و به آن دختري فكر ميكنم
كه ناچار به فراموش كردن اتفاقاتي است كه ضربه هايش هنوز روي بدنش هست..
و آنقدر قوي شده است كه، مجبور است كسي را كه اصلا متاسف نبوده؛ ببخشد..
و عذر خواهي هايي كه هرگز نشنيده است را قبول كند.
كه ناچار به فراموش كردن اتفاقاتي است كه ضربه هايش هنوز روي بدنش هست..
و آنقدر قوي شده است كه، مجبور است كسي را كه اصلا متاسف نبوده؛ ببخشد..
و عذر خواهي هايي كه هرگز نشنيده است را قبول كند.