📕تأثیر گفتمان اسلام انقلابی بر فرم منازعۀ سیاسی
گفتمان اسلام انقلابی بر «فرم» (شکل) منازعه سیاسی نیز تاثیر گذاشت. همراهشدن مجادلات ایدئولوژیک با منازعات بر سر قدرت را میتوان بهخوبی در جریان مناقشه بر سر کنترل بوروکراسی دولت مشاهده کرد. انتخاب بنیصدر بهعنوان نخستین رئیسجمهور کشور یک شکست جدی برای حزب جمهوری اسلامی و یک موفقیت خیرهکننده برای لیبرالها بود. بههرحال، خیلی زود ایدئولوژی انقلابی کمک کرد تا کفۀ ترازوی مسئلۀ نیروهای موجود در حکومت به نفع حزب جمهوری اسلامی تغییر کند. تضاد میان اسلام و غرب ( از مضامین اصلی گفتمان اسلام انقلابی) نیروی محرکۀ ایدئولوژیکی بود که بنیان انقلاب فرهنگی آوریل 1980 را شکل میداد. اگرچه یکی از اهداف اولیۀ انقلاب فرهنگی بیرون انداختن نیروهای چپ از فضای دانشگاه بود( جمهوری اسلامی 30 فروردین 1980/ 1359 ، ص 1)، نفوذ نیروهای چپ در دانشگاه گونهای مهمات اضافی برای ایدئولوژی انقلابی بود. پس از توافق رهبران حزب جمهوری اسلامی و لیبرالها در خصوص ایدۀ انقلاب فرهنگی، آنها بنابه منطق ایدئولوژی انقلابی اقدام به پاککردن تمامی نشانههای باقیمانده از سیاست غیراسلامی رژیم پهلوی در دانشگاه کردند. انقلاب فرهنگی بهمعنای گسترش قلمرو گفتمانی اسلام انقلابی و حرکت بهسوی اسلامیکردن کلیۀ روابط اجتماعی بود. بههرحال، انقلاب فرهنگی از معانی متفاوت نزد مجریان مختلف آن برخوردار بود و بهنفع حزب جمهوری اسلامی در مقابل لیبرالها عمل کرد. برای لیبرالها، انقلاب فرهنگی ابزاری بود که بهواسطۀ آن میتوانستند از دست آشوبگران چپگرا در نهادهای عمومی، کارخانهها و مناطق روستایی خلاص شوند تا بتوانند بار دیگر ثبات سیاسی و اقتصادی این فضاها را بازسازی کنند. از سوی دیگر، حزب جمهوری اسلامی در پی حذف لیبرالها نیز بود (جمهوری اسلامی 1 اردیبهشت 1980/ 1359، ص 9).
در انتخابات مجلس که در دورۀ انقلاب فرهنگی برگزار شد، حزب جمهوری اسلامی اکثریت آراء را بدست آورد. با بودن بنیصدر در جایگاه ریاستجمهوری و دستیافتن حزب جمهوری اسلامی به اکثریت کرسیهای مجلس، انتخاب نخستوزیر و اعضای کابینهاش تبدیل به موضوع مجادلات و جروبحثهای شدید شد. بحث درخصوص معیار انتخاب اعضای بوروکراسی دولت در کانون این مجادلات ایدئولوژیک جای داشت. بنیصدر بر قابلیت فنی و تخصص تأکید میکرد، درحالیکه حزب جمهوری اسلامی بر تعصب دینی و تعهد به «مکتب اسلام» تأکید داشت. رجایی، نخستوزیر، اعتقاد داشت که انقلاب بهخاطر اسلام و نه بهخاطر داشتن چیزهای مادی ازقبیل پرتقال و انگور انجام شده است (به نقل از کار 8 مهر 1980 / 1359 ، ص 8). رهبران حزب جمهوری اسلامی همچنین معتقد بودند «اخلاق» بر «علم» و «ارزش» بر «شناخت» اولویت دارد و تنها با بهکارگرفتن مسلمانان مؤمن، ایران میتواند به استقلال و خودکفایی واقعی دست یابد. (کار 6 آذر 1980/ 1359 ، ص 15). این مجادلات با حملههای بچههای حزباللهی به حامیان بنیصدر همراه شد. فشار بر بنیصدر او را مجبور به ایجاد اتحاد با مجاهدین کرد.
📚منصور معدل
ایدئولوژی بهمثابۀ گفتمان ایدئولوژیک
ترجمۀ دکتر مصطفی مهرآیین
@historical_sociology
گفتمان اسلام انقلابی بر «فرم» (شکل) منازعه سیاسی نیز تاثیر گذاشت. همراهشدن مجادلات ایدئولوژیک با منازعات بر سر قدرت را میتوان بهخوبی در جریان مناقشه بر سر کنترل بوروکراسی دولت مشاهده کرد. انتخاب بنیصدر بهعنوان نخستین رئیسجمهور کشور یک شکست جدی برای حزب جمهوری اسلامی و یک موفقیت خیرهکننده برای لیبرالها بود. بههرحال، خیلی زود ایدئولوژی انقلابی کمک کرد تا کفۀ ترازوی مسئلۀ نیروهای موجود در حکومت به نفع حزب جمهوری اسلامی تغییر کند. تضاد میان اسلام و غرب ( از مضامین اصلی گفتمان اسلام انقلابی) نیروی محرکۀ ایدئولوژیکی بود که بنیان انقلاب فرهنگی آوریل 1980 را شکل میداد. اگرچه یکی از اهداف اولیۀ انقلاب فرهنگی بیرون انداختن نیروهای چپ از فضای دانشگاه بود( جمهوری اسلامی 30 فروردین 1980/ 1359 ، ص 1)، نفوذ نیروهای چپ در دانشگاه گونهای مهمات اضافی برای ایدئولوژی انقلابی بود. پس از توافق رهبران حزب جمهوری اسلامی و لیبرالها در خصوص ایدۀ انقلاب فرهنگی، آنها بنابه منطق ایدئولوژی انقلابی اقدام به پاککردن تمامی نشانههای باقیمانده از سیاست غیراسلامی رژیم پهلوی در دانشگاه کردند. انقلاب فرهنگی بهمعنای گسترش قلمرو گفتمانی اسلام انقلابی و حرکت بهسوی اسلامیکردن کلیۀ روابط اجتماعی بود. بههرحال، انقلاب فرهنگی از معانی متفاوت نزد مجریان مختلف آن برخوردار بود و بهنفع حزب جمهوری اسلامی در مقابل لیبرالها عمل کرد. برای لیبرالها، انقلاب فرهنگی ابزاری بود که بهواسطۀ آن میتوانستند از دست آشوبگران چپگرا در نهادهای عمومی، کارخانهها و مناطق روستایی خلاص شوند تا بتوانند بار دیگر ثبات سیاسی و اقتصادی این فضاها را بازسازی کنند. از سوی دیگر، حزب جمهوری اسلامی در پی حذف لیبرالها نیز بود (جمهوری اسلامی 1 اردیبهشت 1980/ 1359، ص 9).
در انتخابات مجلس که در دورۀ انقلاب فرهنگی برگزار شد، حزب جمهوری اسلامی اکثریت آراء را بدست آورد. با بودن بنیصدر در جایگاه ریاستجمهوری و دستیافتن حزب جمهوری اسلامی به اکثریت کرسیهای مجلس، انتخاب نخستوزیر و اعضای کابینهاش تبدیل به موضوع مجادلات و جروبحثهای شدید شد. بحث درخصوص معیار انتخاب اعضای بوروکراسی دولت در کانون این مجادلات ایدئولوژیک جای داشت. بنیصدر بر قابلیت فنی و تخصص تأکید میکرد، درحالیکه حزب جمهوری اسلامی بر تعصب دینی و تعهد به «مکتب اسلام» تأکید داشت. رجایی، نخستوزیر، اعتقاد داشت که انقلاب بهخاطر اسلام و نه بهخاطر داشتن چیزهای مادی ازقبیل پرتقال و انگور انجام شده است (به نقل از کار 8 مهر 1980 / 1359 ، ص 8). رهبران حزب جمهوری اسلامی همچنین معتقد بودند «اخلاق» بر «علم» و «ارزش» بر «شناخت» اولویت دارد و تنها با بهکارگرفتن مسلمانان مؤمن، ایران میتواند به استقلال و خودکفایی واقعی دست یابد. (کار 6 آذر 1980/ 1359 ، ص 15). این مجادلات با حملههای بچههای حزباللهی به حامیان بنیصدر همراه شد. فشار بر بنیصدر او را مجبور به ایجاد اتحاد با مجاهدین کرد.
📚منصور معدل
ایدئولوژی بهمثابۀ گفتمان ایدئولوژیک
ترجمۀ دکتر مصطفی مهرآیین
@historical_sociology