مدرسه نویسندگی آناهل


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


☁️یک دورهمی و انجمن هنری برای علاقه‌مندان در این عرصه؛ نویسندگان، طراحان، شاعران و...
اطلاعات آناهل: @ettelaatanahel

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


🛸به جای «من بزرگ و عالی هستم» می‌گوییم «من می‌خواهم بد بنویسم. من حاضرم کار لازم برای اتمام این پروژه را انجام بدهم، چه خوب باشد چه بد.»
وقتی ما روی بزرگ بودن اصرار می‌کنیم، دیوار متوقف‌مان می‌کند. وقتی ما حاضریم افتاده و فروتن باشیم، راه‌مان را از زیر دیوار باز می‌کنیم و می‌توانیم به شادیِ آزادانه‌نوشتن برسیم.
ما با آماده بودن برای «بد» نوشتن، خودمان را برای نوشتن آزاد می‌کنیم؛ شاید حتی برای خوب نوشتن. به عبارت دیگر، ما به ایجاد طرح اولیه برمی‌گردیم.

🛸کتاب: حق نوشتن، جولیا کامرون، نشر هیرمند


🧊اگر شما نمی‌خواهید رمان‌نویسی بدون یک سبک وابسته باشید، پس تلاش کنید و سبک خودتان را بیابید.
بسیار زیاد مطالعه کنید، چراکه دستیابی به زبان غنی و جامع بدون مطالعۀ گستردۀ ادبیات خوب و اصیل ممکن نیست، و تا جایی که توان دارید در این راه تلاش کنید چراکه پیدا کردن زبانی اختصاصی کار ساده‌ای نیست.
در ضمن هیچ‌گاه از سبک رمان‌نویسانی که تحسینشان می‌کنید و شما را عاشق ادبیات ساخته‌اند، تقلید نکنید.
اما در تقلید موارد دیگر از آن‌ها کوشش کنید:
تلاش و همتشان، نظم و انضباطشان، شیفتگی‌شان به ادبیات، و اگر این‌ها را درست دیدید خود را به انجامشان مجاب سازید.
در عین حال سعی کنید از بازتولید مکانیکی شکل و شیوه‌ نوشته‌های آن‌ها پرهیز کنید.
🧊ولی اگر به دنبال یافتن و ارتقاء سبک شخصی خودتان نباشید، سبکی که از هر سبک دیگری برای آنچه می‌خواهید بازگو کنید، مناسب‌تر است، داستان‌هایتان هرگز به فریبایی لازمی که آن‌ها را زندگی بخشد، دست نمی‌یابد.

🦋کتاب: نامه‌هایی به یک نویسنده جوان، ماریو بارگاس یوسا، نشر مروارید


🧡~| #سرانه_مطالعه
بفرمایید امروز ≈ { ⌗ ۸ آذر }📚
• چه کتابی خوندید؟
• چند صفحه؟
• چه زمانی صرف خوندن کردید؟
• دیدگاه‌تون؟




💚کارلوس فونتس نویسندۀ پرآواز مکزیکی، دربارۀ تأثیرپذیری نویسنده‌ها از همدیگر گفتۀ معروفی دارد: «داستان هیچ‌وقت یتیم نبوده است.»
نویسندگان کمابیش تحت تأثیر آثار یکدیگرند. تنها نویسندگان نابغه از این امر مستثنا هستند و کمتر از کسی تأثیر می‌گیرند. تحول و تکامل آثار نتیجۀ درک صحیح از تأثیرپذیری از ویژگی‌های آثار دیگران است و این تأثیرپذیری نه‌تنها ناپسند نیست بلکه هنرمند و نویسنده را از آن گریزی نیست.

💚کتاب: عرق‌ریزان روح، جمال میرصادقی، نشر نیلوفر


🔖بعضی از دوستان من که نویسندگی را خودشان بی هیچ آموزشی یاد گرفته‌اند اعتقاد دارند که دیگران هم باید به همین نحو بنویسند. ولی آن‌ها فراموش کرده‌اند که سال‌های زیادی را تلاش کرده‌اند تا نوشتن را یاد بگیرند. می‌توان گفت نوشتن مثل دوچرخه‌سواری است. وقتی دوچرخه‌سواری می‌کنید همه چیز راحت و طبیعی به نظر می‌رسد اما اغلب فراموش می‌کنیم که چقدر زمین خورده‌ایم تا دوچرخه‌سواری را یاد گرفته‌ایم.

📍کتاب: داستان‌نویسی نوین، دیمون نایت، نشر چشمه


📒نویسنده، سرباز پیاده‌نظام است.
او می‌داند پیشروی همان خاکی است که وجب به وجب، هر روز، هر ساعت و هر دقیقه از دشمن می‌گیرد و بهایش را با خون می‌پردازد.
هنرمند کفش جنگ به پا دارد. او خودش را در آینه مثل سرباز کوکی می‌بیند.
بدانید که فرشتگان الهام به آدم‌های سخت‌کوش لطف دارند و از آدم‌های دمدمی‌مزاج متنفرند.

💛کتاب: نبرد هنرمند، استیون پرسفیلد، نشر پیکان


🧡~| #سرانه_مطالعه
بفرمایید امروز ≈ { ⌗ ۷ آذر }📚
• چه کتابی خوندید؟
• چند صفحه؟
• چه زمانی صرف خوندن کردید؟
• دیدگاه‌تون؟


🌠وقتی قصه‌ای، نقلی، حکایتی نوشتی و کار را به سرانجام رسیده و تمام دانستی، مُرکبش خشک نشده، به مطبوعات یا مطبعه و بازار نفرستی، بلکه بگذاریش کنار تا مدتی، لااقل تا وقتی‌که از آن حال و هوا و فکر و فضای آن مطلب و معنی بیرون آمدی و کمابیش –اگرنه بیگانه- بی‌طرف شدی، آن‌وقت باید بنشینی و به‌دقت با نگرش و نگارشی دوباره و این بار ساده و آسان، بیانی روشن و کودک فهم برای معنی و مطلب خود بجویی در جزء و کل، مفرد و جمع، بسیط و مرکب و سرتاپای کار…

🌠کتاب: درخت پیر و جنگل، مهدی اخوان ثالث، نشر نگاه


⛱مشکل خیلی از نویسنده‌ها این است که مدام امروز و فردا می‌کنند. شاید دلیلش این باشد که آن‌ها مجبور نیستند که بنویسند. نوشتن در زندگی آن‌ها هرگز نیاز درجۀ اول نبوده است. وقتی پشت میز می‌نشینند تا بنویسند، با دیدن کوچک‌ترین چیز در اتاق، ذهن آن‌ها منحرف می‌شود. آن‌ها در اولویت‌هایشان چند انتخاب دیگر جز نوشتن هم دارند.

⛱کتاب: بیست‌وهشت اشتباه نویسندگان، جودی دلتون، نشر سورۀ مهر


🌞تندنویسی، گاهی نوشتن بی‌وقفه یا نوشتن آزاد نیز نامیده می‌شود. همان‌طور که از نامش پیداست این روش حاکی از نوشتن پشت سر هم بدون توقف، دوباره خواندن و ارزیابی کردن است. این یکی از راه‌های عقب نشاندن منتقد درونی و آزادی عمل کامل دادن به الهام‌بخش درونی، برای بهره‌برداری از خلاق‌ترین ایده‌های شماست.
به خودتان اجازه دهید برخی مهملات و هر چه را که به ذهنتان می‌رسد، بنویسید. بعداً از کیفیت بعضی از بخش‌های نوشته‌تان متحیر خواهید شد.

🌞کتاب؛ با هر دو طرف مغزت بنویس، هنریت کلاوسر، نشر کتیبۀ پارسی


🍄اساس حرفه‌ای شدن تمرکز بر کار و مقتضیات آن است. هنگامی که کار شروع می‌شود باید از هر چیز دیگری صرف نظر کنیم. سربازهای عهد باستان را آموزش می‌دادند که فقط به دشمن توجه کنند: هر دشمنی، حتی اگر بی‌نام و بی‌صورت باشد.
به عبارت دیگر، آن‌ها باور داشتند اگر کار خودشان را انجام بدهند هیچ نیرویی نمی‌تواند جلوی آن‌ها دوام بیاورد.

🌳کتاب: نبرد هنرمند، استیون پرسفیلد، نشر پیکان


🧡~| #سرانه_مطالعه
بفرمایید امروز ≈ { ⌗ ۶ آذر }📚
• چه کتابی خوندید؟
• چند صفحه؟
• چه زمانی صرف خوندن کردید؟
• دیدگاه‌تون؟


از کسی که کتابخانه دارد و کتاب‌های زیادی میخواند نباید هراسید، از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس میپندارد ولی هرگز آن را نخوانده است.


🪔من متقاعد شده‌ام که مردم دنیا به دو گروه تقسیم می‌شوند: کسانی که می‌توانند داستان‌سرایی کنند و آن‌هایی که نمی‌توانند. به عبارتی دیگر، کسانی که خوب می‌فهمند و آن‌هایی که بد می‌فهمند.
🪔برای من داستان‌ها هم‌چون اسباب‌بازی هستند و ساختن و تعریف کردن آن‌ها همانند بازی است. همان‌طور که اگر کودکی را در مقابل یک مشت اسباب‌بازی متفاوت بگذارید، همۀ آن‌ها را لمس می‌کند اما نهایتاً با یکی‌شان مشغول می‌شود. این «یکی» نشانگر و بیانگر استعداد و قابلیت‌های اوست.

💎کتاب: کلاس‌های قصه‌نویسی، گابریل گارسیا مارکز، نشر شیرین


🪙ارنست همینگوی در گفت‌وگویی در جواب «آیا دوباره‌خوانی جوهر کلمات را بیشتر و بهتر به دست می‌دهد؟» می‌گوید:
«دوباره‌خوانی به‌طورکلی نویسنده را در جایی قرار می‌دهد که باید از آنجا آغاز کند یا به عبارت دیگر به جای درست داستان راهنمایی می‌کند. آخر جوهر کلمات یا جوهر مطلب درجایی است که باید به دستش آورد؛ مثلاً من آخرین صفحۀ «وداع با اسلحه» را سی‌ونه بار بازنویسی کردم.»

🪙کتاب: عرق‌ریزان روح، جمال میرصادقی، نشر نیلوفر


⛱برای یک نویسنده تجربه‌های مأیوس‌کننده‌ای هم وجود دارد: موانع نویسندگی.
این ‌زمانی است که شما نشسته‌اید و به صفحۀ خالی مانند یک جسد خیره شده‌اید؛ اما حقیقت این است که خالی‌شده‌اید. پس باید خودتان را بارور کنید.
⛱در چنین مواقعی روزی یک صفحه دربارۀ هر چیزی بنویسید. فقط برای اینکه انگشتانتان را از رماتیسمی شدن دور نگه‌دارید.

⛱کتاب: پرنده به پرنده، آن لاموت، نشر سمام


🧡~| #سرانه_مطالعه
بفرمایید امروز ≈ { ⌗ ۵ آذر }📚
• چه کتابی خوندید؟
• چند صفحه؟
• چه زمانی صرف خوندن کردید؟
• دیدگاه‌تون؟




- سکوئیلر فریاد کشید: فتح و پیروزی را جشن گرفته‌ایم.
- باکسر که از زانوانش خون می‌چکید و یکی از نعل‌هایش افتاده بود و سمش چاک برداشته و دوازده ساچمه در پای عقبش فرو رفته بود، گفت: چه فتحی؟
- چطور؟ چه فتحی، رفیق؟ مگر نه این است که ما دشمن را از خاک مقدس قلعه‌ی حیوانات رانده‌ایم؟
- ولی آسیاب بادی ما را ویران کردند. دو سال تمام روی آن کار کرده بودیم.
- چه اهمیتی دارد؟ آسیاب دیگری می‌سازیم. اگر دلمان بخواهد شش تا آسیاب هم می‌توانیم بسازیم. رفیق تو نمی‌توانی عظمت کاری را که کرده‌ایم درک کنی. همین زمینی که ما الان روی آن ایستاده‌ایم در تصرف دشمن بود و اکنون در پرتو رهبری رفیق ناپلئون هر وجب آن را پس گرفته‌ایم.
باکسر گفت: پس ما چیزی را که قبلاً داشته‌ایم، پس‌گرفته‌ایم.
سکوئیلر گفت: بله معنای فتح هم همین است.

🦋کتاب: قلعه حیوانات، جورج اورول، ترجمه: معصومه حکیمی، نشر پدیدهٔ دانش

#جان_کلام

20 last posts shown.

1 528

subscribers
Channel statistics