Forward from: جهانبینی و هستی شناسی زرتشت
فرهنگ زرتشتی نو کردن و تازه کردن جهان است
از جهانگير موبدگشتاسب اشيدری:
به نام اهورا مزدا
فرهنگ زرتشتی نو کردن و تازه کردن جهان و پویا کردن ارزشهای فرمانروا بر هستی است.
خوانندگان گرامی فرهنگ و ادب فارسی گوهرهای گرانبهای فراوانی از فضائل معنوی در گنجینه ها دارد مانند آزادی و مردی و مهرورزی و بردباری و بخش توازن زندگی(قناعت) و پرهیز از تعصبها و گزافه ها و خشکه مغز اندیشه ها و کوردلیها که باید با ژرف نگری و تیزبینی در بیان گزشته های راست و درست تاریخ گفتار و نوشتار بیان گردد چون گنج خانه های فرهنگو ادب نیز نیاز به خانه تکانی و غبار روبی و زدودن تاراسیتها و گمراهی ها دارد .
باید کوشید در پرتو چراغ خرد و دانش آن فضائل گمشده یا پنهان مانده را بازیابی کرد و رواج داد تا هویت ملی ما پیوسته جلای شایسته ای داشته باشد. استوارترین پیوند ایرانیان تکیه بر هویت زبان و ادب فارسی و فضائل مینوی فرهنگ سنتی خودمان است . استقلال دراز مدت کشور باستانی ایران در گرو همبستگی ملی و رستاخیز فرهنگی است. باید کوشش همگانی باشد.
پدران و مادران و آموزگاران و دولتمردان میتوانند نیکی ها و ویژکی های فرهنگ کهنسال ما را خوب تر جلوه گر کرده و بکار گیرند چون در این زمان هم تازه و نو است و باید در میان نونهالان و نوجوانان رواج دهند. پیروان و دوستداران آموزش زرتشت باید بدانند که آنچه نشان برجستگی و پیشرفت و بالندگی آنان بوده همین بینش و عرفان راستین و والای آنهاست که به نیاز درد و درمان درست آدمیان پی برده . و کنکاشها برپا نموده . اشوزرتشت دست اندر کار بنیادگزار دینی بود که میخواست همه جهانی و همه زمان و گامی بوده باشد.
اندیشه نیک زرتشتی در را بروی خود بستن و در 4 دیواری خاانه نشستن و به کسی آزار رساندن نیست. دگرگون کردن جهان است( فرشکرد) جهان است نو کردن و تازه کردن و پویا کردن ارزشهای فرمانروا بر هستی است. مهر و مهربانی گستراندن است و دین مزدیسنا را سراسر گیتی گسترش دادن و شکوفا نمودن است . اشوزرتشت در گاتها هات48 چنین سروده است : ای مزدا اهورا اگر دانا و توانائی که پیرو راستی است و بدرستی زندگی میکند و بر پایه دین اهورائی یا از راه مهر دروغ کاری را که از او یاری میجوید به گرمی بپزیرد با خرد خود میتواند او را از گمراهی و تباهی برهاند و به خود شناسی برساند. اما اگر آن توانا به کسی که برای یاری به سوی او آمده است یاری نکند او خود به دام و فریبکار خواهد افتاد. زیرا بر پایه این دین که زرتشت بنیان نهاده است کسی که برای تبه کار بهترین را بخواهد خود تبه کار است.و آنکه راستان را ارجمند بدارد از راستان است زرتشت هیچ گاه نامی از ایران نبرده است نه تنها این بلکه از زادگاه خود هم نامی به میان نبرده است از همین روست که می بینیم هنوز هم زادگاه خود را برخی از آزربایجان و برخی از خراسان بزرگ آنزمان میدانند و گفتگوهای بسیار در میان است میدانید چرا؟ برای اینکه ایران برای او کوچک بود چونکه دینی که او بنیان گزاشته بود سرزمینی قبیله ای و وابسته به یک
نامه ماه رويه 5 مهرـ ابان 3745
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیره و تبار نبود او دست اندر کار شبان گزاری دینی بود که میخواست همه جهانی و همه زمانی و همگانی باشد. این اندیشمند تکدانه بزرگ تاریخ بسی اندیشه اش ژرفتر از آن بود که در یک روتا یا در یک شهر یا در یک کشور و یا یک قاره بگنجد و سیمرغ وار بالهای ستبرش را بر پهنه و یام جهان و در سراسر تاریخ گسترانیده بود او میخواست و میخواهد ما از خانه هایمان بیرون بیایم او میخواهد ما همواره دیوارها ی تنگ و تيره را فرو ریزیم و دست افشان و پای کوبان و ترانه خوان ترانه های شادی بخش او را بگوش جهانیان برسانیم از آن روست که در بند 7 نخستین سروده خود میگوید, ای مزدا بما توانائی بخش تا پیام تو را به همگان برسانیم و در بند 14 سروده 43 چنین می سراید, ای اهورا مزدا همانگونه که مرد دلیر و توانا به دوست خود شادمانی میرساند تو نیز با شهریاری خود در پرتو راستی به پیروان من شادمانی ارزانی دار. من بپا خواهم خواست همراه با همه آنهائی که سراینده سخن اندیشه برانگیز تو هستند پشتیبان آموزشهای تو خواهم بود. فرهنگ مزدیسنا یعنی فرهنگ و دین زرتشت که در (گاتها) این فرهنگ و دین کوشش و کار و شادی است که ساختارش بر آفرینش و تلاش و گسترش و شادیها و آرامشها ست فرهنگ دین زرتشتی فرهنگ جهانی است و به آسایش و خوشی و سامان بخشی در این جهان ارج مینهد وبر بنیاد چنین فرهنگی مردم در این جهان خاکی باید با کار و کوشش و منش نیک و کردار درست و دادگری از داده های اهورایی بهره گیرند تا بتوانند در آسایش و آرامش زیست کنند
☼☼☼☼☼☼☼
از جهانگير موبدگشتاسب اشيدری:
به نام اهورا مزدا
فرهنگ زرتشتی نو کردن و تازه کردن جهان و پویا کردن ارزشهای فرمانروا بر هستی است.
خوانندگان گرامی فرهنگ و ادب فارسی گوهرهای گرانبهای فراوانی از فضائل معنوی در گنجینه ها دارد مانند آزادی و مردی و مهرورزی و بردباری و بخش توازن زندگی(قناعت) و پرهیز از تعصبها و گزافه ها و خشکه مغز اندیشه ها و کوردلیها که باید با ژرف نگری و تیزبینی در بیان گزشته های راست و درست تاریخ گفتار و نوشتار بیان گردد چون گنج خانه های فرهنگو ادب نیز نیاز به خانه تکانی و غبار روبی و زدودن تاراسیتها و گمراهی ها دارد .
باید کوشید در پرتو چراغ خرد و دانش آن فضائل گمشده یا پنهان مانده را بازیابی کرد و رواج داد تا هویت ملی ما پیوسته جلای شایسته ای داشته باشد. استوارترین پیوند ایرانیان تکیه بر هویت زبان و ادب فارسی و فضائل مینوی فرهنگ سنتی خودمان است . استقلال دراز مدت کشور باستانی ایران در گرو همبستگی ملی و رستاخیز فرهنگی است. باید کوشش همگانی باشد.
پدران و مادران و آموزگاران و دولتمردان میتوانند نیکی ها و ویژکی های فرهنگ کهنسال ما را خوب تر جلوه گر کرده و بکار گیرند چون در این زمان هم تازه و نو است و باید در میان نونهالان و نوجوانان رواج دهند. پیروان و دوستداران آموزش زرتشت باید بدانند که آنچه نشان برجستگی و پیشرفت و بالندگی آنان بوده همین بینش و عرفان راستین و والای آنهاست که به نیاز درد و درمان درست آدمیان پی برده . و کنکاشها برپا نموده . اشوزرتشت دست اندر کار بنیادگزار دینی بود که میخواست همه جهانی و همه زمان و گامی بوده باشد.
اندیشه نیک زرتشتی در را بروی خود بستن و در 4 دیواری خاانه نشستن و به کسی آزار رساندن نیست. دگرگون کردن جهان است( فرشکرد) جهان است نو کردن و تازه کردن و پویا کردن ارزشهای فرمانروا بر هستی است. مهر و مهربانی گستراندن است و دین مزدیسنا را سراسر گیتی گسترش دادن و شکوفا نمودن است . اشوزرتشت در گاتها هات48 چنین سروده است : ای مزدا اهورا اگر دانا و توانائی که پیرو راستی است و بدرستی زندگی میکند و بر پایه دین اهورائی یا از راه مهر دروغ کاری را که از او یاری میجوید به گرمی بپزیرد با خرد خود میتواند او را از گمراهی و تباهی برهاند و به خود شناسی برساند. اما اگر آن توانا به کسی که برای یاری به سوی او آمده است یاری نکند او خود به دام و فریبکار خواهد افتاد. زیرا بر پایه این دین که زرتشت بنیان نهاده است کسی که برای تبه کار بهترین را بخواهد خود تبه کار است.و آنکه راستان را ارجمند بدارد از راستان است زرتشت هیچ گاه نامی از ایران نبرده است نه تنها این بلکه از زادگاه خود هم نامی به میان نبرده است از همین روست که می بینیم هنوز هم زادگاه خود را برخی از آزربایجان و برخی از خراسان بزرگ آنزمان میدانند و گفتگوهای بسیار در میان است میدانید چرا؟ برای اینکه ایران برای او کوچک بود چونکه دینی که او بنیان گزاشته بود سرزمینی قبیله ای و وابسته به یک
نامه ماه رويه 5 مهرـ ابان 3745
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تیره و تبار نبود او دست اندر کار شبان گزاری دینی بود که میخواست همه جهانی و همه زمانی و همگانی باشد. این اندیشمند تکدانه بزرگ تاریخ بسی اندیشه اش ژرفتر از آن بود که در یک روتا یا در یک شهر یا در یک کشور و یا یک قاره بگنجد و سیمرغ وار بالهای ستبرش را بر پهنه و یام جهان و در سراسر تاریخ گسترانیده بود او میخواست و میخواهد ما از خانه هایمان بیرون بیایم او میخواهد ما همواره دیوارها ی تنگ و تيره را فرو ریزیم و دست افشان و پای کوبان و ترانه خوان ترانه های شادی بخش او را بگوش جهانیان برسانیم از آن روست که در بند 7 نخستین سروده خود میگوید, ای مزدا بما توانائی بخش تا پیام تو را به همگان برسانیم و در بند 14 سروده 43 چنین می سراید, ای اهورا مزدا همانگونه که مرد دلیر و توانا به دوست خود شادمانی میرساند تو نیز با شهریاری خود در پرتو راستی به پیروان من شادمانی ارزانی دار. من بپا خواهم خواست همراه با همه آنهائی که سراینده سخن اندیشه برانگیز تو هستند پشتیبان آموزشهای تو خواهم بود. فرهنگ مزدیسنا یعنی فرهنگ و دین زرتشت که در (گاتها) این فرهنگ و دین کوشش و کار و شادی است که ساختارش بر آفرینش و تلاش و گسترش و شادیها و آرامشها ست فرهنگ دین زرتشتی فرهنگ جهانی است و به آسایش و خوشی و سامان بخشی در این جهان ارج مینهد وبر بنیاد چنین فرهنگی مردم در این جهان خاکی باید با کار و کوشش و منش نیک و کردار درست و دادگری از داده های اهورایی بهره گیرند تا بتوانند در آسایش و آرامش زیست کنند
☼☼☼☼☼☼☼