•• از پنجره، بهار می‌ریزه رو تختم. صدای آواز گنجشکا، منو میبره تو حال و هوای زندگی تو یه کلبه چوبی، وسط یه عالمه درخت و گل و سبزه...
دقیقا همونجایی که دست هیچکس بهت نمیرسه...!
فکرشو کنید...
یه روز صبح که با صدای آواز گنجشکای سحرخیز از خواب بلند میشید، درِ بزرگ و تمام چوبِ نسبتا سنگین رو باز میکنید. از خونه میزنید بیرون. یه نفس عمیق می‌کشید؛ همینطوری درختا و گل های رنگارنگ رو پشت سر میذارید و به یه رودخونه می‌رسید.
صدای رودخونه و اون آبی که در حال رد شدنه، از هر صدای دیگه ای براتون خوشایند تره...
کنار رودخونه، با چشمان بسته، موسیقی دلنشین طبیعت رو با قلب گوش می‌دید. خودتونو غرق میکنید تو اون آبِ خنکی که داره به اقیانوس ها میره...
- دلم می‌خواد باهاش همراه شم. اونقدر برم و برم تا به یه جایی برسم که کسی منو نشناسه...حتی خودم!
آفتاب میزنه. متوجه میشید باید از اون حال و هوای بی نهایت لذت بخش دل بکنید و برید تو اون کلبه که بوی چوب نابش، از چند متری هم حس میشه...
پ.ن: اگه قرار باشه یه زندگی ایده آل داشته باشم، خودمو تو جنگل و اون سبزی نابش غرق میکنم تا دست هیچکس بهم نرسه..:)✨🚶🏻♀🌱
🌝| #صبحتون‌بخیر
🌻| #فآنی
💛| @fatemeh_nasr11
دقیقا همونجایی که دست هیچکس بهت نمیرسه...!
فکرشو کنید...
یه روز صبح که با صدای آواز گنجشکای سحرخیز از خواب بلند میشید، درِ بزرگ و تمام چوبِ نسبتا سنگین رو باز میکنید. از خونه میزنید بیرون. یه نفس عمیق می‌کشید؛ همینطوری درختا و گل های رنگارنگ رو پشت سر میذارید و به یه رودخونه می‌رسید.
صدای رودخونه و اون آبی که در حال رد شدنه، از هر صدای دیگه ای براتون خوشایند تره...
کنار رودخونه، با چشمان بسته، موسیقی دلنشین طبیعت رو با قلب گوش می‌دید. خودتونو غرق میکنید تو اون آبِ خنکی که داره به اقیانوس ها میره...
- دلم می‌خواد باهاش همراه شم. اونقدر برم و برم تا به یه جایی برسم که کسی منو نشناسه...حتی خودم!
آفتاب میزنه. متوجه میشید باید از اون حال و هوای بی نهایت لذت بخش دل بکنید و برید تو اون کلبه که بوی چوب نابش، از چند متری هم حس میشه...
پ.ن: اگه قرار باشه یه زندگی ایده آل داشته باشم، خودمو تو جنگل و اون سبزی نابش غرق میکنم تا دست هیچکس بهم نرسه..:)✨🚶🏻♀🌱
🌝| #صبحتون‌بخیر
🌻| #فآنی
💛| @fatemeh_nasr11