Holy Colors🐮


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


*صدای ستاره‌ها قبل وقوع جادو*
جیلالالا:(سارا)
@glalala
https://t.me/BiChatBot?start=sc-320977-Ud5f9lv
الهه‌ی الهام:(نگار)
@negangari
https://t.me/BiChatBot?start=sc-122752603
هشت‌پا:(علی‌ویسی)
https://t.me/BiChatBot?start=sc-312207-Vwqmcy4

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


از صبح دلم درد می‌کرد و فکر می‌کردم یعنی چی شده و الان وسط مترو به ذهنم رسید که قراره پریود بشم. حالا من چه می‌توانم بکنم؟




اینجا می‌تونم بدبخت باشم. جلوش رو نگیر. می‌تونی خودت مستقلانه بدبخت باشی.


و نهایتا بلپ.


به شکل خودخواهانه‌ای می‌خواهم به تو بگویم ماهی قرمز من، که من به تو و بودنت نیازمندم. تا تنها کمی امیدوار باشم به این زندگی. اهم.


فاطمه و آقای علیرضا در برف.


من آنقدر در همه چیز ناموفق هستم که حتی تلاش نمی‌کنم خود را بکشم. بهرحال قرار است زنده بمانم.


باید که بال در بیاورم و کوچ کنم. به تاتاروس می‌روم.


می‌خواهم که فراموش شوم و هرگز به یاد آورده نشوم. می‌خواهم که روح باشم و برای کسی اهمیتی نداشته باشد روبه رویش ایستاده‌ام یا پشتش به دیوار تکیه داده‌ام. حقیقتش را بخواهید می‌خواهم مرده باشم. حوصله‌ی روح خود را هم ندارم.


نیاز دارم از تمامی حافظه‌های این جهان پاک شوم.






من انتظارت را می‌کشم که در من جوانه بزنی.


امان از دهانم و حرف‌هایش، یک روز همین کلمه‌ها در گلویم می‌پرد و خفه می‌شوم.


آه و افسوس.


از بدن خویش خسته شده‌ام. نمی‌خواهم بخوابم که استراحت کند و نمی‌خواهم غذا بخورم که تقویت بشود، نمی‌خواهم لباس گرم بپوشم که سرما نخورد و از همه بیشتر نمی‌خواهم با آن راه بروم.


تمایل دارم دست چپم را در شکمم فرو کنم و معده‌ام را مچاله کنم، فشارش بدهم و زمانی که دیگر خونی ازش نمی‌چکید، آن را بیرون بیاورم. سپس احتمالا تکه تکه‌اش کنم و بدهم سگ بخورد.


روز بعد از یکشنبه بود که خانم جوجو تصمیم گرفت دست‌هایش را ببرد. خبردار شده بود که جوان‌ترین پسر شهر هم دختری را، به همسری گرفته است. حالا دیگر هیچ کسی را پیدا نمی‌کرد که نوازشش کند و خودش را گول بزند چروک‌هایش از بین می‌روند.


مردی که اشک‌هایش را گم کرده بود به جست‌و جویشان رفت؛ جنازه‌‌ی بادکرده‌اش را از خزر بیرون آوردند.


اسم لاک‌پشتی که به جای مغزم در سرم قدم می‌زند را خسرو می‌گذارم که فرمانروایی کند.

20 last posts shown.

197

subscribers
Channel statistics