آبادی در تباهی
@karimipour_k
✅ عیسی و یارانش از رهی می گذشتند؛ مردار سگی گندیده بر سراهشان بود و گروهی پیرامونش. یکی گفت: چه گند و بد بو؛ دگری گفت: چه پاچه ها که به هنگام زنده بودن گاز نگرفته است؛ سومی گفت: یک چشمش هم که کور است؛ چهارمی افزود: مویش ریخته و گر هم بوده است. نوبت به عیسی رسید. تیز و مهربانانه به سگ خیره شد و گفت:آن چه گفتید راست بود؛ ولی،ببینید،دندانهایش سپید و همچون دُر است؛ بیاد آورید که چه شب ها تا پگاه بیدار مانده، تا اربابش آسوده بخسبد؛ چه باوفا بوده و با تکه نانی و استخوانی قانع.
✅ دوستان کاش همه می آموختیم و وجدان می کردیم که در هر تباهی و پلیدی و پلشتی نیز، می توان آبادی و نیکی دید و یافت. چنین باوری تا آن جا که به سیاست بر می گردد، می آموزد که، در سیاهترین و ستم پیشه ترین سیستم های سیاسی، همچون جمهوری دمکراتیک خلق کره نیز، باشد که امیدکی به بهبود بتوان جست. این اُمید نیز نیازمند پیگیری مدام ،پیاپی و آشتی جویانه است، نه گاه به گاه و هر از گاه.
address: @karimipour_k
id:@karimi_pour
@karimipour_k
✅ عیسی و یارانش از رهی می گذشتند؛ مردار سگی گندیده بر سراهشان بود و گروهی پیرامونش. یکی گفت: چه گند و بد بو؛ دگری گفت: چه پاچه ها که به هنگام زنده بودن گاز نگرفته است؛ سومی گفت: یک چشمش هم که کور است؛ چهارمی افزود: مویش ریخته و گر هم بوده است. نوبت به عیسی رسید. تیز و مهربانانه به سگ خیره شد و گفت:آن چه گفتید راست بود؛ ولی،ببینید،دندانهایش سپید و همچون دُر است؛ بیاد آورید که چه شب ها تا پگاه بیدار مانده، تا اربابش آسوده بخسبد؛ چه باوفا بوده و با تکه نانی و استخوانی قانع.
✅ دوستان کاش همه می آموختیم و وجدان می کردیم که در هر تباهی و پلیدی و پلشتی نیز، می توان آبادی و نیکی دید و یافت. چنین باوری تا آن جا که به سیاست بر می گردد، می آموزد که، در سیاهترین و ستم پیشه ترین سیستم های سیاسی، همچون جمهوری دمکراتیک خلق کره نیز، باشد که امیدکی به بهبود بتوان جست. این اُمید نیز نیازمند پیگیری مدام ،پیاپی و آشتی جویانه است، نه گاه به گاه و هر از گاه.
address: @karimipour_k
id:@karimi_pour