✅پیشهوری از نگاه عنایت الله رضا
✍ نویسنده: اردلان کوزهگر (دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تربیت مدرس)
🔻عنایتالله رضا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر فقید، نیازی به معرفی ندارد. از خانوادهای روحانی و سرشناس در رشت زاده شد. خویشان نزدیکش در جریان جنگل شرکت داشتند. او که خلبان نیروی هوایی ایران بود، به کمونیسم گرایش یافت. به حزب توده پیوست و سپس در زمان فتنه فرقه دموکرات، به سفارش حزب به آذربایجان رفت و به قشون این فرقه ملحق شد. پس از آزادی آذربایجان با خانواده به شوروی رفت و پس از سالیانی دراز سرخوردگی، مورد بخشودگی قرار گرفته و به میهن بازگشت و مصدر خدمات فرهنگی بسیاری شد.
🔻در این مختصر اطلاعاتی را که مرحوم رضا درباره پیشینه میرجعفر پیشهوری، رهبر فرقه، مطرح کرده را بازتاب میدهیم. با توجه به اینکه پیشهوری در جریان جنگل حضور داشته و خانواده رضا او را از دیرباز میشناختهاند، اطلاعات ذیل شایان توجه است. بخشی از این اطلاعات را مرحوم رضا براساس کتاب سیاست دولت شوروی در ایران، نوشته منصور گرگانی، چاپ ۱۳۲۶ چاپخانه مظاهری نقل میکند:
🔻«... دو نفر از افراد فعال آنها [فرقه مساوات] ... که اهل بادکوبه بودند، در خانه خود... در محله چنبرهکندی، جلسات مخفی داشتند. پسربچهای خوشصورت به نام میرجعفر، فرزند سید جواد، از دهات خلخال ایران، خانهشاگرد صاحبخانه بود. پدر میرجعفر در ده شغل چاووشی داشت و عمویش در بادکوبه گدایی میکرد. پس از انحلال حکومت مساوات، میرجعفر که بعدها به «جوادزاده» معروف شد، و پس از آمدن به ایران نام خود را «پیشهوری» گذاشت، به آقایفها گزارش میداد. (آقایفها کمونیست بودند، اما بعدها دولت شوروی آنها را اعدام کرد...)... میرجعفر به پاس این خدمت، وارد کمیته عدالت شد. از آنجا که کسی در تشکیلات کارگری سواد نداشت ... و این پسربچه اندکی سواد فارسی و روسی داشت، منشی کمیته شد. در اردیبهشت ۱۲۹۹ ش/۱۹۲۰ م، پس از هجوم بلشویکها به انزلی و غازیان، کارگران کمیته فرقه عدالت ... وارد ایران شدند و میرجعفر جوادزاده نیز همراه آنها بود.
... پس از شکست این افراد و آمدن رضاخان، ... جوادزاده و احسانالله خان و بسیاری دیگر به شوروی برگشتند... [با وجود پروندهسازی چکا یا همان کاگب علیه ایرانیها و تارومارکردنشان] جوادزاده همچنان محبوب ماند... پرسشهایی هست که باید به آنها پاسخ داد: چرا پیشهوری نه تنها گرفتار نشد، بلکه به اندازهای محبوب و مورد اعتماد ماند که او را دوباره به ایران فرستادند؟ بقیه افراد را در آنجا نابود کردند... وقتی به ایران آمد شهرتش هنوز جوادزاده بود... آن اسم مربوط به دوره جنگل بود و باعث بدنامیاش میشد. بنابراین، نام پیشهوری را بر خود گذاشت... وقتی او را در زمان رضاشاه گرفتند، اعضای ۵۳ نفر او را در زندان بایکوت کردند؛ با او صحبت نمیکردند. او در میان این عده فردی مطرود بود... پیشهوری پس از تبعید رضاشاه از زندان آزاد شد و و روزنامه آژیر را تأسیس کرد. به عضویت جبهه آزادی درآمد که بعد به جبهه ملی تبدیل شد... [در حزب توده] او را متهم کردند که مرگ رضاشاه را به محمدرضاشاه تسلیت گفته است، و به همین سبب، اعتبارنامهاش را در کنگره اول حزب توده رد کردند... دشمنی پیشهوری با حزب توده از آنجا آغاز شد...».
🔽ناگفتهها، خاطرات دکتر عنایتالله رضا در گفتگو با: عبدالحسین آذرنگ، علی بهرامیان، صادق سجادی و علی همدانی، نشر نامک، تهران، ۱۳۹۱، صص ۱۱۸-۱۱۹-۱۲۳-۱۲۴-۱۳۱.
موسسه علمی و تاریخی آتوسا
🆔 @atusa_sbu
✍ نویسنده: اردلان کوزهگر (دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تربیت مدرس)
🔻عنایتالله رضا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر فقید، نیازی به معرفی ندارد. از خانوادهای روحانی و سرشناس در رشت زاده شد. خویشان نزدیکش در جریان جنگل شرکت داشتند. او که خلبان نیروی هوایی ایران بود، به کمونیسم گرایش یافت. به حزب توده پیوست و سپس در زمان فتنه فرقه دموکرات، به سفارش حزب به آذربایجان رفت و به قشون این فرقه ملحق شد. پس از آزادی آذربایجان با خانواده به شوروی رفت و پس از سالیانی دراز سرخوردگی، مورد بخشودگی قرار گرفته و به میهن بازگشت و مصدر خدمات فرهنگی بسیاری شد.
🔻در این مختصر اطلاعاتی را که مرحوم رضا درباره پیشینه میرجعفر پیشهوری، رهبر فرقه، مطرح کرده را بازتاب میدهیم. با توجه به اینکه پیشهوری در جریان جنگل حضور داشته و خانواده رضا او را از دیرباز میشناختهاند، اطلاعات ذیل شایان توجه است. بخشی از این اطلاعات را مرحوم رضا براساس کتاب سیاست دولت شوروی در ایران، نوشته منصور گرگانی، چاپ ۱۳۲۶ چاپخانه مظاهری نقل میکند:
🔻«... دو نفر از افراد فعال آنها [فرقه مساوات] ... که اهل بادکوبه بودند، در خانه خود... در محله چنبرهکندی، جلسات مخفی داشتند. پسربچهای خوشصورت به نام میرجعفر، فرزند سید جواد، از دهات خلخال ایران، خانهشاگرد صاحبخانه بود. پدر میرجعفر در ده شغل چاووشی داشت و عمویش در بادکوبه گدایی میکرد. پس از انحلال حکومت مساوات، میرجعفر که بعدها به «جوادزاده» معروف شد، و پس از آمدن به ایران نام خود را «پیشهوری» گذاشت، به آقایفها گزارش میداد. (آقایفها کمونیست بودند، اما بعدها دولت شوروی آنها را اعدام کرد...)... میرجعفر به پاس این خدمت، وارد کمیته عدالت شد. از آنجا که کسی در تشکیلات کارگری سواد نداشت ... و این پسربچه اندکی سواد فارسی و روسی داشت، منشی کمیته شد. در اردیبهشت ۱۲۹۹ ش/۱۹۲۰ م، پس از هجوم بلشویکها به انزلی و غازیان، کارگران کمیته فرقه عدالت ... وارد ایران شدند و میرجعفر جوادزاده نیز همراه آنها بود.
... پس از شکست این افراد و آمدن رضاخان، ... جوادزاده و احسانالله خان و بسیاری دیگر به شوروی برگشتند... [با وجود پروندهسازی چکا یا همان کاگب علیه ایرانیها و تارومارکردنشان] جوادزاده همچنان محبوب ماند... پرسشهایی هست که باید به آنها پاسخ داد: چرا پیشهوری نه تنها گرفتار نشد، بلکه به اندازهای محبوب و مورد اعتماد ماند که او را دوباره به ایران فرستادند؟ بقیه افراد را در آنجا نابود کردند... وقتی به ایران آمد شهرتش هنوز جوادزاده بود... آن اسم مربوط به دوره جنگل بود و باعث بدنامیاش میشد. بنابراین، نام پیشهوری را بر خود گذاشت... وقتی او را در زمان رضاشاه گرفتند، اعضای ۵۳ نفر او را در زندان بایکوت کردند؛ با او صحبت نمیکردند. او در میان این عده فردی مطرود بود... پیشهوری پس از تبعید رضاشاه از زندان آزاد شد و و روزنامه آژیر را تأسیس کرد. به عضویت جبهه آزادی درآمد که بعد به جبهه ملی تبدیل شد... [در حزب توده] او را متهم کردند که مرگ رضاشاه را به محمدرضاشاه تسلیت گفته است، و به همین سبب، اعتبارنامهاش را در کنگره اول حزب توده رد کردند... دشمنی پیشهوری با حزب توده از آنجا آغاز شد...».
🔽ناگفتهها، خاطرات دکتر عنایتالله رضا در گفتگو با: عبدالحسین آذرنگ، علی بهرامیان، صادق سجادی و علی همدانی، نشر نامک، تهران، ۱۳۹۱، صص ۱۱۸-۱۱۹-۱۲۳-۱۲۴-۱۳۱.
موسسه علمی و تاریخی آتوسا
🆔 @atusa_sbu