆ضعیف است و خوانده نمیشود ...
🔻اما آنچه ابوداود (۲۳۵۷) از ابن عمر رضی الله عنهما روایت نموده ما را از روایت نخست بی‌نیاز می‌کند، چنانکه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگاه افطار می‌کرد می‌فرمود: ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ
یعنی تشنگی رفت و رگ‌ها تر شد و ان شاءالله پاداش آن تثبیت شد این حدیث را آلبانی در صحیح ابوداود، حسن دانسته است....
پس هنگام افطار این حدیث👆 را بخوانید .
ترمذی (۲۵۲۵) این حدیث را با لفظ «و روزه‌دار هنگامی که افطار می‌کند» روایت کرده و آلبانی در صحیح سنن ترمذی آن را صحیح دانسته است.. یعنی تقریبا چند دقیقه قبل از افطار

رواه أبو داود ( 2357 ) والدارقطني ( 25 ) ، وقال ابن حجر في " التلخيص الحبير " ( 2 / 202 ) : " قال الدارقطني و ایضا الشیخ البانی : إسناده حسن " .
وأما دعاء : " اللهم لك صمت وعلى رزقك أفطرت " فقد رواه أبو داود ( 2358 ) وهو حديث مرسل ، فهو ضعيف ، ضعيف أبي داود (510 ) للألباني
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
حدیث (ذهب الظماء..........) را امام ابوداود و دارقطنی و ابن حجر روایت کرده اند که امام دارقطنی و شیخ آلبانی میگویند حدیث حسن است

🔻اما دعای ( اللهم لک صمت ‌......) حدیثی مرسل و ضعیف است

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


غیر از کنیه ابولهب کسی او را نمیشناخت و چون چهره سرخ و عصبانی داشت او را ابولهب میگفتند یعنی یک شخصی که چهره ای نارآرام و شرور داشت ...
🔻توضیح : در قدیم عادت بر این بود که برای افراد کافر و فاسق عمدا کنیه های بدی از نظر قیافه میگذاشتند که دیگران با این کنیه آنها را صدا بزنند (منظور تحقیر طرف بود) لازم نیست انسان کنیه اولاد خودش یا کنیه جامدات یا حیوان را بر خود بگذارد مانند ابوتراب و ابوهریره
شاید سوال پیش بیاید که چرا کنیه حضرت علی ابوتراب بود و همچنین ابوهریره.
🔻گذاشتن این کنیه ها حرام نیست و گذاشتن آنها (البته در بین عرب ) جایز است مساله اینست که اگر از کنیه هم استفاده نشود بهتر است ...
همچنین لازم نیست که کنیه خود را به نام اسم یکی از فرزندان انتخاب کنیم؛ مثلا ابوبکر صدیق کنیه خلیفه اول بود در حالیکه پسری به نام بکر نداشتند..
🔻اگر کتابهای تاریخی را نگاه کنیم میبینیم که لقب و کنیه در میان اعراب خیلی متداول و فراگیر بوده است و کلا برای یا بزرگی و یا به خاطر شناسایی بهتر بود مثلا اگر چندین نفر با یک اسم وجود داشت شناخت یکی از آنها سخت بود به همین دلیل برایشان کنیه جداگانه انتخاب میکردند تا راحتتر شناخته بشوند....
🔻الانم در روستاهای خودمان اگر تحقیقی کنیم می بینیم که بسیاری از مردمان قدیم روستا لقبهایی غیر از اسامی خودشان دارند...
کسانی هم بودند که کنیه هایی به اسم فرزندان بزرگشان داشتند...
🔻در حدیثی صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم برای قضاوت بین دو قوم حضور داشتند به بزرگ آنها فرمودند: فرزندی داری؟ گفت بله اسمشان شریح و مسلم و عبدالله است ،فرمودند کدام فرزندت بزرگتر است ؟گفت شریح ،پیامبر فرمود: پس تو ابو شریح هستی ...
◀️از علماء لجنه سوال شد آیا جایز است برای کنیه از اسم فرزند کوچکتر استفاده کرد اگر فرزند بزرگتر در قید حیات نباشد
جواب دادند: افضل و بهتر این است که برای کنیه انسان از اسم فرزند بزرگتر استفاده کرد جدا از اینکه زنده باشد یا مرده
ولی اگر کسی برای کنیه از اسم فرزند کوچکتر استفاده کرد مشکلی نیست حتی اگر فرزند بزرگتر زنده باشد..
◀️شیخ بن باز میفرماید : جایز است برای کنیه زنان از اسم اولادشان استفاده کرد ...
◀️امام نووی میفرماید : بدان که در گذاشتن کنیه برای مر و زن مانند ابی فلان و یا ام فلان هیچ اشکالی وجود ندارد و جماعت زیادی از صحابه و تابعین و سلف صالح از کنیه استفاده کرده اند
مثلا حضرت عثمان ابن عفان برای خودش سه تا کنیه به نامهای ابوعمرو ، ابوعبدالله و ابولیلی داشت ...
🔻پیامبر ابن مسعود را با کنیه ابا عبدالرحمن صدا میکرد در حالیکه در آن لحظه فرزندی نداشتند .‌.

✔️پس اشکالی ندارد انسان را حتی بدون وجود فرزند با کنیه أبا فلان صدا کرد. استفاده از اینگونه کنیه ها مختص عرب ها میباشد و اگر هم در مناطق خودمان استفاده شود منع شرعی ندارد ولی به خاطر اینکه اسم و فامیل مشخص کننده شخصیتها میباشد پس در ایران بهتر است از کنیه هایی مانند أبو يا أم استفاده نکرد و به اسم و فامیل خود بسنده کرد ...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/7
چرا مردم عرب زمان پیامبر برای خود کنیه انتخاب میکردند؟....کنیه گذاشتن ایا در حال حاضر هم رواج دارد؟...کنیه را میتوان با کدام یک از اسمها و لقبهایی که مردم غیر عرب دارد مقایسه کرد؟

✅پاسخ
1. " الكنية " هي كل ما بدئ بـ " أب " أو " أم " ، بخلاف الاسم ، وبخلاف اللقب .
2. " الكنية " مما يُمدح به المرء ويُكرَم ، بخلاف اللقب الذي يكون المدح والذم .
3. يكنَّى الفاسق ، والكافر ، والمبتدع ، إذا لم يعرفوا إلا بكناهم ، أو كان ذلك لمصلحة ، أو كان في أسمائهم مخالفات شرعية .
قال تعالى : ( تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ) المسد/ 1 .
قال النووي رحمه الله : " - باب جواز تكنية الكافر ، والمبتدع ، والفاسق ، إذا كان لا يُعرف إلا بها ، أو خيف من ذِكره باسمه فتنة - قال الله تعالى : ( تبت يدا أبي لهب ) واسمه : عبد العزى ، قيل : ذُكر بكنيته لأنه يعرف بها ، وقيل : كراهةً لاسمه حيث جعل عبداُ للصنم ... قلت [ القائل : الإمام النووي رحمه الله ] : تكرر في الحديث تكنية أبي طالب ، واسمه عبد مناف ، وفي الصحيح : ( هذا قبر أبي رغال ) ونظائر هذا كثيرة ، هذا كله إذا وجد الشرط الذي ذكرناه في الترجمة ، فإن لم يوجد : لم يزد على الاسم " انتهى . " الأذكار " ( ص 296 ) .
4. لا يلزم من التكنية أن تكون بأسماء الأولاد ، بل قد تكون نسبة لجماد ، أو حيوان . ومثال الجماد : كنية " أبو تراب " ، ومثال الحيوان : كنية " أبو هرّ " أو " أبو هريرة " .
5. لا يلزم من التكنية بالأسماء أن تكون نسبة لأحد أولاد صاحب الكنية . ومثاله : " أبو بكر الصدِّيق " ، وليس له من أولاده من اسمه " بكر " .
6. لا يلزم من التكنية أن تكون نسبة لأكبر أولاد صاحب الكنية ، وإن كان هو الأفضل . عَنْ هَانِئٍ أَنَّهُ لَمَّا وَفَدَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم- مَعَ قَوْمِهِ سَمِعَهُمْ يَكْنُونَهُ بِأَبِى الْحَكَمِ ، فَدَعَاهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ : ( إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَكَمُ وَإِلَيْهِ الْحُكْمُ فَلِمَ تُكْنَى أَبَا الْحَكَمِ ؟ ) ، فَقَالَ : إِنَّ قَوْمِي إِذَا اخْتَلَفُوا فِي شَيْءٍ أَتَوْنِي فَحَكَمْتُ بَيْنَهُمْ فَرَضِيَ كِلاَ الْفَرِيقَيْنِ ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم : ( مَا أَحْسَنَ هَذَا فَمَا لَكَ مِنَ الْوَلَدِ ؟ ) قَالَ : لِي شُرَيْحٌ ، وَمُسْلِمٌ ، وَعَبْدُ اللَّهِ ، قَالَ : ( فَمَنْ أَكْبَرُهُمْ ؟ ) قُلْتُ : شُرَيْحٌ قَالَ : ( فَأَنْتَ أَبُو شُرَيْحٍ ) . رواه أبو داود ( 4955 ) والنسائي ( 5387 ) ، وصححه الألباني في " صحيح أبي داود " .
وسئل علماء اللجنة الدائمة : هل يجوز أن يُنادى على أحد بالابن الأصغر ؛ لأن الابن الأكبر توفي في صغر سنِّه ؟ . فأجابوا : " الأفضل : أن يكني الإنسان بابنه الأكبر ، سواءً كان حيّاً ، أو ميتاً ، وينادى بتلك الكنية ، ولكن لو كنَّاه أحد بابنه الأصغر ، وناداه بها : فلا إثم عليه ، وسواء كان ابنه الكبير حيّاً ، أم ميتاً. وبالله التوفيق ، وصلى الله على نبينا محمد ، وآله وصحبه وسلم " انتهى .
الشيخ عبد العزيز بن باز ، الشيخ عبد الرزاق عفيفي ، الشيخ عبد الله بن قعود . " فتاوى اللجنة الدائمة " ( 11 / 487 ) .
7. لا مانع أن تكون الكنية نسبة للإناث من أولاد صاحب الكنية .
قال النووي رحمه الله : " - باب جواز تكنية الرجل بأبي فلانة وأبي فلان والمرأة بأم فلان وأم فلانة - اعلم أن هذا كله لا حجر فيه ، وقد تكنى جماعات من أفاضل سلف الأمة من الصحابة والتابعين فمن بعدهم بـ " أبي فلانة " ، فمنهم عثمان بن عفان رضي الله عنه له ثلاث كنى : أبو عمرو ، وأبو عبد الله ، وأبو ليلى ، ومنهم أبو الدرداء ، وزوجته أم الدرداء الكبرى ... " انتهى . " الأذكار " ( ص 296 ) .
8. تشترك المرأة والرجل فيما سبق من الأحكام .
9. قد يكون صاحب الكنية ممن لا يولد له ، ولا يمنع هذا من تكنيته .
10. قد يكنى الرجل أو المرأة بعد الزواج ، وقبل أن يولد له ، ولا مانع من هذا .
أ. عَن عبد الله بن مسعود رضي الله عنه : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَنَّاهُ أَبَا عَبْدِ الرَّحْمنِ وَلَمْ يُولَدْ لَهُ ".رواه الحاكم ( 3 / 353 ) والطبراني في " الكبير " ( 9 / 65 ) ، وصححه ابن حجر في " فتح الباري " ( 10 / 582 ) .
🌹🌹🌹🌹توضیح 🌹🌹🌹🌹
کنیه به چیزی گفته میشود که (اسم ) با آن شروع میشود ولی خودِ اسم نیست مانند أب ،أو ،أم
کنیه بر خلاف لقب برای مدح و بزرگداشت میباشد در حالیکه لقب برای مدح و ذم و ایرادگیری از یکنفر بکار میرود...
اگر مصلحتی در کار باشد برای افراد فاسق و کافر و مبتدع کنیه ای بکار برده میشود که فقط با آن شناخته شوند ...
الله تعالی میفرماید : نابود باد دو دست ابولهب
امام نووی میفرماید : این آیه در باب جواز گذاشتن کنیه خراب برای کافر است و فاسق و مبتدع است زمانیکه به غیر از آنها شناخته نشوند. در اصل اسم ابولهب عبدالعزی بود . میگویند به


سوال⁉️ 30/6
آیا نماز خواندن قبل از معراج بوده؟

✅پاسخ
بعضی از اهل علم گفته اند که قبل از آنکه این پنج نماز روزانه فرض شود، مسلمانان هر روز صبح و شب دو رکعت نماز می خواندند....
◀️امام قتاده رحمه الله می گوید:
کان بدءُ الصیام أمِروا بثلاثة أیام من کل شهر ، ورکعتین غدوة ، ورکعتین عشیة (تفسیر الطبری3 / 501) .
یعنی: در اوایل امر شده بود تا در هر ماه سه روز روزه گرفته شود، و نیز دو رکعت صبح و دو رکعت شب نماز خوانده شود.
◀️امام ابن کثیر رحمه الله در تفسیر آیه وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ( پیش‌ از طلوع‌ خورشید و پیش‌ از غروب‌، پروردگارت‌ را همراه‌ با ستایش‌ تسبیح‌ گوی‌) می گوید:
و این امر قبل از فرض شدن نمازهای پنجگانه در شب اسراء بود، زیرا این آیه مکی است (تفسیر ابن کثیر3 / 538) . (البحر الرائق، ابن نجیم 1 / 257) .
◀️البته بعضی از علما این اقوال قتاده و ابن کثیر را قبول ندارند. و گروهی از اهل علم گفته اند که پیامبر صلی الله علیه وسلم قبل از فرض شدن نماز در شب اسراء نمازی بجز نماز شب نمی خواندند بدون آنکه وقت آن یا تعداد رکعاتش مشخص باشد...
(التمهید لابن عبد البر8/35)

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/5
فرق صدقه با صدقه جاریه چیست؟ مثلا غذا دادن به پرندگان یا کاشت درختان صدقه محسوب می‌شود؟از چه نوع؟

✅پاسخ
قال النووي رحمه الله:" الصدقة الجارية هي الوقف " انتهى. " شرح مسلم " (11/85) .
وقال الخطيب الشربيني رحمه الله : "الصدقة الجارية محمولة عند العلماء على الوقف كما قاله الرافعي ، فإن غيره من الصدقات ليست جارية ."مغني المحتاج" (3/522-523) . والصدقة الجارية هي التي يستمر ثوابها بعد موت الإنسان ، وأما الصدقة التي لا يستمر ثوابها ـ كالصدقة على الفقير بالطعام ـ فليست صدقة جارية .
ويمكنك أن تساهم في بناء دار لليتامى أو المسنين ، فتكون بذلك صدقة جارية ، لك ثوابها ما دامت تلك الدار ينتفع بها وبناء عليه : فتفطير الصائمين وكفالة الأيتام ورعاية المسنين - وإن كانت من الصدقات - لكنها ليست صدقات جارية وأنواع الصدقات الجارية وأمثلتها كثيرة ، منها : بناء المساجد ، وغرس الأشجار ، وحفر الآبار ، وطباعة المصحف وتوزيعه ، ونشر العلم النافع بطباعة الكتب والأشرطة وتوزيعها
🌹🌹🌹ترجمه و شرح🌹🌹🌹
◀️امام نووی در شرح صحیح مسلم میفرماید : صدقه جاریه یعنی وقف ... وقف یعنی انجام کاری که برای مدت زمان طولانی به دیگران منفعت برساند و هدف آن در راه خدا باشد ...
◀️امام شربینی میفرماید : طبق نظر علماء صدقه جاریه همان وقف است همچنانکه رافعی هم بر همین نظر است، پس صدقات غیر از وقف، صدقه جاریه به حساب نمی آید ...
🔰مطالب بالا در کتاب مغنی المحتاج آمده است.🔰
🔶صدقه جاریه صدقه ای است که ثواب آن بعد از مرگ هم به انسان برسد ...
🔶اما صدقه هایی که ثواب آنها استمرار نداشته باشد مانند غذا دادن به فقیران صدقه جاریه نیست...
🔸کمک به ساخت خانه برای فقیران و یتیمان صدقه جاریه محسوب میشود چون ثواب آن استمرار دارد و تا زمانیکه از آن خانه استفاده شود ثواب آن به سازنده آن میرسد...
🔸غذا دادن روزه داران و قبول کفالت یتیمان و کمک به انسانهای سالمند و ازکار افتاده هر چند جزو صدقات به حساب میایند ولی چون استمرار ندارند و مقطعی هستند جزو صدقه جاریه بحساب نمی آیند ...
🔲اما جواب سوال شما : از انواع صدقات جاریه میتوان : ساخت مسجد و کاشت درختان کندن چاه ،چاپ قران و توزیع آن و نشر علمی که دارای نفع باشد از طریق نوار و یا چاپ کتاب را نام برد ...
✔️در نتیجه : کاشت درختی که دیگران از سایه و یا میوه آن استفاده کنند جزو صدقه جاریه بحساب می آید اما غذا دادن به پرندگان صدقه است ولی صدقه جاریه بحساب نمی آید...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/4
آیا در دعا کردن به کار بردن حرف نداء مانند یاالله و یارحمن و غیره درست است یا باید از اللهم و یا ربنا استفاده کرد ؟

✅پاسخ
جاءت السنن والآثار ، متظاهرة ، باستعمال حرف النداء في الدعاء , فمن ذلك ما أخرجه البخاري (3350) من دعاء إبراهيم ربه يوم القيامة " يَا رَبِّ إِنَّكَ وَعَدْتَنِي أَنْ لاَ تُخْزِيَنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَر، فَأَيُّ خِزْيٍ أَخْزَى مِنْ أَبِي الأَبْعَدِ ؟ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى : ( إِنِّي حَرَّمْتُ الجَنَّةَ عَلَى الكَافِرِينَ ) ، وفي حديث الشفاعة الذي أخرجه البخاري (4712) ( ثُمَّ يُقَالُ: يَا مُحَمَّدُ ارْفَعْ رَأْسَكَ سَلْ تُعْطَهْ، وَاشْفَعْ تُشَفَّعْ فَأَرْفَعُ رَأْسِي ، فَأَقُولُ : أُمَّتِي يَا رَبِّ ، أُمَّتِي يَا رَبِّ، أُمَّتِي يَا رَبِّ ) ، وفي " صحيح مسلم " (920) أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال : ( اللهُمَّ اغْفِرْ لِأَبِي سَلَمَةَ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِي الْمَهْدِيِّينَ، وَاخْلُفْهُ فِي عَقِبِهِ فِي الْغَابِرِينَ ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ ، وَافْسَحْ لَهُ فِي قَبْرِهِ، وَنَوِّرْ لَهُ فِيهِ ) , وأخرج مسلم (2380) أيضا من دعاء موسى عليه السلام لربه أن يدله على الخضر فقال : ( يَا رَبِّ فَدُلَّنِي عَلَيْهِ ) ، وفيه أيضا (2445) من دعاء عائشة : " يَا رَبِّ سَلِّطْ عَلَيَّ عَقْرَبًا أَوْ حَيَّةً تَلْدَغُنِي " ، وفي سنن أبي داود (1495): عَنْ أَنَسٍ : " أَنَّهُ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله عليه وسلم جَالِسًا وَرَجُلٌ يُصَلِّي ، ثُمَّ دَعَا: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ ، بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ، يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ ، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: ( لَقَدْ دَعَا اللَّهَ بِاسْمِهِ الْعَظِيمِ، الَّذِي إِذَا دُعِيَ بِهِ أَجَابَ ، وَإِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَى ) , وفي " سنن الترمذي " (3524) عن أنس بن مالك، قال: " كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا كربه أمر قال: ( يا حي يا قيوم برحمتك أستغيث ) بخصوص الدعاء بلفظ " اللهم " و " يا الله " فليس هناك فرق من حيث المعنى ؛ لأن الراجح من كلام اللغويين أن " اللهم " هي " يا الله " ولكن حُذِف من (يا الله ) أداة النداء وعُوِّض عنها ميم مشددة مفتوحة في آخر الكلمة , قال القرطبي في تفسيره (4 / 53) " قَوْلُهُ تَعَالَى:" قُلِ اللَّهُمَّ" : اخْتَلَفَ النَّحْوِيُّونَ فِي تَرْكِيبِ لَفْظَةِ" اللَّهُمَّ " بَعْدَ إِجْمَاعِهِمْ أَنَّهَا مَضْمُومَةُ الْهَاءِ مُشَدَّدَةُ الْمِيمِ الْمَفْتُوحَةِ ، وَأَنَّهَا مُنَادَى، وَقَدْ جَاءَتْ مُخَفَّفَةَ الْمِيمِ
والحاصل :أنه لا حرج في الدعاء بلفظ النداء ، مع أسماء الله الحسنى كلها
🌹🌹🌹🌹ترجمه 🌹🌹🌹🌹
آنچنان که در سنت و دیگر آثار نمایان است ، در دعا از حرف نداء ( یا ) استفاده شده است همچنانکه در صحیح بخاری حدیث ۳۳۵۰ وارد شده است که حضرت ابراهیم در دعا خواندن از👈 یارب 👉 استفاده کرده است ...
همچنین در حدیث شفاعتِ روز قیامت که در صحیح بخاری به شماره ۴۷۱۲ وارد شده است پیامبر برای درخواست شفاعت امتش سه بار از 👈 یارب👉 استفاده نموده است ...
در صحیح مسلم حدیث ۹۲۰ پیامبر در دعای خویش از 👈یا رب العالمین👉 استفاده کرده است ...
در صحیح مسلم حدیث ۲۴۴۵ ام المومنین عایشه از 👈یا رب 👉 در دعا استفاده کرده است ...
در سنن ابی داوود حدیث ۱۴۹۵ پیامبر از مردی شنید که در دعا از یا الله استفاده میکند ....
در سنن ترمذی حدیث ۳۵۲۴ پیامبر هنگام غم و اندوه در دعای خود میفرمودند :
👈یا حی یا قیوم 👉برحمتک استغیث
🔰توضیح : در دعا لفظ اللهم با یاالله از لحاظ معنی فرقی با هم ندارند به خاطر این در لفظ لغویین اللهم همان یاالله است ولیکن ادات نداء (یا ) را در دعا حذف میکنند و در عوض میم مشدد مفتوح را در آخر اضافه میکنند یعنی ( یاالله _یا = الله و الله +مّ =اللهم )
نحووین میگویند هاء مضموم و میم مشدد در اللهم همان نداء است (یعنی همان یاالله )...

✔️نتیجه اینکه : در دعا کردن جایز است از حروف ندا ( یاالله یارحمن یارحیم و .....) برای همه اسماء خدا استفاده کرد
__________________
یک بار پیامبر از مردی شنید که تشهد میخواند: اللّهمّ! إنّی أسألک👈 یا الله👉 (و در روایتی : بالله) (الواحد) الأحد الصّمد الّذی لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفواً أحد أن تفغرلی ذنوبی، إنّک أنت الغفور الرّحیم
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: این مرد بخشیده شد، بخشیده شد ( ابوداود و احمد).

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


ﻟِﮑُﻢْ ﺃَﻗْﺴَﻂُ ﻋِﻨْﺪَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﺃَﻗْﻮَﻡُ ﻟِﻠﺸَّﻬَﺎﺩَﺓِ ﻭَﺃَﺩْﻧَﯽ ﺃَﻟَّﺎ ﺗَﺮْﺗَﺎﺑُﻮﺍ ﺇِﻟَّﺎ ﺃَﻥْ ﺗَﮑُﻮﻥَ ﺗِﺠَﺎﺭَﺓً ﺣَﺎﺿِﺮَﺓً ﺗُﺪِﯾﺮُﻭﻧَﻬَﺎ ﺑَﯿْﻨَﮑُﻢْ ﻓَﻠَﯿْﺲَ ﻋَﻠَﯿْﮑُﻢْ ﺟُﻨَﺎﺡٌ ﺃَﻟَّﺎ ﺗَﮑْﺘُﺒُﻮﻫَﺎ ‏
‏ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻦ ‏( ﺑﺪﻫﯽ ﺧﻮﺩ ‏) ﭼﻪ ﺍﻧﺪﮎ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ، ﻣﻠﻮﻝ ﻧﺸﻮﯾﺪ ‏(ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻨﻮﺑﺴﯿﺪ ‏) ﺍﯾﻦ ﻧﺰﺩ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ، ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺗﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﮏ ﻭ ﺗﺮﺩﯾﺪ ‏( ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ‏)ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ . ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪ ﻧﻘﺪﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩ، ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ‏( ﺑﻘﺮﻩ 282)
حدیث : ﻓﺈﻥ ﺍﻟﻨﺒﯽ ﺻَﻠَّﯽ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ ﻭَﺁﻟِﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ ﺑﻌﺚ ﺇﻟﯽ ﺭﺟﻞ ﻗﺪﻡ ﻟﻪ ﺑَﺰّ ﻣﻦ ﺍﻟﺸﺎﻡ ﺃﻥ ﯾﺒﯿﻊ ﻋﻠﯿﻪ ﺛﻮﺑﯿﻦ ﺇﻟﯽ ﻣﯿﺴﺮﺓ .. ‏
ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻَﻠَّﯽ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ ﻭَﺁﻟِﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ ﻓﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺗﺎﺟﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺎﻡ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺗﺎ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺪﺕ ﺩﺍﺭ ‏( ﻧﺴﯿﻪ ‏) ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ‏( ﻧﺴﺎﺋﯽ ‏ 4628 ‏)

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat


سوال⁉️30/3
آیا درسته درمعامله 5الی 10 درصد بیشتر از مبلغ فاکتور بگیریم. اگه چک باشه؟ (بعضیها میگن نقدی فلان قیمت وچک 2ماهه 5درصد افزایش کل مبلغ) بعضی ها میگن نقدی تخفیف میخوره و چک همون قیمت (که تخفیف همون 5الی 10 درصده) لطفا راهنمایی کنید.

✅پاسخ
به این نوع معامله بیع مؤجل گفته میشود..بیع مؤجل یعنی معامله ای که بهای آن بصورت نسیه یا قسط و در مدت زمان مشخصی پرداخت میشود و این معامله به نص قران و حدیث جایز میباشد..
توجه بفرمایید 👇👇
ﺑﻴﻊ ﺍﻟﺘﻘﺴﻴﻂ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﺍﻟﺘﻲ ﻳﻨﺒﻐﻲ ﺍﻻﻫﺘﻤﺎﻡ ﺑﻤﻌﺮﻓﺔ ﺣﻜﻤﻬﺎ ﺍﻵﻥ ﻷﻧﻪ ﻗﺪ ﺍﻧﺘﺸﺮ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻛﺒﻴﺮﺍً ﻓﻲ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺍﻷﻓﺮﺍﺩ ﻭﺍﻷﻣﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﻟﺤﺮﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﺔ ﺍﻟﺜﺎﻧﻴﺔ . ﻓﺘﺸﺘﺮﻯ ﺍﻟﻤﻨﺸﺂﺕ ﻭﺍﻟﻤﺆﺳﺴﺎﺕ ﺍﻟﺴﻠﻊ ﻣﻦ ﻣﻮﺭﺩﻳﻬﺎ ﺑﺎﻟﺘﻘﺴﻴﻂ ، ﻭﺗﺒﻴﻌﻬﺎ ﻋﻠﻰ ﺯﺑﺎﺋﻨﻬﺎ ﺑﺎﻟﺘﻘﺴﻴﻂ ، ﻛﺎﻟﺴﻴﺎﺭﺍﺕ ﻭﺍﻟﻌﻘﺎﺭﺍﺕ ﻭﺍﻵﻻﺕ ﻭﻏﻴﺮﻫﺎ . ﻭﻣﻤﺎ ﺃﺩﻯ ﺇﻟﻰ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﻩ ﺃﻳﻀﺎً : ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺍﻟﺒﻨﻮﻙ ﻭﺍﻟﻤﺼﺎﺭﻑ ، ﺣﻴﺚ ﻳﺸﺘﺮﻯ ﺍﻟﺒﻨﻚ ﺍﻟﺴﻠﻌﺔ ﻧﻘﺪﺍً ، ﻭﻳﺒﻴﻌﻬﺎ ﻋﻠﻰ ﻋﻤﻼﺋﻪ ﺑﺜﻤﻦ ﻣﺆﺟﻞ ‏( ﻋﻠﻰ ﺃﻗﺴﺎﻁ ‏) .
ﺣﻜﻢ ﺑﻴﻊ ﺍﻟﺘﻘﺴﻴﻂ : ﻭﺭﺩ ﺍﻟﻨﺺ ﺑﺠﻮﺍﺯ ﺑﻴﻊ ﺍﻟﻨﺴﻴﺌﺔ ، ﻭﻫﻮ ﺍﻟﺒﻴﻊ ﻣﻊ ﺗﺄﺟﻴﻞ ﺍﻟﺜﻤﻦ . ﺭﻭﻯ ﺍﻟﺒﺨﺎﺭﻱ ‏( 2068 ‏) ﻭﻣﺴﻠﻢ ‏( 1603 ‏) ﻋَﻦْ ﻋَﺎﺋِﺸَﺔَ ﺭَﺿِﻲَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻋَﻨْﻬَﺎ ﺃَﻥَّ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲَّ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَﺳَﻠَّﻢَ ﺍﺷْﺘَﺮَﻯ ﻃَﻌَﺎﻣًﺎ ﻣِﻦْ ﻳَﻬُﻮﺩِﻱٍّ ﺇِﻟَﻰ ﺃَﺟَﻞٍ .....الخ ﻭﻫﺬﺍ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﻳﺪﻝ ﻋﻠﻰ ﺟﻮﺍﺯ ﺍﻟﺒﻴﻊ ﻣﻊ ﺗﺄﺟﻴﻞ ﺍﻟﺜﻤﻦ ، ﻭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺘﻘﺴﻴﻂ ﻣﺎ ﻫﻮ ﺇﻻ ﺑﻴﻊ ﻣﺆﺟﻞ ﺍﻟﺜﻤﻦ ، ﻏﺎﻳﺔ ﻣﺎ ﻓﻴﻪ ﺃﻥ ﺛﻤﻨﻪ ﻣﻘﺴﻂ ﺃﻗﺴﺎﻃﺎً ﻟﻜﻞ ﻗﺴﻂ ﻣﻨﻬﺎ ﺃﺟﻞ ﻣﻌﻠﻮﻡ .
ﻭﻻ ﻓﺮﻕ ﻓﻲ ﺍﻟﺤﻜﻢ ﺍﻟﺸﺮﻋﻲ ﺑﻴﻦ ﺛﻤﻦ ﻣﺆﺟﻞ ﻷﺟﻞ ﻭﺍﺣﺪ ، ﻭﺛﻤﻦ ﻣﺆﺟﻞ ﻵﺟﺎﻝ ﻣﺘﻌﺪﺩﺓ . ﻭﺍﻟﻨﺼﻮﺹ ﻭﺇﻥ ﻭﺭﺩﺕ ﺑﺠﻮﺍﺯ ﺗﺄﺟﻴﻞ ﺍﻟﺜﻤﻦ ﺇﻻ ﺃﻧﻪ ﻟﻢ ﻳﺮﺩ ﻓﻲ ﺍﻟﻨﺼﻮﺹ ﺟﻮﺍﺯ ﺯﻳﺎﺩﺓ ﺍﻟﺜﻤﻦ ﻣﻦ ﺃﺟﻞ ﺍﻟﺘﺄﺟﻴﻞ . ﻭﻟﻬﺬﺍ ﺍﺧﺘﻠﻒ ﺍﻟﻌﻠﻤﺎﺀ ﻓﻲ ﺣﻜﻢ ﻫﺬﻩ ﺍﻟﻤﺴﺄﻟﺔ . ﻓﺬﻫﺐ ﻗﻠﺔ ﻣﻦ ﺍﻟﻌﻠﻤﺎﺀ ﺇﻟﻰ ﺗﺤﺮﻳﻤﻪ ، ﺑﺤﺠﺔ ﺃﻧﻪ ﺭﺑﺎ .
ﻗﺎﻟﻮﺍ : ﻷﻥ ﻓﻴﻪ ﺯﻳﺎﺩﺓ ﻓﻲ ﺍﻟﺜﻤﻦ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻟﺘﺄﺟﻴﻞ ﻭﻫﺬﺍ ﻫﻮ ﺍﻟﺮﺑﺎ .
ﻭﺫﻫﺐ ﺟﻤﺎﻫﻴﺮ ﺍﻟﻌﻠﻤﺎﺀ ﻭﻣﻨﻬﻢ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﺍﻷﺭﺑﻌﺔ ﺇﻟﻰ ﺟﻮﺍﺯﻩ . ﻭﻣﻦ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺍﻟﻤﺬﺍﻫﺐ ﺍﻷﺭﺑﻌﺔ ﻓﻲ ﻫﺬﺍ :
ﺍﻟﻤﺬﻫﺐ ﺍﻟﺤﻨﻔﻲ : ‏( ﺍﻟﺜﻤﻦ ﻗﺪ ﻳﺰﺍﺩ ﻟﻤﻜﺎﻥ ﺍﻷﺟﻞ ‏) ﺑﺪﺍﺋﻊ ﺍﻟﺼﻨﺎﺋﻊ 5 / 187 . ﺍﻟﻤﺬﻫﺐ ﺍﻟﻤﺎﻟﻜﻲ : ‏( ﺟَﻌﻞ ﻟﻠﺰﻣﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﻦ ﺍﻟﺜﻤﻦ ‏) ﺑﺪﺍﻳﺔ ﺍﻟﻤﺠﺘﻬﺪ 2 / 108 .
ﺍﻟﻤﺬﻫﺐ ﺍﻟﺸﺎﻓﻌﻲ : ‏( ﺍﻟﺨﻤﺴﺔ ﻧﻘﺪﺍً ﺗﺴﺎﻭﻱ ﺳﺘﺔ ﻧﺴﻴﺌﺔ ‏) ﺍﻟﻮﺟﻴﺰ ﻟﻠﻐﺰﺍﻟﻲ 1 / 85 .
ﺍﻟﻤﺬﻫﺐ ﺍﻟﺤﻨﺒﻠﻲ : ‏( ﺍﻷﺟﻞ ﻳﺄﺧﺬ ﻗﺴﻄﺎً ﻣﻦ ﺍﻟﺜﻤﻦ ‏) ﻓﺘﺎﻭﻯ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﺔ 29 / 499 .
ﻭﺍﺳﺘﺪﻟﻮﺍ ﻋﻠﻰ ﺫﻟﻚ ﺑﺄﺩﻟﺔ ﻣﻦ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻭﺍﻟﺴﻨﺔ ، ﻣﻨﻬﺎ : ﻗﻮﻟﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ : ‏( ﺃَﺣَﻞَّ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟْﺒَﻴْﻊَ ‏) ﺍﻟﺒﻘﺮﺓ 275/ .
ﻓﺎﻵﻳﺔ ﺑﻌﻤﻮﻣﻬﺎ ﺗﺸﻤﻞ ﺟﻤﻴﻊ ﺻﻮﺭ ﺍﻟﺒﻴﻊ ﻭﻣﻨﻬﺎ ﺯﻳﺎﺩﺓ ﺍﻟﺜﻤﻦ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻷﺟﻞ
🌹🌹🌹🌹ترجمه🌹🌹🌹🌹
معامله نسیه یا قسطی (مدت دار) از مسایلی میباشد که باید به شناخت آن اهمیت داده شود به خاطر اینکه این معامله بعد از جنگ جهانی دوم در بین ملتها منتشر شد. در آنزمان موسسات و شرکتها، محصولاتی مانند ماشینها را راه اندازی میکردند و آنها را بصورت نسیه میفروختند ... و نوع آن معاملات اینگونه بود که محصولاتی را نقد میفروختند و بعضی را بصورت مددت دار (قسطی)...
🔻حکم معامله قسطی (مددت دار):
در نصوص صحیح جواز معامله نسیه صادر شده است یعنی بهای آن تا مدت مشخصی بتاخیر بیفتد...
در بخاری و مسلم از ام المومنین عایشه روایت شده است که :پیامبر طعامی را از یک یهودی تا مدت مشخصی خریدند...
این حدیث دلالت بر این میکند که معامله نسیه جایز میباشد و معامله قسطی هم مانند معامله نسیه میباشد با این تفاوت که در این معامله بهای جنس با زمانهای مشخص قسط بندی میشود...
و فرقی نیست که کل مبلغ معامله را تا یک زمان مشخص تعیین کرد یا تا زمانهای متعدد. این نصوص شرعی دلالت بر جواز این نوع معامله میکند ولی برای اضافه دریافتی بهای جنس بابت مدت مشخص چیزی در نصوص شرعی ندیدیم ...
علما در این مورد اختلاف نظر دارند...
🔻تعداد کمی از علما این معامله را حرام میدانند چون آن را ربا میدانند .. میگویند: اضافه دریافتی پول به خاطر معامله مددت دار ربا میباشد .... اما جمهور علما از جمله امامان اربعه این معامله را حلال میدانند..
ببینید عبارات آن بزرگواران را
◀️مذهب حنفی:
در مدت زمان قیمت اجناس افزایش میابد..
◀️مذهب مالکی: در مدت زمان مقدار قیمت تغییر میکند...
◀️مذهب شافعی: پنج قسمت بصورت نقد برابر شش قسمت بصورت نسیه میباشد..
◀️مذهب حنبلی: مدت مشخص قسطی را از قیمت جنس کم میکند (باعث کاهش ارزش آن میشود)..
⏫⏫این بزرگواران برای سخنانشان به آیه ۲۷۵ سوره بقره استناد کرده اند و میگویند :این آیه تمام معاملات حلال از جمله اضافه دریافت بابت معامله نسیه را شامل میشود.
⏬⏬یک آیه و یک حدیث دیگر برای جایز بودن معامله نسیه
ﯾَﺎ ﺃَﯾُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﺇِﺫَﺍ ﺗَﺪَﺍﯾَﻨْﺘُﻢْ ﺑِﺪَﯾْﻦٍ ﺇِﻟَﯽ ﺃَﺟَﻞٍ ﻣُﺴَﻤًّﯽ ﻓَﺎﮐْﺘُﺒُﻮﻩُ ‏
‏ﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﯾﺪ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺗﺎ ﻣﺪﺕ ﻣﻌﯿﻨﯽ ‏( ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺭﻭﺯ، ﻣﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﻝ ‏) ﻭﺍﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ . ‏
ﻭَﻟَﺎ ﺗَﺴْﺄَﻣُﻮﺍ ﺃَﻥْ ﺗَﮑْﺘُﺒُﻮﻩُ ﺻَﻐِﯿﺮًﺍ ﺃَﻭْ ﮐَﺒِﯿﺮًﺍ ﺇِﻟَﯽ ﺃَﺟَﻠِﻪِ ﺫ

َ


سوال⁉️ 30/2
آیا بهشت فقط متعلق به مسلمانان است؟میشه مسلمان نبود وبخاطر کارهای خیر به بهشت رفت؟وسعت بهشت بزرگتره یا جهنم ؟

✅پاسخ
ومن یبتغ غیر الإسلام دینًا فلن یقبل منه وهو فی الآخرة من الخاسرین
( آل عمران 85)
یعنی: هر کس جز اسلام برای خود دینی برگزیند از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت جزو زیانمندان است...
پس تا اینجا مشخص شد که شرط بهشتی شدن مسلمان بودن است چرا؟ چون آیه میفرماید اگر مسلمان نباشی در آخرت زیان مند میشوی یعنی وارد جهنم میشوی ...

🔻لطفا این آیه رو هم توجه بفرمایید : إن الدین عند الله الإسلام
یعنی ( و این)خبری است از الله تعالی که هیچ دینی نزد وی قبول نیست مگر اسلام،و اسلام یعنی تبعیت از پیامبران در آنچه که آورده اند تا اینکه به پیامبر ما ختم می شود ،پس هر کس که بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم باشد،تبعیت بغیر از شریعت او قبول نیست ...

اینهایی که گفتم 👆تفسیرابن کثیر از آیه ۱۹ سوره آل عمران بود ....

🔻همچنین ابن کثیر در تفسیر آیه 85 می نویسد: ومن یتبع غیر الإسلام دیناً فلن یقبل منه وهو فی الاَخرة من الخاسرین
در این مورد نقلی از ابن عباس رسیده است که در مورد این آیه گفته: یعنی بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم هیچ دین و عملی از هیچ کسی پذیرفته نیست مگر اینکه موافق با شریعت محمد صلی الله علیه وسلم باشد. ولی کسانیکه قبل از شریعت محمد صلی الله علیه وسلم بوده و پیرو راستین پیامبران خود بوده اند، پس آنها بر راه نجات و هدایت بوده اند، (پس) یهودیانیکه پیرو موسی علیه السلام بوده اند و حکم به کتاب تورات نموده اند نجات یافته اند (تفسیر ابن کثیر جلد اول).

◀️سید قطب رحمه الله نیز در تفسیر خود می نویسد: وأن الله لا یقبل من البشر جمیعا إلا هذا الدین:
خداوند هیچ دینی را از انسانها قبول نمی کند مگر این دین(محمد صلی اللفه علیه وسلم).

🔻 و در مورد آیه 19 می نویسد:
(إن الدین عند الله الإسلام)فهو لا یقبل دینا سواه من أحد ...
یعنی: پس الله هیچ دینی را غیر از اسلام نمی پذیرد ،اسلامیکه به معنی تسلیم شدن واقعی و طاعت و پیروی از الله تعالی است،لذا دین غیر از چیزی است که انسانها در ذهن خود تصور می کنند ... بلکه بایستی به اسلام قلبا ایمان آورده و بدان قیام کنند و آن نیز حکم به منهج الله در عبادات و طاعت کردنش و پیروی از رسولش (محمد) صلی الله علیه وسلم است...

✅نتیجه آیات : اکنون بهشت مختص مسلمانان است و غیر از مسلمانان وارد بهشت نمیشوند..
و اینکه شما فرمودید میشه مسلمان نبود و به خاطر کار خوب به بهشت رفت ..

🔴بنده میگویم خیر چون اگر مسلمان نباشی حتما یا مشرکی یا یهودی و یا مسیحی ...
اعمال این دسته از انسانها کلا به هدر میرود و مورد قبول خدا واقع نمیشود. غیر مسلمان اصلا آیات قران را قبول ندارد و مرجع آنها کتابهای خودشان است
🔻توجه بفرمایید : أُولَئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ( آل عمران 22)
یعنی: آنان کسانی‏اند که در این دنیا و در آخرت اعمالشان به هدر رفته و برای آنان هیچ یاوری نیست....
بنابراین کسانیکه مسلمان نباشند، به شرطیکه اسلام را شنیده باشند،اعمالش تباه خواهد شد.

🌹الله تعالی میفرماید: ومن یبتغ غیر الإسلام دینًا فلن یقبل منه وهو فی الآخرة من الخاسرین ( آل عمران 85) یعنی: هر کس جز اسلام برای خود دینی برگزیند از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت جزو زیانمندان است...

⁉️واینکه وسعت بهشت بزرگتره یا جهنم ؟

✅به نظر میرسد اندازه بهشت بزرگتر از جهنم باشد ...

آیه 133 سوره آل عمران میفرماید :
🌹وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ
و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنايش به قدر آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است بشتابيد...

💫والله اعلم بالصواب💫
✨پرسش پاسخ شرعی
@Porseshpasokh1
✨آرشیو سوالات کانال
@arshivesoalat

20 last posts shown.

277

subscribers
Channel statistics