( می) با نیم بوت نُبوک طرح پلنگی وارد کلاس شد و تقریبا همه ی نگاهها به نیم بوتها جلب شد ...
می خنده کودکانه ای زد و گفت: خانوم قشنگه؟
من : بله عزیزم مبارکت باشه خودت خیلی قشنگی
می غرق شادی شد
م در حالیکه یه پالتوی زنونه تنش بود : خانوم اجازه ! بابای منم برام چکمه ی صورتی خرید دیروز ... تازه پاشنه دار هم هست ( و بحالت پُز به می نگاه کرد)
خنده ی می وا رفت
من : 🤦♀🤦♀🤦♀ خدایا ...
دو تا رویا ذهن بچه را براحتی بهم ریخته : بابا و چکمه ی صورتی و با پرتاب امواج منفی و کینه به سمت می خودش رو آروم کرد ....
می خنده کودکانه ای زد و گفت: خانوم قشنگه؟
من : بله عزیزم مبارکت باشه خودت خیلی قشنگی
می غرق شادی شد
م در حالیکه یه پالتوی زنونه تنش بود : خانوم اجازه ! بابای منم برام چکمه ی صورتی خرید دیروز ... تازه پاشنه دار هم هست ( و بحالت پُز به می نگاه کرد)
خنده ی می وا رفت
من : 🤦♀🤦♀🤦♀ خدایا ...
دو تا رویا ذهن بچه را براحتی بهم ریخته : بابا و چکمه ی صورتی و با پرتاب امواج منفی و کینه به سمت می خودش رو آروم کرد ....