Telegram channel "autumn" — @lady_of_the_forest

autumn

18 Aug 2021, 00:09

قطعه ای که مثل پر گوشتون رو قلقلک میده🕊🤍
شبتون به خیر

5 0 0

من سال کنکورم همین مدلی بودم، حس درس خوندنم نمی اومد، با کلی برنامه های رنگی رنگی و بولت ژورنال هم گول نمی خوردم‌.
تا این که تو کتابخونه با یکی از رفقا آشنا شدم، هم رشته ای من بود.
بعد حرف از تست زدن شد.
گفت که آره من فلسفطه نقطه ضعفمه، منم گفتم منم عربی، دقتم کلا پایینه، برای همین هر سری خراب می کنم.
گفت نظرت چیه با هم درس بخونیم، بهم گزارش کار بدیم هر شب؟!
دیگه از اون روز جفتمون مسابقه کی از اون یکی بهتره گذاشته بودیم...
خونوادم کلی تعجب کرده بودن...
می گفتن:
_جلل الخالق، آفتاب از کدوم طرف در اومده سپیده درس خون شده؟!
می خوام بگم واقعا اون روش جواب داد.
چون ما آدم ها ذاتا این تو خونمونه که چشم نداشته باشیم یکی رو بهتر از خودمون ببینیم...
پس چطوره در راستای یه پله رفتن به سمت آرزوهامون از این نقطه ضعفمون که نقطه قوتمونه استفاده نکنیم؟!
ترم جدید که شروع بشه، یادم باشه دنبال پارتنر درس بگردم تو دانشگاه هم...

10 0 0

autumn

17 Aug 2021, 23:42

Forward from: @BChatBot

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
https://t.me/lady_of_the_forest/83
واییی من این قضیه رو با کلاس زبانم داشتم
همس میگفتم از ترم بعد میشینم از همون اول لغات رو میخونم که تلنبار نشه اما ترم بعد که میومد من🏃‍♀
🐞

autumn

شده... و قسمت عجیبش می دونی کجاست؟! اینجاست که موقع تعطیلی و خلاصی از امتحانات دلم هوس درس خوندن می کنه، با خودم میگم آخ جون ترم جدید که برسه از صبح تا شب میشینم درس می خونم... اما ترم جدید که شروع میشه... همون من: _تمام هنر دانشجو به اینه که شب امتحان دقیقه نود بخونه و نمره قبولی بگیره.

9 0 0

autumn

17 Aug 2021, 23:39

شده...
و قسمت عجیبش می دونی کجاست؟!
اینجاست که موقع تعطیلی و خلاصی از امتحانات دلم هوس درس خوندن می کنه، با خودم میگم آخ جون ترم جدید که برسه از صبح تا شب میشینم درس می خونم...
اما ترم جدید که شروع میشه...
همون من:
_تمام هنر دانشجو به اینه که شب امتحان دقیقه نود بخونه و نمره قبولی بگیره.

26 1 1

autumn

17 Aug 2021, 23:36

Forward from: ↬𝑨𝒃𝒅𝒊𝒕𝒐𝒓𝒚✦°

تا حالا شده انقد حوصلتون سر بره که دلتون واسه درس خوندن تنگ بشه یا من یه سایکوپَث تمام عیارم؟

7 0 1

autumn

17 Aug 2021, 23:32

اما من دلم می خواد برای یه روز هم که شده خدا خودش به من نشون بده...
بغلم کنه...
یه روز جای تمام دوست هایی که بهشون دل بستم و تقدیر ازم گرفتشون رو برام پر کنه...
اما حسش نمی کنم...
این روز ها خیلی کمرنگ شده از زندگیم...
هنوز هم هوامو داره قربونش برم...
اما حس می کنم مثل قبلنا دیگه دوستم نداره...
ِمنبع آرامشم رو گم کردم...
آدرسشم فقط دست خودشه...
که اونم با بنده ی نا خلفش کاری نداره این روز ها...

11 0 0

autumn

17 Aug 2021, 23:27

Forward from: کَفشدوزَکِ صُورَتی🐞

https://t.me/lady_of_the_forest/78
چایی خوردن با خدا با کیف داشته باشه اونم با طعم هل و دارچین
اما فک کنم خدایی که اینقدر بنده شو دوست داره که براش چایی میاره اونقدری هم مهربون باشه که بنده ش برای حس کردن خداش کنار خودش نیاز به اینهمه سختی نداشته باشه🤍

autumn

دقیقا منم همین رو می خوام... انقدر راه برم و برم و برم... که جونی تو پاهام نمونده باشه که وسط راه بیفتم... جایی بیفتم که کسی نباشه... که کسی نجاتم نده... حس می کنم اونجاست که ته دنیاست... بالاخره اون موقع خدا می بینه کسی از بنده هاش نیست برای نجات من خودش رو نشون میده... آخه خدا بنده هاش رو دوست دار...

7 0 0

autumn

17 Aug 2021, 23:10

دقیقا منم همین رو می خوام...
انقدر راه برم و برم و برم...
که جونی تو پاهام نمونده باشه
که وسط راه بیفتم...
جایی بیفتم که کسی نباشه...
که کسی نجاتم نده...
حس می کنم اونجاست که ته دنیاست...
بالاخره اون موقع خدا می بینه کسی از بنده هاش نیست برای نجات من خودش رو نشون میده...
آخه خدا بنده هاش رو دوست داره...
میاد خودش رو نشون میده...
بغلم می کنه...
می برتم می نشونم رو ابرا...
برام چایی دم می کنه...
با طعم هل و دارچین...
بعد هم نوش می کنیم...

8 1 0