❌درد عدم همراستایی منافع ملی با منافع حاکمان...
❗️كيم جونگ اون رهبر كره شمالي یك رهبر اقتدارگرا و تماميت طلب عيني است كه منافع شخصي و ملي وي كاملاً متفاوت از منافع مردم است. به طور مشخص تملك و مالكيت تسليحات هسته اي صرفاً براي خود آقاي كيم و هيئت حاكمه او داراي ارزش است، چرا كه به آنها امكان مقابله با دخالت خارجي را ميدهد. اگرچه خود ویراني ناشي از هرگونه جنگ در شبه جزیره كره در روزگار امروز حتي بدون سلاحهاي هسته اي نيز ميتواند نقش یك عامل بازدارنده را ایفا كند. براي مردم كره شمالي رهبریت آنها این استدلال را مطرح ميكند كه سلاحهاي هسته اي محافظ آنهاست. اما با توجه به اینكه بزرگترین دشمن این مردم خود دولت آنهاست، تهدیدات خارجي نميتواند بزرگترین مشكل براي مردم قلمداد شود.
❗️براي آقاي كيم این استدلال وجود دارد كه هيچگونه سطحي از فشار اقتصادي نميتواند كفایت لازم براي براندازي او را داشته باشد، خصوصاً اگر حداقل در نظر داشته باشيم چه جریانهاي فكري بر ماهيت تثبيت شده رژیم او حاكم هستند و فرض را بر این بگذاریم كه او ميتواند كنترل هيئت حاكمه خود را از طریق مجموعه اي از مشوقها و تهدیدها در اختيار داشته باشد. پس عملاً كيم در وضعيت بسيار خوبي براي حفظ اقتدارطلبي و تماميتخواهي خود قرار دارد. او آمادگي كامل دارد تا آثار هرگونه فشار را به مردم خود منتقل كند و مردم نيز قدرتي براي تأثيرگذاري بر او نخواهند داشت. علاوه بر این در نتيجه انزواي اقتصادي این كشور بخشهاي اقتصادي كمي وجود دارند كه ميتوان فشار را بر آنها اعمال كرد،
در صورت تمایل با ما همراه باشید:
https://t.me/electioncontemplation
❗️كيم جونگ اون رهبر كره شمالي یك رهبر اقتدارگرا و تماميت طلب عيني است كه منافع شخصي و ملي وي كاملاً متفاوت از منافع مردم است. به طور مشخص تملك و مالكيت تسليحات هسته اي صرفاً براي خود آقاي كيم و هيئت حاكمه او داراي ارزش است، چرا كه به آنها امكان مقابله با دخالت خارجي را ميدهد. اگرچه خود ویراني ناشي از هرگونه جنگ در شبه جزیره كره در روزگار امروز حتي بدون سلاحهاي هسته اي نيز ميتواند نقش یك عامل بازدارنده را ایفا كند. براي مردم كره شمالي رهبریت آنها این استدلال را مطرح ميكند كه سلاحهاي هسته اي محافظ آنهاست. اما با توجه به اینكه بزرگترین دشمن این مردم خود دولت آنهاست، تهدیدات خارجي نميتواند بزرگترین مشكل براي مردم قلمداد شود.
❗️براي آقاي كيم این استدلال وجود دارد كه هيچگونه سطحي از فشار اقتصادي نميتواند كفایت لازم براي براندازي او را داشته باشد، خصوصاً اگر حداقل در نظر داشته باشيم چه جریانهاي فكري بر ماهيت تثبيت شده رژیم او حاكم هستند و فرض را بر این بگذاریم كه او ميتواند كنترل هيئت حاكمه خود را از طریق مجموعه اي از مشوقها و تهدیدها در اختيار داشته باشد. پس عملاً كيم در وضعيت بسيار خوبي براي حفظ اقتدارطلبي و تماميتخواهي خود قرار دارد. او آمادگي كامل دارد تا آثار هرگونه فشار را به مردم خود منتقل كند و مردم نيز قدرتي براي تأثيرگذاري بر او نخواهند داشت. علاوه بر این در نتيجه انزواي اقتصادي این كشور بخشهاي اقتصادي كمي وجود دارند كه ميتوان فشار را بر آنها اعمال كرد،
در صورت تمایل با ما همراه باشید:
https://t.me/electioncontemplation