فریدون مشیری _ کانال رسمی


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


تنها کانال رسمی استاد فریدون مشیری
?با نظارت مستقیم خانواده‌ی استاد
( جهت انتشار عکس، فیلم، صوت و...)
اینستاگرام رسمی فریدون مشیری:
Instagram.com/FereydoonMoshiri
?ارتباط با ما:
@fereydoonmoshiri_admin

?⚠‌تبادل و تبلیغ انجام نمی‌شود.


Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔹 برای جهان پهلوان #تختی
‌(۵ شهریور ۱۳۰۹- ۱۷ دی ۱۳۴۶)

🔸 #هفتخوان

چه توفان درین باغ بگشود دست
که سروِ بلندِ تناور شکست؟

چه شوری در آن جانِ والا فتاد
که آن مرد، چون کوه، از پا فتاد

چه نیرو سر راه بر او گرفت
که نیرو از آن چنگ و بازو گرفت؟

چه خشکی در آن کام آتش فشاند
که آن تشنه‌جان را به آتش کشاند؟

چه ابری از آن کوه سر برکشید؟
که سیمرغ از قله‌ها پر کشید

چه نیرنگ در کار سهراب رفت؟
که با مرگ پیچید و در خواب رفت

چه جادو دل از دست رستم ربود؟
که بیرون-شد از هفتخوانش نبود

خمار کدامین می‌اش در گرفت؟
که از ساقی مرگ ساغر گرفت

پدر را ندانم چه بیداد رفت
که تیمار فرزندش از یاد رفت...

#فریدون_مشیری
از دفتر: #از_خاموشی

🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
#در_دفتر_برف

در دفتر سپید تو، ای برف
می‌بایدم نوشت
شعری، به گرمی گل آتش
به جای حرف!

#فریدون_مشیری
از دفتر: #تا_صبح_تابناک_اهورایی

🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri




Forward from: خنياگران
آهنگ اشتیاق
سیما بینا

آهنگساز و رهبر ارکستر : فرهاد فخرالدینی

شعر از فریدون مشیری:
بگذار سر به سينه من تا كه بشنوي
آهنگ اشتياق دلي دردمند را
شايد كه بيش ازين نپسندي به كار عشق
آزار اين رميده سر در كمند را


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
#ما_همان_جمع_پراكنده
با یاد #نیما سراینده‌ی #آی_آدم_ها

شعر و دکلمه: زنده‌یاد #فریدون_مشیری

ما همان جمع پراکنده،
آن تنها،
آن تنها هائیم...

🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸 #ما_همان_جمع_پراكنده ...
با یاد #نیما ، سراینده « #آی_آدم_ها »

◽️
موج، می‌آمد، چون كوه و
به ساحل می‌خورد!
◽️
از دلِ تیره‌ی امواج بلند آوا،
كه غریقی را در خویش فرو می‌برد،
و غریوش را با مشت فرو می‌كشت،
نعره‌ای خسته و خونین، بشریت را،
به كمک می‌طلبید:
«آی آدم‌ها...
آی آدم‌ها...»
ما شنیدیم و به یاری نشتابیدیم!
به خیالی كه قضا،
به گمانی كه قدر،
بر سر آن خسته، گذاری بكند!
«دستی از غیب برون آید و كاری بكند»
هیچ یک حتی از جای نجنبیدیم!
آستین‌ها را بالا نزدیم
دست آن غرقه در امواج بلا را نگرفتیم،
تا از آن مهلكه -شاید- برهانیمش،
به كناری برسانیمش! ...
◽️
موج، می‌آمد،
چون كوه و به ساحل می‌ریخت.
با غریوی،
كه به خاموشی می‌پیوست.
با غریقی كه در آن ورطه،
به كف ها، به هوا
چنگ می‌زد، می‌آویخت...
◽️
ما نمی‌دانستیم
این كه در چنبر گرداب،
گرفتار شده‌ست،
این نگونبخت كه اینگونه
نگونسار شده‌ست،
این منم،
این تو،
آن همسایه،
آن انسان!
این مائیم!

ما،
همان جمع پراكنده،
همان تنها،
آن تنها هائیم!
◽️
همه خاموش نشستیم و تماشا كردیم.
آن صدا، اما خاموش نشد.
-«...آی آدم‌ها...»
«...آی آدم‌ها...»
آن صدا، هرگز خاموش نخواهد شد،
آن صدا، در همه جا دائم، در پرواز است!
تا به دنیا دلی از هول ستم می‌لرزد،
خاطری آشفته‌ست،
دیده ای گریان است،
هر كجا دست نیاز بشری هست دراز؛
آن صدا در همه آفاق طنین انداز است.
◽️
آه، اگر با دل وجان، گوش كنیم،
آه اگر وسوسه‌ی نان را،
یک لحظه فراموش كنیم،
«آی آدم‌ها» را
در همه جا می‌شنویم.
◽️
در پی آن همه خون،
كه بر این خاک چكید،
ننگ‌مان باد این جان!
شرم‌مان باد این نان!
ما نشستیم و تماشا كردیم!

در شب تار جهان
در گذرگاهی،
تا این حد ظلمانی و توفانی!
در دل این همه آشوب و پریشانی
این که از پای فرو می‌افتد،
این كه بر دار نگونسار شده‌ست،
این كه با مرگ درافتاده‌ست،
این هزاران و هزاران كه فرو افتادند؛
این منم،
این تو،
آن همسایه،
آن انسان!
این ماییم!
ما،
همان جمع پراكنده، همان تنها،
آن تنها هائیم!

این‌همه موج بلا در همه‌جا می‌بینیم،
«آی آدم‌ها» را می‌شنویم،
نیک می‌دانیم،
دستی از غیب نخواهد آمد
هیچ یک حتی یكبار نمی‌گوییم
با ستمكاری نادانی،
این‌گونه مدارا نكنیم
آستین‌ها را بالا بزنیم
دست در دست هم
از پهنه‌ی آفاق برانیمش
مهربانی را،
دانائی را،
بر بلندی جهان،
بنشانیمش...!

-«آی آدم‌ها...! موج می‌آید...»

#فریدون_مشیری
از دفتر: " #مروارید_مهر "

🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


به بهانه‌ی سیزدهم دی‌ماه
سالروز درگذشت پدر شعر نو،
#نیما_یوشیج
⬇️⬇️⬇️


🔴تنها صفحه‌ی رسمی
زنده‌یاد #فریدون_مشیری
در اینستاگرام:

Instagram.com/FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
یاد و خاطره‌ی درگذشتگان زلزله‌ی #بم که در پنجم دی ماه ۱۳۸۲ به وقوع پیوست؛ گرامی‌ باد...🌹

🔸 #دیگر_زمین_تهی_ست ...

خوابم نمی‌ربود
نقش هزارگونه خیال از حیات و مرگ،
در پیش چشم بود.
شب در فضای تارخود آرام می‌گذشت
از راه دور، بوسه‌ی سرد ِ ستاره‌ها
مثل همیشه، بدرقه می‌کرد خواب را.
در آسمان صاف،
من در پی ستاره‌ی خود می‌شتافتم.
◽️
چشمان من به وسوسه‌ی خواب گرم شد...
ناگاه، بندهای زمین در فضا گسیخت!
در لحظه‌ای شگرف،
زمین از زمان گریخت!
در زیر بسترم،
چاهی دهان گشود،
چون سنگ در غبار و سیاهی رها شدم.
می‌رفتم آنچنان که ز هم می‌شکافتم!
◽️
دردی گران به جان زمین اوفتاده بود.
نبضش به تنگنای دل خاک می‌تپید
در خویش می‌گداخت
از خویش می‌گریخت
می‌ریخت، می‌گسست...
می کوفت، می‌شکافت.
وز هر شکاف، بوی نسیمِ غریب ِ مرگ
در خانه می‌شتافت!
◽️
انگار خانه‌ها و گذرهای شهر را
چندین هزار دست
غربال می‌کنند!
مردان و کودکان و زنان می‌گریختند
گفتی که این گروه ز وحشت رمیده را
با تیغ‌های آخته دنبال می‌کنند!
◽️
آن شب زمین پیر
این بندی ِ گریخته از سرنوشتِ خویش
چندین هزار کودکِ در خوابِ ناز را،
کوبید و خاک کرد!
چندین هزار مادر محنت‌کشیده را،
در دم هلاک کرد!
مردان رنگ سوخته از رنج کار را،
در موجِ خون کشید.
وز گونه‌شان، تبسم شوق و امید را،
با ضربه‌های سنگ و گل و خاک، پاک کرد!
◽️
در آن خرابه‌ها
دیدم که مادری به عزای عزیزِ خویش
در خون نشسته بود
در زیر خشت و خاک
بیچاره بندبند وجودش شکسته بود
دیگر لبی که با تو بگوید سخن نداشت
دستی که در عزا بدرد پیرهن نداشت!
◽️
زین پیش، جای جانِ کسی در زمین نبود،
زیرا که جان، به عالم جان بال می‌گشود!
اما در این بلا،
جان نیز فرصتی که برآید ز تن نداشت!
◽️
شب‌ها که آن دقایق جانکاه می‌رسد،
در من نهیب زلزله بیدار می‌شود
در زیر سقف مضطرب خوابگاه خویش،
با هر نفس، تشنج خونین مرگ را
احساس می‌کنم.
آوار بغض و غصه و اندوه، بی‌امان
ریزد به جان من
جز روح کودکان فرو مرده در غبار
تا بانگ صبح نیست کسی همزبان من.
◽️
آن دست‌های کوچک و آن گونه‌های پاک
از گونه‌ی سپیده‌دمان پاک‌تر، کجاست؟
آن چشم‌های روشن و آن خنده‌های مهر
از خنده‌ی "بهار" طربناک‌تر، کجاست؟
◽️
آوخ! زمین به دیده‌ی من بیگناه بود!
آنجا همیشه زلزله‌ی ظلم بوده است.
آنها همیشه زلزله از ظلم دیده‌اند!
در زیر تازیانه‌ی جور ستمگران
روزی هزار مرتبه در خون تپیده‌اند
آوار جهل و سیلی فقر است و خانه نیست
این خشت‌های خام که بر خاک چیده‌اند!
◽️
دیگر زمین تهی‌ست...
دیگر به روی دشت،
آن کودکان ناز
آن دختران شوخ
آن باغ‌های سبز
آن لاله‌های سرخ
آن برّه‌های مست
آن چهره‌های سوخته ز آفتاب نیست
تنها در آن دیار،
ناقوس ناله‌هاست،
که در مرگ ِ زندگی‌ست!

#فریدون_مشیری
از دفتر: #بهار_را_باور_کن


🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


⬆️⬆️
به بهانه‌ی یکم دی ماه سالروز میلاد استاد #محمد_نوری 🌺




Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
** #کهکشان_عشق **
‌‌
دیدمت، آهسته پرسیدمت
خواندمت، بر ره، گل افشاندمت

آمدی بر بام جان پر زدی
همچو نور بر دیده بنشاندمت
‌‌
بردمت تا کهکشان‌های عشق
پر کشان تا بی‌نشان‌های عشق
‌‌
گفتمت افتاده در پای عشق
زندگیست رویای زیبای عشق

می‌روی، چون بوی گل از برم
رفتنت کِی می‌شود باورم؟
‌‌
بوده ای، چون تاج گل بر سرم
تا ابد، یاد ِ تو را می‌برم
‌‌
بردمت تا کهکشان‌های عشق
پر کشان تا بی‌نشان‌های عشق

گفتمت افتاده در پای عشق
زندگیست رویای زیبای عشق

#فریدون_مشیری
#ترانه

🔹کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri

در ادامه ترانه‌ی #کهکشان_عشق را با صدای استاد #محمد_نوری، بشنوید:


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
می‌رفت- باشکوه‌تر از شب-
همراهِ گیسوان بلندش
تا باغ‌های روشنِ فردا
#یلدا !

#فریدون_مشیری
از دفتر: " #آه_باران "

🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌿🌸
🌸
#یلدا

می‌رفت و گیسوانِ بلندش را
بر شانه می‌پراکند،
شب را به دوش می‌برد
همراهِ عطرِ عنبرِ سارا.

در موجِ گیسوانِ بلندش
تابیده بود شب را
آرام، مثل زمزمه‌ی آب، می‌گذشت
با اختران به نجوا.

همراهِ گیسوانِ بلندش
خاموش، مثل زیر و بم خواب، می‌گذشت
پشتِ دریچه‌ها
چشم جهانیان به تماشا.

می‌رفت- باشکوه‌تر از شب-
همراهِ گیسوان بلندش
تا باغ‌های روشنِ فردا
یلدا!

#فریدون_مشیری
از دفتر: " #آه_باران "

🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri

🌿
🌸🌿
🌿🌸🌿🌸🌿🌸


🔸 #دوستی

سروده‌ی زنده‌یاد #فریدون_مشیری
آهنگساز و خواننده: #بابک_مشیری

لطفا با هدفون یا دستگاه صوتی بشنوید.

🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


🔸 #دوستی

دل من دير زمانی است كه می‌پندارد:
«دوستی» نيز گلی‌ست؛
مثل نيلوفر و ناز،
ساقه‌ی ترد ظريفی دارد.
بی گمان سنگدل است آنكه روا می‌دارد
جانِ اين ساقه‌ی نازك را - دانسته- بيازارد!

در زمينی كه ضمير من و توست،
از نخستين ديدار،
هر سخن، هر رفتار،
دانه هايیست كه می افشانيم.
برگ و باری است كه می رويانيم
آب و خورشيد و نسيمش «مهر» است
گر بدان‌گونه كه بايست به بار آيد،
زندگی را به دل‌انگيزترين چهره بيارايد.
آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف،
كه تمنای وجودت همه او باشد و بس.
بی‌نيازت سازد، از همه چيز و همه كس.

زندگی، گرمی دل‌های به هم پيوسته‌ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست.

در ضميرت اگر اين گل ندميده‌ست هنوز،
عطر جان‌پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزيده است هنوز
دانه ها را بايد از نو كاشت.
آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان
خرج می‌بايد كرد.
رنج می‌بايد برد.
دوست می‌بايد داشت!

با نگاهی كه در آن شوق برآرد فرياد
با سلامی كه در آن نور ببارد لبخند
دست يك‌ديگر را
بفشاريم به مهر
جام دل هامان را مالامال از ياری، غم‌خواری
بسپاريم به هم
بسراييم به آواز بلند:
- شادی روی تو! ای ديده به ديدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه، عطر افشان گلباران باد!

- #فریدون_مشیری
از دفتر: #از_دیار_آشتی

🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
** #محیط_زیست ! **

به لطف کارگزارانِ عهدِ ظلمت و دود
_که از عنایت‌شان می‌رسد به گردون، آه_
کبوتران سپید،
بدل شوند پیاپی به زاغ‌های سیاه!

#فریدون_مشیری
از دفتر: " #لحظه_ها_و_احساس"

🔷کانال رسمی فریدون مشیری:
@fereydoonmoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
به لطف کارگزارانِ عهدِ ظلمت و دود
_که از عنایت‌شان می‌رسد به گردون، آه_
کبوتران سپید،
بدل شوند پیاپی به زاغ‌های سیاه!

#فریدون_مشیری
🔷 @Fereydoonmoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
ما که می‌خواستیم خلق جهان،
دوست باشند جاودان با هم.

ما که می‌خواستیم نیکی و مهر،
حکم رانند در جهان با هم.

شوربختی نگر که در همه عمر،
خود نبودیم مهربان با هم!

#فریدون_مشیری
🔷 @FereydoonMoshiri


Forward from: فریدون مشیری _ کانال رسمی
🔸 #از_ما_با_گذشت_یاد_کنید
فکر از: #برتولد_برشت شاعر آلمانی

ما که می‌خواستیم خلق جهان،
دوست باشند جاودان با هم.

ما که می‌خواستیم نیکی و مهر،
حکم رانند در جهان با هم.

شوربختی نگر که در همه عمر،
خود نبودیم مهربان با هم!

ای شمایان! که باز می‌گذرید
بعد ما زیر آسمان با هم،

گر رسید آن دمی که آدمیان،
دوست گشتند و همزبان با هم،

آن زمان با گذشت یاد کنید
یادِ نومید رفتگان! با هم!

- #فریدون_مشیری
از گزینه‌ی #ریشه_در_خاک

🔷 کانال رسمی فریدون مشیری:
@FereydoonMoshiri

Telegram.me/FereydoonMoshiri

20 last posts shown.

7 068

subscribers
Channel statistics