چرا باقيش مشخصه...اون مرداي سياهپوش به دست من كشته شدن...البته بعد ازينكه بهشون تجاوز كردم.
بعد هم همسر سابق ديوثمو پيدا كردم تا بكشم...خيلي مقاومت كرد...متاسفانه زيادي منو ميشناخت و ميدونست با چه چيزايي ممكنه از نظر كلامي تحت تاثير قرار بگيرم. اما منم كم ديوونه نبودم.
بعد از كشتنش به خونه برگشتم.هنوز سرتا پام خوني بود. به قدر كفايت سيگار كشيدم، چند صفحه كتاب خوندم و قهوه ي مودر علاقه امو خوردم.
بعد از اون وقت خواب بود با چند تا قوطي قرص خواب آور.