کل مکالمات من این چندروز با مامان بابام:
+ هعععی مامان، بابا. میدونید که من امسال کنکور دارم دیگه رایت؟
_ خب؟
+ خب؟
* بغض میکند*:
+ هیچ ایدهای دارید کنکور چقدر وحشتناکه؟ که چه فشاری رو من دارم متحمل میشم؟
_ ... باز چی میخوای؟
به هرحال آدم برای کم کردن این وحشت و ترور روانی و جسمی و همهچیز، کتابها و کلاسها و چیزهای خوب برای کمک کردن بهش داشته باشه دیگه میدونید.
+ هعععی مامان، بابا. میدونید که من امسال کنکور دارم دیگه رایت؟
_ خب؟
+ خب؟
* بغض میکند*:
+ هیچ ایدهای دارید کنکور چقدر وحشتناکه؟ که چه فشاری رو من دارم متحمل میشم؟
_ ... باز چی میخوای؟
به هرحال آدم برای کم کردن این وحشت و ترور روانی و جسمی و همهچیز، کتابها و کلاسها و چیزهای خوب برای کمک کردن بهش داشته باشه دیگه میدونید.