آخرین باری که میخواستم لب به فریاد باز کنم را خوب به یاد میآورم..
به زلالی اب درخشنده چشمه!
درست زمانی که دیگر جسمی برای بودن نبود..
روحی برای لمس شدن
احساسی برای شنیدن و سخنی برای شنیده شدن؛ نبود.
به زلالی اب درخشنده چشمه!
درست زمانی که دیگر جسمی برای بودن نبود..
روحی برای لمس شدن
احساسی برای شنیدن و سخنی برای شنیده شدن؛ نبود.