منم خو هیچی نگفتم
باید میرفتم ازشون معذرت خواهی میکردم
تازه مامانش بهم میگفت منم چیزایی میدونم ک بگم
منم ک کاری نکرده بودم 😐
گفتم داداشت گفت به بابام ... میگفتن نه قسم خورده ک نگفته
دیگه کلا از خانواده شون متنفر شدم
باید میرفتم ازشون معذرت خواهی میکردم
تازه مامانش بهم میگفت منم چیزایی میدونم ک بگم
منم ک کاری نکرده بودم 😐
گفتم داداشت گفت به بابام ... میگفتن نه قسم خورده ک نگفته
دیگه کلا از خانواده شون متنفر شدم