اخ قلبم وایی ننه🥺🤕
پسره فکر میکنه زن حاملش پدرش قاتل مادرشه😞🖤
موهام رو گرفت و شروع کرد به خندیدن:
- توی این مدت مار تو خونم بود، توی لعنتی دختر قاتل مادرمی مادری که با شکم حامله جلوم کشته شد!
تقلا کردم و سعی کردم از جنین پنج ماههام محافظت کنم:
- آتش ولم کن من که گناهی ندارم...
محکم با دستش روی دهنم کوبید و شروع کرد به سیلی زدن به جا جای بدنم:
- همین که از تخم و ترکهی همون پدری دلیلی میشه برای ریختن خونت نفس آتش!
به گریه میوفتم و جنینم توی بطن حسابی لگد میزنه، آتش با نفرت به صورتم خیره میشه و مشت محکمش روی دهنم نشست از درد جیغ زدم:
- کاری میکنم که پدرت بخاطر کاری که با مادرم کرده به گوه خوردن بیوفته سپید من تو رو قصاص خون مادرم میکنم.
شلاق رو توی دستهاش پیچوند و روی تنم فرود آورد که جیغ زدم و دستم رو بالا بردم اما شدت ضربههاش رو بالاتر برد بدنم خونی و کرخت شده بود
- ن... ز...ن.
با شنیدن زمزمهی بی جونم بهت زده چشم بست و سمتم اومد خون توی دهنم رو توف کردم که رنگش پرید🔥
https://t.me/+eEi8rHxYDRUxOTc8
20 پاک
پسره فکر میکنه زن حاملش پدرش قاتل مادرشه😞🖤
موهام رو گرفت و شروع کرد به خندیدن:
- توی این مدت مار تو خونم بود، توی لعنتی دختر قاتل مادرمی مادری که با شکم حامله جلوم کشته شد!
تقلا کردم و سعی کردم از جنین پنج ماههام محافظت کنم:
- آتش ولم کن من که گناهی ندارم...
محکم با دستش روی دهنم کوبید و شروع کرد به سیلی زدن به جا جای بدنم:
- همین که از تخم و ترکهی همون پدری دلیلی میشه برای ریختن خونت نفس آتش!
به گریه میوفتم و جنینم توی بطن حسابی لگد میزنه، آتش با نفرت به صورتم خیره میشه و مشت محکمش روی دهنم نشست از درد جیغ زدم:
- کاری میکنم که پدرت بخاطر کاری که با مادرم کرده به گوه خوردن بیوفته سپید من تو رو قصاص خون مادرم میکنم.
شلاق رو توی دستهاش پیچوند و روی تنم فرود آورد که جیغ زدم و دستم رو بالا بردم اما شدت ضربههاش رو بالاتر برد بدنم خونی و کرخت شده بود
- ن... ز...ن.
با شنیدن زمزمهی بی جونم بهت زده چشم بست و سمتم اومد خون توی دهنم رو توف کردم که رنگش پرید🔥
https://t.me/+eEi8rHxYDRUxOTc8
20 پاک