یک سوال ساده بدون گوی و پاکت؛ میتوانید برای ما زندگی عادی بسازید؟
✍️مصطفی داننده
🔹میخواهم در این نوشتار از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یک سوال واضح و ساده بدون تُنگ، گوی و پاکت بپرسم.
🔹میتوانید برای ما مردم، یک زندگی عادی بسازید؟
🔹شاید بپرسید منظورتان از زندگی عادی چیست؟ توضیح میدهم. منظور از روزگار عادی، زندگی است که بشود در آن برنامه ریزی کرد. الان که سال 1400 است، تقریبا هیچکس نمیتواند برای هفته آینده خود یک برنامه اقتصادی یا اجتماعی بریزد و مطمئن باشد که میتواند سهشنبه هفته بعد آن را اجرا کند.
🔹یک ایرانی تصمیم میگیرد ماشین بخرد. منظور از ماشین، بنز، تویوتا، لندکروز و امثالهم نیست، پراید، تیبا یا حداکثر یکی از این ماشینهای چینی. مقداری پول کنار گذاشته است و با لبخندی به لب به بازار میرود که ماشین بخرد. قیمتها را هم چک کردهاست. صبح که بیدار میشود، برای آخرین بار به سراغ قیمتها میرود و میبیند که ای داد و بیداد، ماشین مورد نظرش چند میلیون گران شده است.
🔹پدری، پولی کنار گذاشته است که برای دخترش جهیزیه بخرد. او حدود یک هفته به بازار رفته و قیمتها را پرسیده اما ناگهان در وقت خرید، با دو برابر شدن قیمتها روبرو میشود.
🔹به نظر شما کدام یک از ما میتوانیم مطمئن باشیم با پساندازی که امروز کردهایم،میتوانیم در پایان سال یک خانه بخریم؟ خانهای که دو سال پیش میشد آن را با 400 میلیون تومان خرید الان رسیده است به بالای یک میلیارد تومان.
🔹اینها مثالهای کوچکی است از وضعیت غیرعادی جامعه.
🔹برنامه ریزی در ایران تبدیل به واژهای مسخره و بدون معنا شده است. شرایط به گونهای است که برای بعدازظهر امروز هم نمیشود برنامه ریزی کرد چه برسد، به فردا، ماه و سال بعد!
🔹کاش یکی از این نامزدهای محترم و همه چیز دان، در مورد شیوه برنامه ریزی در ایران صحبت میکردند. کاش به جوانان میگفتند چگونه برای خود برنامه ریزی کنند.
🔹فکر میکنم، بزرگترین شرکتهای برنامهریز جهان با شرایط امروز ایران، هنگ میکنند چه برسد به مردمانی که هیچگاه برنامهریزی را خوب یاد نگرفتهاند. هیچگاه در سیستم آموزشی کشور به دانش آموزان و دانشجویان گفته نشده است که چگونه برای زندگی خود برنامه بریزند و آینده خود را بسازند.
🔹ما ایرانیها با آینده غریبه هستیم و شرایط فعلی کشور هم کمک بسیاری به این مسئله کرده است.
🔹واقعا مردم از مسؤولان انظارات عجیب و غریب ندارند. آنها از دولت، مجلس ودیگر نهادها نمیخواهند که فیل هوا کنند. آنها فقط یک شرایط عادی میخواهند.
🔹شرایط عادی هم چیز عجیب و غریبی نیست. همین که مردم نگران ارزش پول خود نباشند. همین که نگران خرید گوشت نباشند. همین که حریص خرید خودرو نباشند، بس است.
🔹مردم آنقدر نگران زندگی خود هستند، که لذتی از این روزها نمیبرند. همه به فکر پول در آوردن هستند تا بتوانند کمی شرایط خود را بهتر کنند. کار کردن در دو شیفت برای تامین مخارج روزانه را نمیشود زندگی کردن نامید.
🔹شاید همین سبک زندگی باعث شده است که فضای مجازی تبدیل به جایی شود که مردم هم در آنجا تفریح میکنند و هم در آنجا عقدههای خود را خالی میکنند چون در دنیای واقعی وقت ندارند و مشغول کار هستند، برای یک لقمه نان ساده.
🔹با توجه به مسائل مطرح شده در بالا، بازهم از نامزدهای محترم میپرسم، میتوانید یک زندگی عادی برای ما بسازید؟
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @StrategiaAcademy
✍️مصطفی داننده
🔹میخواهم در این نوشتار از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یک سوال واضح و ساده بدون تُنگ، گوی و پاکت بپرسم.
🔹میتوانید برای ما مردم، یک زندگی عادی بسازید؟
🔹شاید بپرسید منظورتان از زندگی عادی چیست؟ توضیح میدهم. منظور از روزگار عادی، زندگی است که بشود در آن برنامه ریزی کرد. الان که سال 1400 است، تقریبا هیچکس نمیتواند برای هفته آینده خود یک برنامه اقتصادی یا اجتماعی بریزد و مطمئن باشد که میتواند سهشنبه هفته بعد آن را اجرا کند.
🔹یک ایرانی تصمیم میگیرد ماشین بخرد. منظور از ماشین، بنز، تویوتا، لندکروز و امثالهم نیست، پراید، تیبا یا حداکثر یکی از این ماشینهای چینی. مقداری پول کنار گذاشته است و با لبخندی به لب به بازار میرود که ماشین بخرد. قیمتها را هم چک کردهاست. صبح که بیدار میشود، برای آخرین بار به سراغ قیمتها میرود و میبیند که ای داد و بیداد، ماشین مورد نظرش چند میلیون گران شده است.
🔹پدری، پولی کنار گذاشته است که برای دخترش جهیزیه بخرد. او حدود یک هفته به بازار رفته و قیمتها را پرسیده اما ناگهان در وقت خرید، با دو برابر شدن قیمتها روبرو میشود.
🔹به نظر شما کدام یک از ما میتوانیم مطمئن باشیم با پساندازی که امروز کردهایم،میتوانیم در پایان سال یک خانه بخریم؟ خانهای که دو سال پیش میشد آن را با 400 میلیون تومان خرید الان رسیده است به بالای یک میلیارد تومان.
🔹اینها مثالهای کوچکی است از وضعیت غیرعادی جامعه.
🔹برنامه ریزی در ایران تبدیل به واژهای مسخره و بدون معنا شده است. شرایط به گونهای است که برای بعدازظهر امروز هم نمیشود برنامه ریزی کرد چه برسد، به فردا، ماه و سال بعد!
🔹کاش یکی از این نامزدهای محترم و همه چیز دان، در مورد شیوه برنامه ریزی در ایران صحبت میکردند. کاش به جوانان میگفتند چگونه برای خود برنامه ریزی کنند.
🔹فکر میکنم، بزرگترین شرکتهای برنامهریز جهان با شرایط امروز ایران، هنگ میکنند چه برسد به مردمانی که هیچگاه برنامهریزی را خوب یاد نگرفتهاند. هیچگاه در سیستم آموزشی کشور به دانش آموزان و دانشجویان گفته نشده است که چگونه برای زندگی خود برنامه بریزند و آینده خود را بسازند.
🔹ما ایرانیها با آینده غریبه هستیم و شرایط فعلی کشور هم کمک بسیاری به این مسئله کرده است.
🔹واقعا مردم از مسؤولان انظارات عجیب و غریب ندارند. آنها از دولت، مجلس ودیگر نهادها نمیخواهند که فیل هوا کنند. آنها فقط یک شرایط عادی میخواهند.
🔹شرایط عادی هم چیز عجیب و غریبی نیست. همین که مردم نگران ارزش پول خود نباشند. همین که نگران خرید گوشت نباشند. همین که حریص خرید خودرو نباشند، بس است.
🔹مردم آنقدر نگران زندگی خود هستند، که لذتی از این روزها نمیبرند. همه به فکر پول در آوردن هستند تا بتوانند کمی شرایط خود را بهتر کنند. کار کردن در دو شیفت برای تامین مخارج روزانه را نمیشود زندگی کردن نامید.
🔹شاید همین سبک زندگی باعث شده است که فضای مجازی تبدیل به جایی شود که مردم هم در آنجا تفریح میکنند و هم در آنجا عقدههای خود را خالی میکنند چون در دنیای واقعی وقت ندارند و مشغول کار هستند، برای یک لقمه نان ساده.
🔹با توجه به مسائل مطرح شده در بالا، بازهم از نامزدهای محترم میپرسم، میتوانید یک زندگی عادی برای ما بسازید؟
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @StrategiaAcademy