المیترا گفت: با ما از مهر سخن بگو!
پس او سر برداشت و مردمان را نگریست و با صدای بلند گفت:
هنگامی که مهر شمارا فرا می خواند، از پی اش بروید؛اگر چه راهش دشوار و نا هموار است.
و چون بالهایش شما را در بر میگیرند وا بدهید، اگرچه شمشیری در میان پر هایش نهفته باشد و شما را زخم برساند
و چون با شما سخن می گوید او را باور کنید، اگر چه صدایش رویای شما را بر هم زند.
زیرا که مهر در همان دمی که تاج بر سر شما می گذارد شما را مصلوب میکند.
همچنان که می پروراند هرس می کند.
همچنان که از قامت شما بالا می رود و نازک ترین شاخه هایتان را که در آفتاب می لرزد نوازش می کند به ریش هایتان کهدر خاک چنگ انداخته اند فرو می آید و آن ها را تکان میدهد
شمارا مانند بافه های جو در بغل میگیرد
شمارا می کوبد تا برهنه کند
شما را می ساید تا سفید کند
شما را می وزد تا نرم شوید؛
و آنگاه شما را به آتش مقدس خود می سپارد
همه ی این کار ها را مهر با شما می کند تا راز های دل خود را بدانید و با این دانش به پاره ای از دل زندگی مبدل شوید.
اما اگر از روی ترس فقط در پی آرامِ مهر و لذتِ مهر باشید، پس آنگاه بهتر آن است که تنِ برهنه ی خود را بپوشانید و از زمین خرمن کوبیِ مهر دور شوید و به آن جهان بی فصلی بروید که در آن می خندید، اما نه خنده ی تمام را، و می گریید، اما نه تمامِ اشک را.
#پیامبرودیوانه
•جبران خلیل جبران 🍃
پس او سر برداشت و مردمان را نگریست و با صدای بلند گفت:
هنگامی که مهر شمارا فرا می خواند، از پی اش بروید؛اگر چه راهش دشوار و نا هموار است.
و چون بالهایش شما را در بر میگیرند وا بدهید، اگرچه شمشیری در میان پر هایش نهفته باشد و شما را زخم برساند
و چون با شما سخن می گوید او را باور کنید، اگر چه صدایش رویای شما را بر هم زند.
زیرا که مهر در همان دمی که تاج بر سر شما می گذارد شما را مصلوب میکند.
همچنان که می پروراند هرس می کند.
همچنان که از قامت شما بالا می رود و نازک ترین شاخه هایتان را که در آفتاب می لرزد نوازش می کند به ریش هایتان کهدر خاک چنگ انداخته اند فرو می آید و آن ها را تکان میدهد
شمارا مانند بافه های جو در بغل میگیرد
شمارا می کوبد تا برهنه کند
شما را می ساید تا سفید کند
شما را می وزد تا نرم شوید؛
و آنگاه شما را به آتش مقدس خود می سپارد
همه ی این کار ها را مهر با شما می کند تا راز های دل خود را بدانید و با این دانش به پاره ای از دل زندگی مبدل شوید.
اما اگر از روی ترس فقط در پی آرامِ مهر و لذتِ مهر باشید، پس آنگاه بهتر آن است که تنِ برهنه ی خود را بپوشانید و از زمین خرمن کوبیِ مهر دور شوید و به آن جهان بی فصلی بروید که در آن می خندید، اما نه خنده ی تمام را، و می گریید، اما نه تمامِ اشک را.
#پیامبرودیوانه
•جبران خلیل جبران 🍃