دِهْگُلان: یکی از شهرهای استان کردستان است. نام آن در آغاز «دێولان» (Dewlan) بود. امروزه نيز مردم «ديولان» میگويند. نامِ «دهگلان» ثبت رسمی شهر است. واژۀ «ديو» (Dew) در زبان کهنِ ايرانيان به معنای «خدا» بوده است. «لان» بخش دومِ واژۀ «ديولان» به معنای «جايگاه» (لان: لانه) است. روی هم رفته «ديولان» به معنای «جايگاه خدا» است.
در اروپا واژۀ دیو همچنان معنای «خدا» را تا امروز نگاه داشته است. «ديو» در زبان¬های اروپايی به اين صورتها به کار رفته است: اسپانيايی (Dios)، ايتاليايی (Dio)، ايرلندی (Dia)، پرتغالی (Deus)، رومانيايی (zeu)، فرانسه (Dieu)، کاتالان (Déu)، لاتين (Deus)، لتونيايی (Dievs)، وِلزی (Duw)، يونانی (O Theós)
در حقيقت دشمنی ايرانيان اهوراپرست و تورانيان ديوپرست گونهای اختلاف دينی بود که ايرانيان خدای تورانيان را نمیپذيرفتند. خدا در ايران اهورامزدا و در توران ديو نام داشت.
سالخوردگان ايلامی نام کهن شهر ايلام را «دِوالَه» میگفتند که به نادرست «دِه بالا» ثبت شد و بعدها به «ايلام» تغيير کرد. نامِ «دِوالَه» نيز همانند «دِولان» يا «دێولان» (با تلفّظ یِ کوتاه) به معنای «خدای دوست داشتنی» است. (دِو + الَه و لَه) در برخی گويشها پسوند «له» برای کوچکسازی و تحبيب کاربرد دارد؛ مانند: بِراله در زبان تالشی و کردی به معنای برادر عزيز کوچکتر. پِشيله در کردی جنوبی به معنای گربۀ ناز کوچک.
پسوندِ «ول» و «وله» در اين واژه¬ها نيز به کار رفته است: زَنگوله، ماسوله (ماس: ماه + وله به معنای ماه کوچک)، چَنگول، پَنجول، کوچولو (کوچ + ول +و)، تُپُل (توپ + ول: مانند توپ)، شنگول (شنگ در شوخ و شنگ کاربرد دارد)، خِنگول، چَپول. در شهر «بَرزول» نيز پسوندِ «ول» ديده میشود. برزول از شهرهای استان همدان در بخش زریندشت شهرستان نهاوند به معنای «شهر بلندِ دوست داشتنی» است.
دانشنامهی نامها و واژهها. انتشارات مدرسه. عادل اشکبوس.
در اروپا واژۀ دیو همچنان معنای «خدا» را تا امروز نگاه داشته است. «ديو» در زبان¬های اروپايی به اين صورتها به کار رفته است: اسپانيايی (Dios)، ايتاليايی (Dio)، ايرلندی (Dia)، پرتغالی (Deus)، رومانيايی (zeu)، فرانسه (Dieu)، کاتالان (Déu)، لاتين (Deus)، لتونيايی (Dievs)، وِلزی (Duw)، يونانی (O Theós)
در حقيقت دشمنی ايرانيان اهوراپرست و تورانيان ديوپرست گونهای اختلاف دينی بود که ايرانيان خدای تورانيان را نمیپذيرفتند. خدا در ايران اهورامزدا و در توران ديو نام داشت.
سالخوردگان ايلامی نام کهن شهر ايلام را «دِوالَه» میگفتند که به نادرست «دِه بالا» ثبت شد و بعدها به «ايلام» تغيير کرد. نامِ «دِوالَه» نيز همانند «دِولان» يا «دێولان» (با تلفّظ یِ کوتاه) به معنای «خدای دوست داشتنی» است. (دِو + الَه و لَه) در برخی گويشها پسوند «له» برای کوچکسازی و تحبيب کاربرد دارد؛ مانند: بِراله در زبان تالشی و کردی به معنای برادر عزيز کوچکتر. پِشيله در کردی جنوبی به معنای گربۀ ناز کوچک.
پسوندِ «ول» و «وله» در اين واژه¬ها نيز به کار رفته است: زَنگوله، ماسوله (ماس: ماه + وله به معنای ماه کوچک)، چَنگول، پَنجول، کوچولو (کوچ + ول +و)، تُپُل (توپ + ول: مانند توپ)، شنگول (شنگ در شوخ و شنگ کاربرد دارد)، خِنگول، چَپول. در شهر «بَرزول» نيز پسوندِ «ول» ديده میشود. برزول از شهرهای استان همدان در بخش زریندشت شهرستان نهاوند به معنای «شهر بلندِ دوست داشتنی» است.
دانشنامهی نامها و واژهها. انتشارات مدرسه. عادل اشکبوس.