دکتر نوید بازرگان
این روزها در غم از دست دادن مادر نازنینتان نشستهاید. اجازه بدهید این جمعِ مشتاق که ماههاست در جلسات مثنویخوانی گرد شما حلقه زده، از شما آموخته و نهال شوق در خاطرش نشسته، در این اندوه تسلای شما باشد.
سرکار خانم ملک طباطبایی، مادر نازنین شما برای همه ما نمونه درخشانی از صبوری و باور و همراهیِ شادمانه در راهپیماییِ طولانی به سوی آزادی بودند؛ گویی که تجسم این شعر شاملو در سلوک سالیانِ یک انسان: «شادمانه باش! شاهراه ما از منظر تمامی آزادیها میگذرد».
برای ایشان و پدر بزرگوار شما، چه دستاوردی از این بیش که فرزندان شایسته و آموزنده و فروتنی چون شما در این جهان به یادگار بگذارند؟
https://t.me/masnavi18/229اجازه بدهید آن گونه که شما خود، هر بار در جلسات خوانش مثنوی در جمع ما مینشینید و غبار غم برمیخیزد، ما هم در این اندوه، غبار از جان شما بروبیم و برای شما و خانواده محترمتان تسلا و صبوری آرزو کنیم.
در ستایش زندگی همین بس که مرگ از معنا کردنِ آدمی ناتوان است، این تنها زندگی است که از ما برجا میماند. آن چه معنای ماست نه چگونه رفتنمان از این جهان که چگونه زیستنمان در آن است.
غم و شادمانی به سر میرود / به مرگ، این دو از سر به در میرود.
غم و شادمانی را اکنون دیگر به وجود مادر نازنین شما دسترسی نیست؛ باشد که غم و اندوه از جان شیفته شما هم منزل منزل، دوری کند.
حلقه دوستداران شما در شنبههای مثنوی