Forward from: حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
این سوی معرکه تا بن دندان مسلح به انواع ابزار سرکوب است و آن سو، جمعیتی است خشمگین که چیزی برای از دست دادن ندارد. در لابلای این جمعیت خشمگین هم یکی می خواهد رضا شاه را سر کار بیاورد، دیگری دنبال دیکتاتوری پرولتاریاست، آن یکی آنارشیست است این یکی فاشیست. فردا قومیتچی ها هم سر می رسند و گل به سبزه آراسته می شود و هر دولت همسایه و قدرت کوچک و بزرگی پشت یکی شان می ایستد.
دقت داشته باشید که صاحبان این اندیشه ها قرار نیست در آرامش و فضائی دموکراتیک دور هم جمع شوند و بر سر تقسیم قدرت گفتگو کنند و ساز و کاری هم برای پیشگیری از خشونت برقرار سازند. بلکه ابتدا محیط نا آرام و خشن است که شکل می گیرد و بعد گروهها با اندیشه ها و اهداف گوناگون در این فضا، مجال ظهور و رشد می یابند. اگر برعکس بود که اصلا جنبش اعتراضی به راه نمی افتاد و کار به اینجا نمی کشید.
می گویید ایران مستعد حضور داعش نیست. اصلا کی از داعش حرف زد؟ خشونت منحصر به داعش نیست. همه اندیشه های راست و چپ در طول تاریخ نشان داده اند که از داعش کم نمی آورند. در محیط خشونتزده هم خشنها و فرصت طلبان حاکمند و حرف اول و آخر را کسی می زند که سلاح به دست دارد نه قلم. این ابوفلانها و ابوبهمانها در سوریه که هر کدام عده ای را دور خود جمع کرده و سلاح از قطر و عربستان و ترکیه و آمریکا گرفته و نام یکی از یاران پیامبر را رویشان گذاشته اند، فکر می کنید از مسجد و حوزه علمیه بیرون آمده اند؟ خیر. پرونده هر کدام را بررسی کنی می بینی پیش از اینکه انقلاب در زندانها را باز کند، به جرم راهزنی و قوادی و آدمکشی و زورگیری در حال آب خنک خوردن بودند و در عمرشان یک رکعت نماز نخوانده بودند اما حالا کسی را که نمازش دیر شود شلاق می زنند. در همین لبنان کسی به نام احمد اسیر بود که سرکرده جهادیها شد و با ارتش جنگ راه انداخت و بعد به سوریه گریخت و به داعش پیوست. فکر می کنید قبلش چکاره بود؟ در کاباره برای رقاصه ها تنبک می زد. لابد حالا هم اگر تنبک دست کسی ببیند سر از تنش جدا می کند.
در مملکت ما که جولانگاه فرصت طلبان است فکر می کنید چنین پدیده هایی رخ نخواهد نمود؟ دوستی می گفت آنهایی که حسینیه آتش زدند خودشان تا دیروز ندای لبیک یا حسینشان به هوا بود. دوست دیگری تعریف می کرد که در راهپیمایی مخالفان اعدام در تورنتو می گفتند این آخوندها را باید از درختها حلق آویز کرد. پس بعید ندانید که آسید ابوالفضل که تا دیروز مداح حسینیه محل بود و برای جده اش فاطمه زهرا اشک می گرفت، نام خودش را کامبیز بگذارد و فروهر به گردن بیندازد و گردان متوسلین به هوخشتره را در جنگ با آتیلا فرماندهی کند که تا دیروز نامش آقامعلی بود و همراه با دیگر اوشاقلار بسیج اردبیل، پان ترکها را کتک می زد اما امروز فرمانده قشون گرگهای خاکستری است.
تاریخ همین سی و چند ساله ما نشان داده که ما آن قدر فرصت طلب داریم که می توانیم به تمام جهان صادر کنیم. عقلای قوم و اهل آشتی و گفتگو دراین معرکه جایی ندارند. اگر وسط بیفتند زیر دست و پا له می شوند. کجا سراغ دارید که عاملان خشونت پیش از آنکه همدیگر را آن قدر زده باشند که دیگر نای پایداری برای هیچکدامشان نمانده باشد، تن به گفتگو داده اند؟ پس دم زدن از اینکه ما با فرهنگیم و اهل گفتگو، بی معنی است. دور و برتان را نگاه کنید. همه مان با فرهنگ و اهل گفتگو نیستیم.
می گویند ایران را با مصر و تونس مقایسه کن نه با سوریه و لیبی. این مقایسه خطاست به یک دلیل بزرگ: دخالت خارجی و خشونت داخلی. در مصر و تونس، آمریکا و فرانسه و قطر و عربستان و ترکیه وارد نشدند و اسلحه و نیروی مسلح خارجی نریختند. در مصر و تونس پیش از آنکه کار به خشونت فراگیر بکشد، ارتش مانند سد حایلی وارد عمل شد و اوضاع را تحت کنترل درآورد. در ایران، سپاه خودش یک سر دعواست و از ارتش هم نمی توان انتظار داشت که به جنگ سپاه برود، اگر برود جنگ داخلی تمام عیاری می شود که باید بگوییم صد رحمت به سوریه. در اینکه قدرتهای خرد و کلان هم مانند گرگ به گله بزنند که فکر نکنم کسی تردیدی داشته باشد.
ایران نه تنها استعداد سوریه شدن را دارد که از سوریه بدتر هم می تواند بشود. ایران کشوری است پرتنوع که زیبایی اش به همین رنگارنگی در جغرافیا و آب و هوا و فرهنگ و زبان و مذهب و لباس و غذا و اندیشه است. رنگهای این رنگین کمان را اگر کسی چوبی به دست بگیرد و با خشونت به هم بزند حاصلش خاکستری چرک است.
@hamidrezajalaeipour
دقت داشته باشید که صاحبان این اندیشه ها قرار نیست در آرامش و فضائی دموکراتیک دور هم جمع شوند و بر سر تقسیم قدرت گفتگو کنند و ساز و کاری هم برای پیشگیری از خشونت برقرار سازند. بلکه ابتدا محیط نا آرام و خشن است که شکل می گیرد و بعد گروهها با اندیشه ها و اهداف گوناگون در این فضا، مجال ظهور و رشد می یابند. اگر برعکس بود که اصلا جنبش اعتراضی به راه نمی افتاد و کار به اینجا نمی کشید.
می گویید ایران مستعد حضور داعش نیست. اصلا کی از داعش حرف زد؟ خشونت منحصر به داعش نیست. همه اندیشه های راست و چپ در طول تاریخ نشان داده اند که از داعش کم نمی آورند. در محیط خشونتزده هم خشنها و فرصت طلبان حاکمند و حرف اول و آخر را کسی می زند که سلاح به دست دارد نه قلم. این ابوفلانها و ابوبهمانها در سوریه که هر کدام عده ای را دور خود جمع کرده و سلاح از قطر و عربستان و ترکیه و آمریکا گرفته و نام یکی از یاران پیامبر را رویشان گذاشته اند، فکر می کنید از مسجد و حوزه علمیه بیرون آمده اند؟ خیر. پرونده هر کدام را بررسی کنی می بینی پیش از اینکه انقلاب در زندانها را باز کند، به جرم راهزنی و قوادی و آدمکشی و زورگیری در حال آب خنک خوردن بودند و در عمرشان یک رکعت نماز نخوانده بودند اما حالا کسی را که نمازش دیر شود شلاق می زنند. در همین لبنان کسی به نام احمد اسیر بود که سرکرده جهادیها شد و با ارتش جنگ راه انداخت و بعد به سوریه گریخت و به داعش پیوست. فکر می کنید قبلش چکاره بود؟ در کاباره برای رقاصه ها تنبک می زد. لابد حالا هم اگر تنبک دست کسی ببیند سر از تنش جدا می کند.
در مملکت ما که جولانگاه فرصت طلبان است فکر می کنید چنین پدیده هایی رخ نخواهد نمود؟ دوستی می گفت آنهایی که حسینیه آتش زدند خودشان تا دیروز ندای لبیک یا حسینشان به هوا بود. دوست دیگری تعریف می کرد که در راهپیمایی مخالفان اعدام در تورنتو می گفتند این آخوندها را باید از درختها حلق آویز کرد. پس بعید ندانید که آسید ابوالفضل که تا دیروز مداح حسینیه محل بود و برای جده اش فاطمه زهرا اشک می گرفت، نام خودش را کامبیز بگذارد و فروهر به گردن بیندازد و گردان متوسلین به هوخشتره را در جنگ با آتیلا فرماندهی کند که تا دیروز نامش آقامعلی بود و همراه با دیگر اوشاقلار بسیج اردبیل، پان ترکها را کتک می زد اما امروز فرمانده قشون گرگهای خاکستری است.
تاریخ همین سی و چند ساله ما نشان داده که ما آن قدر فرصت طلب داریم که می توانیم به تمام جهان صادر کنیم. عقلای قوم و اهل آشتی و گفتگو دراین معرکه جایی ندارند. اگر وسط بیفتند زیر دست و پا له می شوند. کجا سراغ دارید که عاملان خشونت پیش از آنکه همدیگر را آن قدر زده باشند که دیگر نای پایداری برای هیچکدامشان نمانده باشد، تن به گفتگو داده اند؟ پس دم زدن از اینکه ما با فرهنگیم و اهل گفتگو، بی معنی است. دور و برتان را نگاه کنید. همه مان با فرهنگ و اهل گفتگو نیستیم.
می گویند ایران را با مصر و تونس مقایسه کن نه با سوریه و لیبی. این مقایسه خطاست به یک دلیل بزرگ: دخالت خارجی و خشونت داخلی. در مصر و تونس، آمریکا و فرانسه و قطر و عربستان و ترکیه وارد نشدند و اسلحه و نیروی مسلح خارجی نریختند. در مصر و تونس پیش از آنکه کار به خشونت فراگیر بکشد، ارتش مانند سد حایلی وارد عمل شد و اوضاع را تحت کنترل درآورد. در ایران، سپاه خودش یک سر دعواست و از ارتش هم نمی توان انتظار داشت که به جنگ سپاه برود، اگر برود جنگ داخلی تمام عیاری می شود که باید بگوییم صد رحمت به سوریه. در اینکه قدرتهای خرد و کلان هم مانند گرگ به گله بزنند که فکر نکنم کسی تردیدی داشته باشد.
ایران نه تنها استعداد سوریه شدن را دارد که از سوریه بدتر هم می تواند بشود. ایران کشوری است پرتنوع که زیبایی اش به همین رنگارنگی در جغرافیا و آب و هوا و فرهنگ و زبان و مذهب و لباس و غذا و اندیشه است. رنگهای این رنگین کمان را اگر کسی چوبی به دست بگیرد و با خشونت به هم بزند حاصلش خاکستری چرک است.
@hamidrezajalaeipour