سهم ما از این زندگی باهم بودن نبود
ما میدانستیم تنها میتوانیم در رویاهای شبانه ی مان هم را داشته باشیم
ما می دانستیم که منه پیرمرد مال تو نبودم اما تو، گیتار سیاه برای من بودی
ما می دانستیم قرارمان همیشه در آن ایستگاه اتوبوس است و جز آن مکان ، جای دیگری برای دیدن هم نداریم
ما میدانستیم و این رنج را انتخاب کردیم
ما دیوانه بودیم؟!
آری دیوانه بودیم همانند بارانی که با جدیت بروی زمین میرقصید و ما آن راه آرامش میدانستیم
ما شروع نشده تمام شدیم گیتار سیاه
ما رویا بودیم ، هستیم و میمانیم
_رویا بمان
ما میدانستیم تنها میتوانیم در رویاهای شبانه ی مان هم را داشته باشیم
ما می دانستیم که منه پیرمرد مال تو نبودم اما تو، گیتار سیاه برای من بودی
ما می دانستیم قرارمان همیشه در آن ایستگاه اتوبوس است و جز آن مکان ، جای دیگری برای دیدن هم نداریم
ما میدانستیم و این رنج را انتخاب کردیم
ما دیوانه بودیم؟!
آری دیوانه بودیم همانند بارانی که با جدیت بروی زمین میرقصید و ما آن راه آرامش میدانستیم
ما شروع نشده تمام شدیم گیتار سیاه
ما رویا بودیم ، هستیم و میمانیم
_رویا بمان