✅ شرایط تحریم و مسئله نرخ ارز (بخش سوم از چهار)
📌 در شرایط کنونی چه راهکاری باید برای نرخ ارز ارائه داد؟
📌 بویژه در شرایط اخیر مدام از نقدینگی بعنوان عامل جهش نرخ ارز بحث مشود. اما سوال مهم این است که چه چیز نقدینگی را به سمت ارز هل داده؟ آیا صرفا کاهش نرخ سود بانکی؟ یا هراس از آینده ای که وخیم شدن وضع درآمدهای ارزی دولت، و کمبود ارز، بالا رفتن قیمت دلار را در پی خواهد داشت؟ آیا این وضعیت ما را مستقیما با اقتصاد جنگ ربط نمیدهد؟ آیا نباید وضع ارز را بجای تحلیل های عادی در چارچوب اقتصاد جنگ و وضعیت تحریم مورد قضاوت قرار دهیم؟
📌 اقتصاد ایران در شرایط کنونی با خطر دلاریزه شدن روبرو است، عوامل اقتصادی این را درک کرده و در شرایط ملتهب کنونی به سوی هر نوع سوداگری، از بازار ارز تا بازار سکه و مسکن و بورس هجوم برده اند، جالب آنکه عده ای نوسانی شدن بورس را به توسعه بازار سرمایه نسبت داده و یک نشانه توسعه ای تفسیر میکنند!
📌 به نظر نمیرسد در شرایط کنونی امکان مدیریت بازار ارز به راحتی ممکن باشد. در اینجا یک الگوی پنج ضلعی از تقاضا کنندان بازار ارائه میدهم. به نظر میرسد افراد حداقل با پنج انگیزه وارد بازاری مثل ارز میشوند، یا میخواهند کالایی خرید و فروش کنند، یا در بازار داخلی یا خارجی سرمایه گذاری کنند، یا در سفر خارجی مصرف کنند، یا دنبال خروج سرمایه اند و یا هم اینکه نوسان دلار برایشان سودآور شده است و میخواهند با نوسانات دلار سود کنند. من اسم اولی و دومی را میگذارم تقاضای معاملاتی، سومی را تقاضای مصرفی، چهارمی را تقاضای احتیاطی و پنجمی را تقاضای سفته بازی.
📌 در شرایط تحریم تقاضای چهارمی (خروج سرمایه) و پنجمی بسیار اوج میگیرد. هر راهکاری برای مدیریت ارز باید این دو را در نظر گیرد.
📌 راهکار فعلی یعنی ارز دو نرخی با سپردن تعیین قیمت دلارِ اصطلاحاً غیرنفتی (عموما پتروشیمیها) به بازار آزاد با این مشکل اساسی روبرو است که چه تضمینی وجود دارد که صادرکنندگان برای بالا بردن قیمت دلار با یکدیگر تبانی نکرده و ارز خود را عرضه کنند؟ وقتی سمت عرضه بازار تعداد محدودی عرضه کننده قرار دارند (یعنی بازار انحصاری است) امکان تبانی و قیمت گذاری عرضه کنندگان بسیار است. حال اگر بحث تشدید تحریم ها و امکان کمبود بیشتر دلار و افزایش نرخ ارز مطرح باشد آنجا چه میکنند؟
📌 یک راهکار فعلی برای مدیریت عرضه، «تعهد سپاری ارزی» است. اینکه صادرکنندگان تعهد بدهند در قبال کالایی که صادر میکنند ارز خود را در داخل عرضه کنند یا وارد کنندگان در ازای ارز دریافتی کالای ثبت شده را وارد کنند. آیا دولت توان کنترل «تعهد سپاری ارزی» را دارد؟ به نظر میرسد دولت در هر چارچوبی باید دست به مدیریت دو طرف بازار بزند، از یک طرف عرضه کنندگان را مجبور به عرضه کند، از طرف دیگر وارد کنندگان را وادار به انجام واردات بر طبق نیازهای کشور و حدود خاص کند. در این میان حتی اگر بانک مرکزی دست به مدیریت بازار ثانویه نزده و نوعی رژیم ارزی به آن تحمیل نکند، باز هم نیازمند مدیریت بازار است تا عرضه کنندگان ارز خود را به بازار ارائه کنند.
📌 همچنین این چشم انداز نیز باید از اکنون ترسیم شود که میزان جیره بندی دلار با تشدید تحریم ها چقدر خواهد بود، در صورت چشم انداز تشدید تحریم ها شاید وزارت صمت باید مدیریت قوی تری بر سهمیه وارداتی اعمال کند (هرچند که این مسیر فسادزا است اما در این شرایط ناگزیر است.) بنابراین مدیریت سمت تقاضای بازار هم بنوعی الزامی است.
📌 گلوگاه مدیریت ارز فعلی نه در باز کردن مسیر بازار بلکه در کیفیت مدیریت دولت و بانک مرکزی بر بازار است. برخلاف دوستانی که از «بازار آزاد ارز» آنهم در این شرایط فعلی صحبت میکنند و با مثال هایی از بازار سیب و گلابی ما را به آوردگاه ارزی حواله میدهند! به نظر میرسد راهکار پیشنهادی باید شامل مدیریت قویتر دولت و بانک مرکزی بر بازار باشد. با دو نرخی شدن ارز، که در این شرایط کمبود ارز و تنش ها ناگزیر بوده است، خواه ناخواه سطحی از فساد ایجاد شده و از طرف دیگر سطح مداخله دولت در شبکه توزیع افزایش خواهد یافت.
📌 برای اینکه فاصله نرخ ارز مرجع از بازار بیشتر نشده و انگیزه های سوداگری مجال بالا بردن بیشتر قیمت ارز را نداشته باشد، دولت و بانک مرکزی در شرایطی که ارز کافی برای تزریق به بازار ندارند، مجبورند از راهکارهای غیربازاری مانند سهمیه بندی و نظارت تعزیراتی بر انگیزه های سفته بازانه استفاده کنند.
📌 بسته فعلی که بانک مرکزی ارائه داده، تا آنجا که تاکید بر توافق بدون حضور دولت میکند، احتمال شکست را در خود نهفته دارد. باید دید که بانک مرکزی و دولت چگونه با تازیانه حوادث و نوسانات طرح خود را اصلاح میکنند.
📌 در بخش آخر مروری بر مهم ترین اقدامات دو سال اخیر بانک مرکزی خواهم کرد.
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
https://t.me/dasneveshtha
📌 در شرایط کنونی چه راهکاری باید برای نرخ ارز ارائه داد؟
📌 بویژه در شرایط اخیر مدام از نقدینگی بعنوان عامل جهش نرخ ارز بحث مشود. اما سوال مهم این است که چه چیز نقدینگی را به سمت ارز هل داده؟ آیا صرفا کاهش نرخ سود بانکی؟ یا هراس از آینده ای که وخیم شدن وضع درآمدهای ارزی دولت، و کمبود ارز، بالا رفتن قیمت دلار را در پی خواهد داشت؟ آیا این وضعیت ما را مستقیما با اقتصاد جنگ ربط نمیدهد؟ آیا نباید وضع ارز را بجای تحلیل های عادی در چارچوب اقتصاد جنگ و وضعیت تحریم مورد قضاوت قرار دهیم؟
📌 اقتصاد ایران در شرایط کنونی با خطر دلاریزه شدن روبرو است، عوامل اقتصادی این را درک کرده و در شرایط ملتهب کنونی به سوی هر نوع سوداگری، از بازار ارز تا بازار سکه و مسکن و بورس هجوم برده اند، جالب آنکه عده ای نوسانی شدن بورس را به توسعه بازار سرمایه نسبت داده و یک نشانه توسعه ای تفسیر میکنند!
📌 به نظر نمیرسد در شرایط کنونی امکان مدیریت بازار ارز به راحتی ممکن باشد. در اینجا یک الگوی پنج ضلعی از تقاضا کنندان بازار ارائه میدهم. به نظر میرسد افراد حداقل با پنج انگیزه وارد بازاری مثل ارز میشوند، یا میخواهند کالایی خرید و فروش کنند، یا در بازار داخلی یا خارجی سرمایه گذاری کنند، یا در سفر خارجی مصرف کنند، یا دنبال خروج سرمایه اند و یا هم اینکه نوسان دلار برایشان سودآور شده است و میخواهند با نوسانات دلار سود کنند. من اسم اولی و دومی را میگذارم تقاضای معاملاتی، سومی را تقاضای مصرفی، چهارمی را تقاضای احتیاطی و پنجمی را تقاضای سفته بازی.
📌 در شرایط تحریم تقاضای چهارمی (خروج سرمایه) و پنجمی بسیار اوج میگیرد. هر راهکاری برای مدیریت ارز باید این دو را در نظر گیرد.
📌 راهکار فعلی یعنی ارز دو نرخی با سپردن تعیین قیمت دلارِ اصطلاحاً غیرنفتی (عموما پتروشیمیها) به بازار آزاد با این مشکل اساسی روبرو است که چه تضمینی وجود دارد که صادرکنندگان برای بالا بردن قیمت دلار با یکدیگر تبانی نکرده و ارز خود را عرضه کنند؟ وقتی سمت عرضه بازار تعداد محدودی عرضه کننده قرار دارند (یعنی بازار انحصاری است) امکان تبانی و قیمت گذاری عرضه کنندگان بسیار است. حال اگر بحث تشدید تحریم ها و امکان کمبود بیشتر دلار و افزایش نرخ ارز مطرح باشد آنجا چه میکنند؟
📌 یک راهکار فعلی برای مدیریت عرضه، «تعهد سپاری ارزی» است. اینکه صادرکنندگان تعهد بدهند در قبال کالایی که صادر میکنند ارز خود را در داخل عرضه کنند یا وارد کنندگان در ازای ارز دریافتی کالای ثبت شده را وارد کنند. آیا دولت توان کنترل «تعهد سپاری ارزی» را دارد؟ به نظر میرسد دولت در هر چارچوبی باید دست به مدیریت دو طرف بازار بزند، از یک طرف عرضه کنندگان را مجبور به عرضه کند، از طرف دیگر وارد کنندگان را وادار به انجام واردات بر طبق نیازهای کشور و حدود خاص کند. در این میان حتی اگر بانک مرکزی دست به مدیریت بازار ثانویه نزده و نوعی رژیم ارزی به آن تحمیل نکند، باز هم نیازمند مدیریت بازار است تا عرضه کنندگان ارز خود را به بازار ارائه کنند.
📌 همچنین این چشم انداز نیز باید از اکنون ترسیم شود که میزان جیره بندی دلار با تشدید تحریم ها چقدر خواهد بود، در صورت چشم انداز تشدید تحریم ها شاید وزارت صمت باید مدیریت قوی تری بر سهمیه وارداتی اعمال کند (هرچند که این مسیر فسادزا است اما در این شرایط ناگزیر است.) بنابراین مدیریت سمت تقاضای بازار هم بنوعی الزامی است.
📌 گلوگاه مدیریت ارز فعلی نه در باز کردن مسیر بازار بلکه در کیفیت مدیریت دولت و بانک مرکزی بر بازار است. برخلاف دوستانی که از «بازار آزاد ارز» آنهم در این شرایط فعلی صحبت میکنند و با مثال هایی از بازار سیب و گلابی ما را به آوردگاه ارزی حواله میدهند! به نظر میرسد راهکار پیشنهادی باید شامل مدیریت قویتر دولت و بانک مرکزی بر بازار باشد. با دو نرخی شدن ارز، که در این شرایط کمبود ارز و تنش ها ناگزیر بوده است، خواه ناخواه سطحی از فساد ایجاد شده و از طرف دیگر سطح مداخله دولت در شبکه توزیع افزایش خواهد یافت.
📌 برای اینکه فاصله نرخ ارز مرجع از بازار بیشتر نشده و انگیزه های سوداگری مجال بالا بردن بیشتر قیمت ارز را نداشته باشد، دولت و بانک مرکزی در شرایطی که ارز کافی برای تزریق به بازار ندارند، مجبورند از راهکارهای غیربازاری مانند سهمیه بندی و نظارت تعزیراتی بر انگیزه های سفته بازانه استفاده کنند.
📌 بسته فعلی که بانک مرکزی ارائه داده، تا آنجا که تاکید بر توافق بدون حضور دولت میکند، احتمال شکست را در خود نهفته دارد. باید دید که بانک مرکزی و دولت چگونه با تازیانه حوادث و نوسانات طرح خود را اصلاح میکنند.
📌 در بخش آخر مروری بر مهم ترین اقدامات دو سال اخیر بانک مرکزی خواهم کرد.
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
https://t.me/dasneveshtha