#دین و #دانش در بستر نوگرایی ایران
ایرانیان حدود یک قرن و نیم است که با فرهنگ علمی جدید آشنا شده اند و شخصیت های برجسته ای را به علم ارائه کرده اند. اما ایرانیان هنوز نتوانسته اند از نظر علمی موقعیت برجسته و سزاواری را در این قرن نصیب خود کنند. ولی بسیاری از کشورهای دیگر که مدت ها پس از ایران پا به عرصه رشد علمی گذاشتند امروز در موقعیت بسا جلوتر از ایران قرار دارند.
#ژاپن نمونه برتر این کشورهاست. #چین و #هندوستان و #کره جنوبی و مالزی و اخیرا سنگاپور و حتی ویتنام نمونه های جدیدی هستند که توانستند فضای علمی و صنعتی مناسبی را در کشور خود فراهم کنند. راستی چرا ما نتوانسته ایم مانند این کشور ها به یک موقعیت مناسب و آبرومندانه ای در سطح جهان برسیم.
اگر از ابعاد سیاسی و اقتصادی و تاریخی این مسئله بگذریم، می توانیم بگوییم که در ارتباط با رشد علم و تفکر علمی در جامعه ما مقاومت ها و مداخلات زیادی از سوی نیروهای #سنتی و #مذهبی انجام که هم توان جامعه را برای پیشرفت کاهش داده و هم افق رشد و ترقی را محدود داشته است.
در زمانی که ما در ایران نگران غرب زدگی و انحطاط حاصل از علوم غربی بودیم، کره جنوبی مشغول آموزش اولیه در میان شهروندان خود بود.
سی سال پس از پخش کتاب غرب زدگی جلال آل احمد، امروز ما شاهد یک حکومت مذهبی و اقتصادی ورشکسته (سیاستی منفور و منزوی شده) در ایران و یک دولت نیمه دموکراتیک با اقتصادی پیشرفته در کره جنوبی هستیم.
انقلاب 57 در ایران بجز ریشه های اقتصادی و سیاسی و تاریخی آن، اکثر محققان جامعه شناسی و علوم سیاسی اتفاق نظر دارند که اندیشه های انتقادی #جلال_آل_احمد از غرب و افکار #علی_شریعتی در بازگشت به خویشتن یعنی به اسلام اصیل تاثیر بسزایی در رشد اسلام سیاسی در کشور و ظهور انقلاب داشت.
تاسیس دولت اسلامی، دوران جدیدی از حاکمیت مذهبی را به وجود آورده است که در آن بحث ارتباط علم و دین شکل جدیدی را به خود گرفته است در جمهوری اسلامی بحث دین و علم در فضایی انجام می گیرد که عالمان مذهبی در حاکمیت هستند و دانشمندان از امکانات محدودی برای توسعه افکار خود برخوردار می باشند و از مشارکت گسترده در برنامه ریزی های علمی کشور معذور شده اند.
اگر به تاریخ علم نگاه کنیم می بینیم که اولین واکنش ارباب مذاهب نسبت به علم و کشفیات #انکار آنها بوده است. بسیاری از دینداران هر گونه کشف علمی را انکار کرده و در جهل خود استوار باقی ماندند ، آنها کشفیات علمی را دروغی بیش و ابزار فریبی برای جدا کردن مومنان از دین نمیدانند. کتاب سوزی هایشان و یا محدودیت های زیادی که در راه ایجاد مراکز علمی و آزمایشگاهی داشتند از این نمونه است، هم اینها بودند که در گذشته #ابو_علی_سینا، #گالیه، #دکارت و #خیام را به توبه، ندامت و تبعید وادار کردند.
#دین و #علم از دو سنخ متفاوت اند، قواعد یکی مبتنی بر #اخلاق و آن دیگری بر #عینی است، دین از #یقین آغاز می کند و به یقین مطلق می رسد در حالی که #علم از #شک آغاز کرده و به #یقین_مشروط می رسد.
#دین به عنوان یک جهان بینی کامل دیگر حضور فعالی در زندگی انسان غربی ندارد و بسیاری از ادعاهای خود را نسبت به توضیح جهان فیزیکی و قانونمندی های حاکم بر آن به دست علم سپرده است. پس از تفوق و برتری نهادهای علمی بر کلیسا و دو قرن پیشرفت های علمی ، ما در آستانه عصری قرار گرفتیم که آگاهی بیشتری نسبت به محدودیت ها و توانایی های دینی و دانشی بدست آورده ایم. ما باید انتظار خود را از دین و دانش محدود به توانایی ها و لیاقت های آنها بکنیم و از هر یک بیش از آنچه در چنته داریم بطلبیم. امروز ما باید انتظارمان را از #علم و هم از دین بیشتر از آن بکنیم که حاضر به پاسخ گویی هستند.
نوشته دکتر علی اکبر مهدی استاد دانشگاه های اوهایو
ایرانیان حدود یک قرن و نیم است که با فرهنگ علمی جدید آشنا شده اند و شخصیت های برجسته ای را به علم ارائه کرده اند. اما ایرانیان هنوز نتوانسته اند از نظر علمی موقعیت برجسته و سزاواری را در این قرن نصیب خود کنند. ولی بسیاری از کشورهای دیگر که مدت ها پس از ایران پا به عرصه رشد علمی گذاشتند امروز در موقعیت بسا جلوتر از ایران قرار دارند.
#ژاپن نمونه برتر این کشورهاست. #چین و #هندوستان و #کره جنوبی و مالزی و اخیرا سنگاپور و حتی ویتنام نمونه های جدیدی هستند که توانستند فضای علمی و صنعتی مناسبی را در کشور خود فراهم کنند. راستی چرا ما نتوانسته ایم مانند این کشور ها به یک موقعیت مناسب و آبرومندانه ای در سطح جهان برسیم.
اگر از ابعاد سیاسی و اقتصادی و تاریخی این مسئله بگذریم، می توانیم بگوییم که در ارتباط با رشد علم و تفکر علمی در جامعه ما مقاومت ها و مداخلات زیادی از سوی نیروهای #سنتی و #مذهبی انجام که هم توان جامعه را برای پیشرفت کاهش داده و هم افق رشد و ترقی را محدود داشته است.
در زمانی که ما در ایران نگران غرب زدگی و انحطاط حاصل از علوم غربی بودیم، کره جنوبی مشغول آموزش اولیه در میان شهروندان خود بود.
سی سال پس از پخش کتاب غرب زدگی جلال آل احمد، امروز ما شاهد یک حکومت مذهبی و اقتصادی ورشکسته (سیاستی منفور و منزوی شده) در ایران و یک دولت نیمه دموکراتیک با اقتصادی پیشرفته در کره جنوبی هستیم.
انقلاب 57 در ایران بجز ریشه های اقتصادی و سیاسی و تاریخی آن، اکثر محققان جامعه شناسی و علوم سیاسی اتفاق نظر دارند که اندیشه های انتقادی #جلال_آل_احمد از غرب و افکار #علی_شریعتی در بازگشت به خویشتن یعنی به اسلام اصیل تاثیر بسزایی در رشد اسلام سیاسی در کشور و ظهور انقلاب داشت.
تاسیس دولت اسلامی، دوران جدیدی از حاکمیت مذهبی را به وجود آورده است که در آن بحث ارتباط علم و دین شکل جدیدی را به خود گرفته است در جمهوری اسلامی بحث دین و علم در فضایی انجام می گیرد که عالمان مذهبی در حاکمیت هستند و دانشمندان از امکانات محدودی برای توسعه افکار خود برخوردار می باشند و از مشارکت گسترده در برنامه ریزی های علمی کشور معذور شده اند.
اگر به تاریخ علم نگاه کنیم می بینیم که اولین واکنش ارباب مذاهب نسبت به علم و کشفیات #انکار آنها بوده است. بسیاری از دینداران هر گونه کشف علمی را انکار کرده و در جهل خود استوار باقی ماندند ، آنها کشفیات علمی را دروغی بیش و ابزار فریبی برای جدا کردن مومنان از دین نمیدانند. کتاب سوزی هایشان و یا محدودیت های زیادی که در راه ایجاد مراکز علمی و آزمایشگاهی داشتند از این نمونه است، هم اینها بودند که در گذشته #ابو_علی_سینا، #گالیه، #دکارت و #خیام را به توبه، ندامت و تبعید وادار کردند.
#دین و #علم از دو سنخ متفاوت اند، قواعد یکی مبتنی بر #اخلاق و آن دیگری بر #عینی است، دین از #یقین آغاز می کند و به یقین مطلق می رسد در حالی که #علم از #شک آغاز کرده و به #یقین_مشروط می رسد.
#دین به عنوان یک جهان بینی کامل دیگر حضور فعالی در زندگی انسان غربی ندارد و بسیاری از ادعاهای خود را نسبت به توضیح جهان فیزیکی و قانونمندی های حاکم بر آن به دست علم سپرده است. پس از تفوق و برتری نهادهای علمی بر کلیسا و دو قرن پیشرفت های علمی ، ما در آستانه عصری قرار گرفتیم که آگاهی بیشتری نسبت به محدودیت ها و توانایی های دینی و دانشی بدست آورده ایم. ما باید انتظار خود را از دین و دانش محدود به توانایی ها و لیاقت های آنها بکنیم و از هر یک بیش از آنچه در چنته داریم بطلبیم. امروز ما باید انتظارمان را از #علم و هم از دین بیشتر از آن بکنیم که حاضر به پاسخ گویی هستند.
نوشته دکتر علی اکبر مهدی استاد دانشگاه های اوهایو