احمد میدری/ Ahmad Meidari


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی
سوگردانی و افق گشایی_م.م.مجاهدی.pdf
761.4Kb
دوشنبه، هفتم فروردین‌ماه، ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران، این متن در حلقه‌ی دیدگاه نو بحث و بررسی می‌شود.


Forward from: Unknown
افق‌گشایی جامعه، سوگردانی حکومت:
تمهیدی سلبی و ایجابی

محمدمهدی مجاهدی


«چه باید کرد؟»

این متن فراخوانی است به سوی گونه‌ای خاص از کنش‌های فعالانه و حل‌مسأله‌ای برای احیا و اعمال «عاملیت فعال و مؤثرِ» (agency) نزد نیروهای ایران‌دوست در پاسخ به این پرسش.

این دعوت معطوف به سه نفی است:

- از یک سو، نفی دگرگونی‌خواهی انقلابی و تحول‌طلبی همه‌جانبه یا اساسی؛
- از سوی دیگر، نفی سرکوب جامعه‌ی بی‌قرار؛
- و از دیگر سو، نفی دعوت به بی‌عملی، فرصت‌طلبی، عافیت‌اندیشی، جریده‌روی، سازش‌کاری، یا مسؤولیت‌ناپذیری.

هیچ‌یک از پاسخ‌های قطبی‌شده‌ی موجود که با بیان قطعی و زبان جزمی دربرابر پرسش «چه باید کرد؟» می‌نشینند، آشکارا نه توانی چندان برای تحلیل و توصیف وضع موجود دارد، و نه توانشی عیان برای تغییر این وضع به‌نحوی که خیرات عموم مردم ایران بیشتر و با هزینه‌ی کمتر تأمین شود.

با اعتماد بر این بینش نظری‌ـ‌تجربی و کنش‌گرانه که الگوهای نظری حل‌مسأله‌ای، مشروط به شرایطی، می‌توانند عاملیت و فاعلیت سیاسی و اجتماعی بیافرینند، پاسخ مفصل این متن، در چکیده‌ترین تعبیر، چنین قابل بیان است: «احیای حکمت میانه‌روی، بازیابی فضیلت دوراندیشی» از راه «افق‌گشایی جامعه و سوگردانی حکومت.»

این پاسخی است مبتنی بر کثرت‌گرایی ارزشی و پیامدگرایی قاعده‌مند.

در این پاسخ، میانه‌روی حاکی از نشستن در «میانه‌ی هندسی» میان دو موضع دیگر نیست، بلکه ایستاری است که با در انداختن نقدی متقارن و متقابل میان مواضع قطبی‌شده‌ی جاری، می‌کوشد کنش‌/مباحثه‌ی جاری را به صفحه و ترازی فرازین ارتقا دهد.

با پیش‌نهاد چهار معیار، و متکی به مطالعات نونهادگرایی، این متن نیروهای مایل به میانه را از چهار سوی قطب‌نمای سیاسی به چانه‌زنی‌های حل‌مسأله‌ای فرا می‌خواند.

طرف‌های حاضر در چانه‌زنی‌هایی که پایه‌ی ائتلاف‌های حل‌مسأله‌ای اند، با فهمیدن و به رسمیت شناختن دو واقعیت تن به چانه‌زنی می‌دهند:

۱. علی‌رغم اختلاف مبانی و منافع، مسأله‌های مشترکی میان نیروهای رقیب و بدیل هست که بدون حل آن‌ها دامنه‌ی تأمین منافع برای همه محدودتر می‌شود و عرصه برای پافشاری بر مبانی تنگ‌تر می‌شود.

۲. صورت‌بندی و حل بهینه‌ی این مسأله‌های مشترک مستلزم رقابت چانه‌زنانه با دیگر هم‌مسألگانی است که چه‌بسا هم‌مبنا و هم‌منفعت نیستند.

نیروهای متمایل به میانه در کشور ما هرچند پراکنده‌اند ولی اگر در ائتلاف‌های حل‌مسأله‌ای کنار هم قرار گیرند، وزنه‌ای سنگین و چه‌بسا تعیین‌کننده‌‌ترین وزنه در معادلات ثبات و تغییر خواهند بود. این عام‌ترین تعبیر از الگویی است که این متن به عنوان راه‌حل پیشنهادی در میان می‌گذارد. اجزا و جزئیات این الگو با رای‌زنی‌بیش‌تر، به‌ویژه میان نیروهای متمایل به میانه، پرورده می‌شود.

خوانندگانی که فرصت ندارند متن و پیوست آن را بخوانند، ولی می‌خواهند چکیده‌ی انضمامی این مطلب را در یابند، می‌توانند به خواندن قسمت «افق‌گشایی جامعه، سوگردانی حکومت» (صص. ۲۸ تا ۳۵) بسنده کنند.

@mmojahedi


روزهای بی‌قرار

علیرضا قربانی

آهنگساز: حسام ناصری
شعر: حسین غیاثی
ناشر: موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب و موسسه فرهنگی هنری آهنگ اشتیاق


@AlirezaGhorbaniOfficial
@meidari


سلام بر همراهان عزیز

سال سختی را پشت سر گذاشتیم
به امید ان که
روزگار جدیدی را رقم بزنیم

سال نو مبارک

احمد میدری

@meidari


Forward from: 📚✏️ندای سیاست
به نام خدا
در اسفندماه دو فیلم دیدم که دیدن آنها را پیشنهاد می کنم.
یکی فیلم مستند علف: نبرد یک ملت برای زندگی. گویا اولین مستند از ایران است. فیلم در سال 1925 ساخته شده است و داستان کوچ سالانه قوم بختیاری است. فیلم سخت کوشی و نظام مدیریتی ایلی را به تصویر می کشد. هم سخت کوشی و هم نظام هماهنگ زیست جمعی این مردم باورنکردنی است. الگویی از همکاری و تعاون است چنانکه مرتضی فرهادی جامعه شناس می گوید می خواستند زندگی اقوام اولیه را به نمایش بکشند اما الگوی همکاری و دوستی انسانها به تصویر آمد .
فیلم دوم فیلم انتظار برای سوپر منWaiting for "Superman" است. فیلم در سال 2010 ساخته شده است. فیلم در نقد نظام آموزشی آمریکاست از زاویه ای که تاکنون ندیده بودم. نقد اتحادیه معلمان و تغییر نظام آموزشی از دهه 1980 است. از زاویه تغییر سیاست ها از دهه 1980 نظام آموزشی در کتب و مقالات مختلف نقد شده است اما از زوایه نقش اتحادیه معلمان اولین بار است. هر دو فیلم در آپارات موجود و به فارسی دوبله یا زیرنویس شده است و هر دو تماشائی هستند.
سال نو مبارک

@Nedaye_siyasat


Forward from: 📚✏️ندای سیاست
دکتر احمد میدری، معاون پیشین وزیر رفاه و نماینده پیشین مجلس و پژوهشگر نیز دو فیلم زیر را معرفی کردند:

@Nedaye_siyasat


⭕گزارش صوتی نشست کوپنی‌سازی آموزش


🔷 در روز دوشنبه، ۱۵ اسفند ۱۴۰۱، نشست کوپنی‌سازی آموزش با حضور دکتر رضوان حکیم‌زاده، دکتر احمد میدری و آقای محمدرضا نیک نژاد در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار گردید.

@socialplanning_ut
@meidari


تشدید بی‌عدالتی با «کوپنی سازی»آموزش

⭕ آموزش طبقاتی شده است و این بدترین اتفاقی است که می‌توانست برای نظام آموزش در کشور بیفتد.

🔷 در حالی که اجبار آموزش عمومی و رایگان برای همه، قرار بود فرصت تحرک اجتماعی و دستیابی به عدالت آموزشی را فراهم کند.

🔷 امروز اما کمتر کودک روستایی در سن و سال تحصیل می‌تواند فرصت خروج از طبقه اجتماعی کم‌برخوردار را داشته باشد.

🔷 از طرفی نتایج سالانه کنکور هم نشان می‌دهد احتمال قبولی دانش‌آموزان از مدارس دولتی در دانشگاه‌های خوب کشور بسیار پایین آمده و هر سال آنهایی که به منابع مالی بیشتری دسترس داشته و فرصت آموزش باکیفیت در مدارس غیردولتی برای آنها فراهم بوده، صندلی دانشگاه‌ها را از آن خود می‌کنند.

🔷 با این حال هنوز دولت‌ها از مسئولیت خود در قبال ایجاد فرصت برابر دسترسی جامعه به آموزش همگانی طفره می‌روند و حالا در بند ششم ماده ۱ سند «انتظار دولت» از وزارت آموزش و پرورش هم حرف از کوپنی‌‎سازی آموزش به میان آمده. قانونی که بسیاری معتقدند به نفع ثروتمندان است و محرومیت محرومان را عمیق‌تر می‌کند.

انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران با برگزاری نشست «کوپنی‌سازی آموزش؛ اسم رمز خصوصی‌سازی در ایران» از رضوان حکیم‌زاده، معاون سابق آموزش‌ ابتدایی و عضو هیئت علمی دانشکده‌ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه‌ تهران، محمدرضا نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی‌ معلمان‌ و احمد میدری، اقتصاددان و معاون سابق رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دعوت کرد تا پیامدهای اجرای این قانون را بررسی کنند. در ادامه بخشی از آنچه در این نشست گذشت را می‌خوانید.

گزارش کامل را در این لینک بخوانید.

#نابرابری_آموزشی | #مدارس_کوپنی

@mashghemaa @meidari


در دومین شماره اهالی چه گفته شد؟

دومین شماره ماهنامه « اهالی شرق» در پایان بهمن ماه منتشر شد. ماهنامه اهالی شرق به مسائل شهری می پردازد و این شماره آن در مورد مسئله ترافیک است با عنوان « شهر، انسان و آهن. پرونده ای برای قفل شدگی شریان های شهری. آیا می شود گره ترافیک را با راهبردهای فرهنگی و اجتماعی باز کرد؟»

شما می‌توانید از لینک زیر «اهالی» را ورق بزنید و بخوانید:

https://attachment.sharghdaily.com/Zamimeh-Shargh/%20Ahali02.html

@sharghdaily
sharghdaily.com
@meidari


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
⭕️ اهالی شرق: شهر، انسان و آهن

پرونده‌ای برای قفل‌شدگی شریان‌های شهری
آیا می‌شود گره ترافیک را با راهبردهای فرهنگی و اجتماعی باز کرد؟

آیا می‌توان برای بهبود ترافیک به اقدامی مردمی و اجتماعی دست زد؟

علی اعطا: ما تلاش داریم نگاه به مسائله شهری را به امری سیاستی تبدیل کنیم.

احمد میدری: خیابان‌ باید جایی امن و دلنشین برای رفت ‌وآمد مردم باشد.

محمد بهشتی: تهران تبدیل به مجمع الجزایر شده است. به جای افزایش احداث بزرگراههای بیشتر که گویا دیگر امکان پذیر هم نیست، باید تقاضا و طول سفر کاهش یابد.

سرهنگ سید هادی هاشمی رئیس راهور تهران: مسئله تملک بیش از اندازه خودروی شخصی مسئله اصلی ترافیک تهران نیست، از هر ده نفر در ایران، ۸/۲ نفر خودرو دارند و این نسبت در آلمان و کره ۱۱ خودرو به ازای هر ۱۰ نفر است.

میثم معصومی
: معجزه مترو در توکیو: قیمت ملک در توکیوی ۴۵ میلیون نفری بستگی به فاصله ملک تا مترو دارد، زیرا ایستگاه مترو همه چیز است: از مرکز خدمات شهری تا آدرس‌دهی مردم به همدیگر.

محمد نعیمی‌پور
: باید ۱۰۰۰ واگن جدید به ۱۵۰۰ دستگاه کنونی افزوده شود تا بتوان ۳ تا ۴ برابر ظرفیت کنونی جمعیت از طریق مترو جا به جا شوند. ایجاد هولدینگ مترو و فروش اوراق مشارکت، دو ابزار لازم برای گسترش واگن‌ها و مترو است.


@meidari


⭕️یک وزارتخانه بی‌‏انگیزه

گفت‌‌وگوی احمد میدری با علی اصغر فانی، وزیر پیشین آموزش‌‌و‌‌پرورش

کسانی که دغدغه ایران دارند، نمی‌‌توانند نسبت به مسائل آموزش‌‌و‌‌پرورش بی‌‌تفاوت باشند. سرنوشت حال و آینده کشورمان در مدرسه‌‌ها رقم می‌‌خورد.


گفت‌‌وگوی اجتماعی پیرامون مسائل نظام آموزشی کشور، یک‌‌ضرورت است. علی اصغر فانی از کسانی است که بر نظام آموزش‌‌و‌‌پرورش کشور تسلط دارد. کتاب فراتجربه (ناشر عابد 1390 چاپ پنجم) خاطرات علی اصغر فانی است.

خواندن این کتاب و نشستن پای سخنان فانی را به همه توصیه می‌‌کنم. باید کتاب او را خواند تا نه‌‌تنها به مسائل آموزش‌‌و‌‌پرورش ایران در نیم‌‌قرن اخیر واقف شویم، بلکه با نسلی از مدیران کشور که از پایین‌‌ترین سطح، کار خود را آغاز کردند و سال‌ها برای اصلاح آن بخش تلاش کردند، آشنا شویم.
فانی از 15سالگی با معلمی در مدارس‌شبانه، کار را آغاز کرد و تا به امروز مشارکت‌فعال در آموزش‌‌و‌‌پرورش ایران دارد.

فانی سبک تازه‌‌ای از خیریه آموزشی به‌نام مردم (موسسه رشد دانش‌آموزان محروم) را در آپارتمان‌شخصی خود راه‌اندازی کرد.

خیرین آموزش‌‌و‌‌پرورش بیشتر خیرین مدرسه‌سازند، اما فانی ضمن قبول اهمیت خیرین مدرسه‌ساز، امروز شبکه‌‌ای از مدرسه‌یاری را ایجاد کرده است.
او 750منطقه آموزشی کشور را از نظر فقر و کیفیت آموزشی رتبه‌بندی کرده و 110منطقه با ضعف‌آموزشی شدید را شناسایی کرده است.

اکنون موسسه‌ مردم در 40 منطقه که در اولویت دریافت کمک بوده و در سراسر کشور پراکنده هستند را شناسایی و به تقویت معلمان و دانش‌آموزان آن مناطق پرداخته است.

او در سال‌‌های متمادی خدمتش، شبکه‌‌ای از همکاران را که اکثر قریب‌به‌اتفاق آنها امروز بازنشسته شده‌‌اند، دور یکدیگر جمع کرده است تا به کمک همدیگر یاوران مدرسه باشند.

فانی: ابتدای ورود به وزارت آموزش‌‌و‌‌پرورش به‌عنوان وزیر، مساله اول احصاء‌مسائل و چالش‌‌ها بود. در آن زمان طی یک بررسی‌‌ عمیق کارشناسی با حضور مدیران ستادی، نخبگان و خبرگان، ما به 750چالش و مساله در حوزه آموزش‌‌و‌‌پرورش برخورد کردیم، در بررسی دیگری که با حضور معلمان صورت گرفت، این تعداد به هزار چالش رسید. نکته قابل‌تامل این است که اغلب این چالش‌‌ها هم‌‌وزن نیستند، به این معنا که اگر یک‌ چالش حل شود، به‌‌‌دنبال آن ممکن است پنج‌ چالش دیگر نیز حل شود. معتقدم در هر دوره، هر وزیر آموزش‌‌وپرورش در بهترین شرایط می‌تواند دو تا سه‌چالش اصلی را حل کند،‌‌ بنابراین این دو تا سه‌چالش باید اصلی و اساسی باشند که بتوانند به‌دنبال خود چند چالش دیگر را که هم‌وزن آنهاست، حل کنند.

فانی: من بارها بر این نکته تاکید کردم که یک وزارت‌‌خانه قادر نیست به‌‌تنهایی 15میلیون دانش‌‌آموز وقت را اداره کند، بنابراین همه بخش‌‌های دولتی، خصوصی و حتی مردم باید به کمک آن بیابند، بنابراین توسعه مشارکت و جلب‌ همراهی گروه‌‌ها و نهادهای مختلف، گریز ناپذیر بود. سومین سیاست یعنی تمرکززدایی به ساختار متمرکز وزارت آموزش‌‌و‌‌پرورش بر می‌‌گشت، این وزارت‌خانه یک نهاد به‌‌شدت متمرکز است که امروزه حتی توزیع کتاب درسی را نیز خود انجام می‌‌دهد. چهارمین سیاست، ارتقای‌مدیریت آموزشگاهی بود؛ من باور دارم که اگر مدیر مدرسه تدبیر لازم را داشته باشد، می‌‌تواند به‌تنهایی بسیاری از مسائل داخل مدرسه را حل کند. پنجم، تلاش برای بودجه‌‌ریزی عملیاتی بود که متاسفانه ما در این‌‌مورد هیچ‌کاری نتوانستیم انجام دهیم چرا‌که سازمان برنامه و بودجه آمادگی لازم را نداشت.

این گفتگوی خواندنی را در پیوند زیر بخوانید.

https://tinyurl.com/2h5fsnwe
@meidari


Forward from: شرق

12 last posts shown.

0

subscribers
Channel statistics