پسرک برگه نقاشی را جلوی چشم هایش تکان داد بعد هم با لبخند آن را میان انگشتان ظریف پدرش قرار داد درون برگه خانواده کوچیکشان به زیبایی به تصویر کشیده شده بود نگاه بکهیون روی جمله "دوستون دارم بابا یول و بابا هیون" ثابت ماند و لبخند چشم های مشکی اش را هلالی کرد...