مُلّامحسن


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


ارتباط با ادمین:
@mofr1414

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


معلول‌ها فقط ما را وادار به گلایه می‌کنند


خسرو گل‌ سرخی در زمان حکومت پهلوی متهم به شرکت در توطئه‌ای برای ترور خانواده پهلوی شد. دادگاه نظامی گل سرخی و دوستانش را به اعدام محکوم کرد و گل سرخی در 29 بهمن 1352 اعدام شد.
گل سرخی در قسمتی از دفاعیه خود می‌گوید:

🔷اتهام سیاسی در ایران نیازمند اسناد و مدارک نیست. خود من نمونه صادق این گونه متهم سیاسی در ایران هستم. در فروردین ماه، چنانکه در کیفرخواست آمده، به اتهام تشکیل یک گروه کمونیستی که حتی یک کتاب نخوانده است، دستگیر می‌شوم. تحت شکنجه قرار می‌گیرم و خون ادرار می‌کنم. بعد مرا به زندان دیگری منتقل می‌کنند. آنگاه هفت ماه بعد دوباره تحت بازجویی قرار می‌گیرم که توطئه کرده‌ام. دو سال پیش حرف زده‌ام و اینک به عنوان توطئه‌گر در این دادگاه محاکمه می‌شوم. اتهام سیاسی در ایران، این است.

🔷زندان های ایران پر است از جوانان و جوان‌هایی که به اتهام اندیشیدن و فکر کردن و کتاب خواندن، توقیف و شکنجه و زندانی می‌شوند. آقای رییس دادگاه! همین دادگاه‌های شما آنها را محکوم به زندان می‌کنند. آنان وقتی که به زندان می‌روند و برمی‌گردند، دیگر کتاب را کنار می‌گذارند. مسلسل به دست می‌گیرند. باید دنبال علل اساسی گشت. معلول‌ها فقط ما را وادار به گلایه می‌کنند. چنین است که آنچه ما در اطراف خود می‌بینیم، فقط گلایه است.
@mohsenp1414


در خبرهای امروز خواندم که عده‌ای از طلاب تصمیم گرفته‌اند تا گروه‌هایی تشکیل بدهند و مطالبات مردم را پیگیری کنند و از همین رو با بعضی از مراجع تقلید دیدار کرده‌اند. اینکه در راستای پیگیری مشکلات مردم به کسانی مراجعه کرده اند که خودشان بخشی از مشکل هستند، محل کلامم نیست. اما آنها فکر نمی‌کنند کمی دیر شده؟
بیش از ده سال است که در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل هستم. به یاد دارم که از سال 88 به بعد به شدت ما را از ورود به سیاست منع می‌کردند و می‌گفتند فقط درستان را بخوانید! شما را چه به سیاست؟ یا آنهایی که کمی انقلابی بودند می‌گفتند طلبه هم باید سیاسی شود اما به وقتش! در حال حاضر حضرت آقا حضور دارند و ایشان هم از ما می‌خواهند که فقط درس بخوانیم! یا وقتی بحثمان بالا می‌گرفت می‌گفتند خود امام خمینی هم طلبه بوده و تا مدتها فقط همین درسها را می‌خوانده! چرا کاسه داغ‌تر از آش می‌شوید؟!
برای مخاطب نا آشنا با فضای حوزه علمیه شاید درک فضای تقدسی که در حوزه به وسیله آن طلاب را اداره می‌کنند، کمی مشکل باشد اما همواره اساتید قدرتشان در اقناع ما بیشتر بود. انصافا برخی از مطالبشان و دغدغه آنها در مورد تحصیل علم بسیار به جا و درست بود و هست. اما به خاطر دارم که بعد از انتخابات92 برای استاد عزیزم که اصرار عجیبی بر عدم ورود به مباحث سیاسی داشت، داستانی را نقل کردم! نمی‌دانم واقعا این ماجرا واقع شده است یا خیر اما مضمونش بسیار جالب است. در نشریه‌ای خوانده بودم که سخنران معروف جناب بهلول که بسیار در افشاء مفاسد سیاست رضاخان تلاش می‌کرده، تصمیم می‌گیرد که کارهایش را رها کند و برای کسب تحصیل به نجف اشرف برود. در نجف آسید ابوالحسن اصفهانی که مشهور ترین مرجع زمان خودش بوده با او مواجه می‌شود و از او می‌پرسد که چرا به نجف آمدی؟ بهلول در جواب می‌گوید که آمده‌ام بیشتر درس بخوانم تا مجتهد و مرجع تقلید بشوم! آسید ابوالحسن اصفهانی به او می‌گوید لازم نیست تو به قدری درس بخوانی تا مرجع بشوی! چون با کارهایی که این رضاخان دارد انجام می‌دهد تا موقعی که تو مرجع بشوی، مسلمانی باقی نمانده تا بخواهد از تو تقلید کند! به ایران برو و به همان امور گذشته‌ات ادامه بده.
البته استاد من زیر بار تطبیق آن شرائط به اوضاع کنونی نمی‌رفت اما گذشت زمان حقائق بیشتری را آشکار کرد. حتی به خاطر دارم که 9 روز قبل از انتخابات96 در سرویس حوزه علمیه که به پردیسان (حاشیه قم) می‌آمد، آخر اتوبوس نشسته بودم و چون مسافت کمی طولانی است، عده‌ای از روحانیون مشغول بحث‌های داغ سیاسی و دفاع از آقای رئیسی بودند. یکی از آنها بعد از مدتی به من گفت شما اهل کجا هستید؟ گفتم تهران! شروع کرد به پند و نصیحت که مواظب باش تهران می‌روی باید درست با آنها مواجه شوی تا آنها را اقناع کنی که به رئیسی رای بدهند. من با یک لبخند توام با نا امیدی گفتم حاج آقا انتخابات را می‌بازید! ناگهان سه چهار نفری ناراحت شدند که چرا تو این حرف را میزنی؟ طبیعتا چون من لباس روحانیت هم نمی‌پوشم کمی احساس تفوق بر من می‌کردند! خودم را جمع و جور کردم و گفتم: من شما را نمی‌شناسم! اما به وضعیت طلبه‌ها نگاهی بندازید! چهارسال از سیاست اجتناب می‌کنند و همه چیز را به بهانه درس رها می‌کنند، بعد دو هفته مانده به انتخابات شروع به فعالیت می‌کنند و به خیال خودشان در همین دو هفته کار را تمام می‌کنند! خب معلوم است که شکست میخورند! اصلا چه کسی گفته که یک شخص روحانی نامزد انتخابات شود؟ مگر ورود در امر سیاسی صرفا به کاندیداتوری در انتخابات است؟ و از آنها گلایه کردم که چرا اکثر طلاب در حد خودشان به تحلیل مباحث سیاسی نمی‌پردازند. (البته نگارنده خودش به رئیسی رای نداد چون او را نماینده انقلابی‌ها نمی‌دید ولی مجالی نبود که با آن طرفداران دوآتشه سر ایشان بحثی بکند) و البته آنها آن روز از من قبول نکردند که شکست خواهند خورد بعدا هم با آنها رو به رو نشدم تا حالشان را ببینم اما گاهی با خودم فکر می‌کنم که آیا طلبه‌های ساده زیست پاکدل با درآمدی کمتر از کارگران عزیز، که اعتمادهای بیجا و غلط به دیگران کردند و امر سیاسی را به افرادی ناصالح واگذار کردند، حقشان نیست که به این روز بیفتند؟
متاسفانه به دلیل اعتمادهای بیجا و تقدس‌های خودساخته، روحانیت خودش به بخشی از وضع موجود تبدیل شده است که بازسازی آن به آسانی امکان پذیر نیست.
@mohsenp1414


دو روی یک سکه

🔷"رجوی به هادی غفاری‌ها نیاز داشت تا نیروهایش را توجیه کند که جمهوری اسلامی سرکوبگر است"
این جمله‌ای است که آقای عبدالرضا داوری که این روزها به خاطر کامنت‌های توهین آمیز افراد ناشناس در حبس به سر می‌برد، در دی95 هنگام مناظره با هادی غفاری آخوند به ظاهر اصلاح طلب بیان کرد. عبدالرضا داوری در مناظره با هادی غفاری با اشاره به اعدام بدون محاکمه امیر عباس هویدا در سال‌های اولین انقلاب، اقدامات متعدد غیرقانونی و غیرشرعی مسئولان وقت از جمله هادی غفاری را زمینه ساز اصلی فتنه مجاهدین ‌دانست و هادی غفاری‌ها را آن روی سکه مجاهدین تحلیل ‌کرد.

🔷در واقع این توصیف، منحصر در فتنه مجاهدین نمی‌شود بلکه در تمامی فتنه‌هایی که برای جمهوری اسلامی رخ داده است، همواره دستگاه حاکم علاقه مند بوده تا آن فتنه را تک بُعدی ببیند یا با دادن آدرس‌های غلط، آن را تحلیل کند. اما آن روی سکه فتنه‌ها چه کسانی هستند؟ به عبارت روشن‌تر اگر رهبران یک جریان معترض، انسان‌های فاسدی هستند، چطور حامیانشان حاضر شده‌اند از آنها حمایت کنند؟ و چطور تعداد قابل توجهی از مردم را همراه خود کرده‌اند؟ آیا همه‌ی مردم حامی آنها نیز انسان‎‌های فاسدی هستند؟

🔷در تحلیل دستگاه حاکم که همواره خود را حق مطلق می‌بیند، مردم همراه با این جریانات را انسان‌هایی فاسد یا نهایتا ساده لوح و احمق می‌پندارند اما هیچ گاه درباره میزان عملکرد خودش که اسباب نارضایتی مردم را فراهم کرده است، نظری نمی‌دهد یا نارضایتی را صرفا به قوه مجریه تقلیل می‌دهد در حالی که خود رئیس قوه مجریه نیز از نظر شورای نگهبان نظام، امین باتقوا مومن مدیر و مدبر شناخته شده است یا نقش دستگاه قضایی نظام که موظف به اجرای عدالت و برخورد عادلانه با مفسدان است، نادیده گرفته می‌شود در حالی که با یک نظرسنجی ساده نیز می‌توان میزان رضایت مندی مردم را از قوه قضائیه و به طور کلی از مجموعه نهادهای انتصابی نظام تشخیص داد. و در این میان، توهین‌های مکرر مسئولان به مردم معترض، خشم آنها را دوچندان می‌کند که نمونه‌های فراوانی دارد. به عنوان نمونه معاون رئیس قوه قضائیه در مواجهه با حجم عظیم مالباختگان موسسات مالی که تجمعاتی عاری از خشونت داشتند، صراحتا آنها را اشخاصی طماع و سودجو معرفی می‌کند.

🔶نتیجه آنکه اگر قرار باشد رهبران یک شورش، فتنه گر باشند، اشخاص و نهادهایی که با عملکرد ضعیفشان و توهین‌های مکررشان به مردم، باعث همراهی تعداد قابل توجهی از مردم با یک شورش می‌شوند، به طریق اولی فتنه گر هستند و در واقع رهبران یک شورش خشونت آمیز بر ضد منافع مردم، نقش مکمل مسئولان ناکارآمد و ضعیف و آن روی دیگر سکه هستند.

https://t.me/mohsenp1414/78

پی نوشت:
در همین رابطه ببینید:
1.تحلیل آقای علی اللهیاری در کانال مکتوبات؛ از همان ۸۸ مهمترین انتقاد ما به سیاست‌های کلان نظام این بود که مقصر حوادث، همین مسئولین رده بالای مملکت هستند؛ نه مردم، نه بدنه‌ی جنبش سبز. متن کامل در https://t.me/maktubat/4458
2.تحلیل کانال آرمانشهر؛ بر این نظرم سازمان‌ها، حرکت‌ها و رسانه‌هایی همچون گروهک منافقین، ری‌ استارت و آمدنیوز برخلاف ادعا و ظاهرشان، قوی‌ترین حافظان وضع موجود ایران و بزرگترین خائنان به مردم ایران هستند. متن کامل در https://t.me/armanha_tk/1273

@mohsenp1414


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
تحلیل عبدالرضا داوری از فتنه مجاهدین؛
رجوی به هادی غفاری‌ها نیاز داشت تا نیروهایش را توجیه کند که جمهوری اسلامی سرکوبگر است
@mohsenp1414


افشاگریِ خوب - افشاگریِ بد؟

بخش دو از دو

🔷اما محمود احمدی نژاد دوبار علیه برخی از مسئولان جمهوری اسلامی افشاگری کرد که با واکنش علنی مقام معظم رهبری روبه رو شد. احمدی نژاد در مناظره‌های سال 88 از ثروتمند شدن پسران هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری پرسید و پسر هاشمی رفسنجانی را با استناد به پرونده‌ی استات اویل به بی قانونی متهم کرد.
مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه 29 خرداد که نظرات رئیس جمهور وقت را در قیاس با هاشمی رفسنجانی، به نظرات خود نزدیک‌تر دانست، از افشاگری‌های مناظره‌ها هم گلایه کردند که در آن برهه چندان مورد توجه قرار نگرفت.

🔷 واکنش دوم مقام معظم رهبری در بهمن ماه سال 91 بود. احمدی نژاد فشارهای وارد شده به دولتش را به کارگردانی خاندان پر قدرت و با نفوذ لاریجانی می‌داند و با استناد به یک فیلم، فاضل لاریجانی را به فساد اقتصادی و رئیس قوه مقننه و رئیس قوه‌ی قضائیه را به حمایت از وی متهم می‌کند و علی لاریجانی متعاقبا از خود دفاع می‌کند و به نقل از برادر احمدی نژاد می‌گوید که محمود احمدی نژاد با منافقین در ارتباط است. ماجرا به این جا ختم نمی‌شود و چند روز بعد احمدی نژاد در واکنش به بازداشت مرتضوی می‌گوید :
" قوه قضائیه قوه‌ی ملت است و یک سازمان ویژه خانوادگی نیست. شخص دیگری تخلف کرده کسی که آن تخلف را افشاء کرده بازداشت می‌شود"
مقام معظم رهبری در واکنش به اقدامات احمدی نژاد در مجلس، اقدام رئیس جمهور سابق را خلاف شرع، خلاف قانون، خلاف اخلاق و تضییع حقوق مردم توصیف می‌کنند و سخنان علی لاریجانی را صرفا "قدری زیاده روی" قلمداد می‌کنند و قوه قضائیه نیز علی رغم ادعاهای فراوان و با گذشت پنج سال از افشاگری احمدی‌نژاد، به پرونده فاضل لاریجانی رسیدگی نمی‌کند.

🔷اما در حال حاضر روزانه انواع اتهامات ثابت نشده از سوی رئیس قوه مجریه و دیگر مسئولان دولتی و قضایی به احمدی نژاد و مجموعه‌ی تحت مدیریت وی گفته می‌شود اما واکنشی از سوی مقامات عالی رتبه دیده نمی‌شود و فرصتی هم در اختیار مسئولان دولت قبل برای پاسخگویی و دفاع از اتهامات داده نمی‌شود.

🔶سوال اساسی این است که آیا افشاگری در آن زمان بد بوده است و در حال حاضر ایرادی ندارد؟ آیا صرفا افشاگری‌هایی که احمدی‌نژاد انجام می‌داده قبیح بوده است؟ آیا افشاگری‌ها و سیاه نمایی‌هایی که حسن روحانی و خانواده لاریجانی درباره احمدی‌نژاد انجام می‌دهند، کار زشتی نیست تا با واکنش مقامات عالی رتبه مواجه شوند؟

https://t.me/mohsenp1414/73

👈🏻لینک بخش اول: https://t.me/mohsenp1414/76

@mohsenp1414


افشاگریِ خوب - افشاگریِ بد؟

بخش یک از دو

🔷نشریه خط حزب الله وابسته به دفتر رهبری در یادداشتی که با عنوان "پیمان رهبر" منتشر کرده است، به تحلیل و تئوریزه کردن سخنان چند روز گذشته مقام معظم رهبری درباره احمدی‌نژاد پرداخته است. نویسنده این یادداشت می‌گوید:
"متاسفانه رفتارهای خلاف شرع خلاف قانون و خلاف اخلاق بارهای در دوره دولت های نهم و دهم صورت گرفت و هر بار با تذکر جدی رهبر انقلاب مواجه شد. چه در مورد افشاگری‌های سیاه نمایانه از مدیریت سال‌های گذشته انقلاب و متهم کردن اشخاص در مناظرات ریاست جمهوری سال1388 و چه در قالب اتهام به دو قوه دیگر با استناد به موارد اثبات نشده در دادگاه."

🔷اما محمود احمدی‌نژاد چهار سال است که حجم سنگینی از اتهامات را بر دوش می‌کشد و فرصت پاسخگویی به وی داده نمی‌شود و شکایات او از اتهام زنندگان نیز به جایی نمی رسد. نمونه آشکار آن اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی است که بارها دروغ های شاخدار و سیاه نمایی‌های زیادی درباره درآمدهای نفتی دولت های نهم و دهم انجام داده و شکایت احمدی‌نژاد از او نه تنها رسیدگی نشده بلکه برای جهانگیری منع تعقیب صادر شده است.

🔷احمدی‌نژاد در تیرماه96 در نامه‌ای که خطاب به ملت ایران نگاشته شده بود، می‌گوید:
"از آنجا که طی سالهای اخیر شکایت ما از افترا و اتهام زنندگان تا کنون رسیدگی نشده است، به ناچار باید این مسائل را با شما در میان بگذارم." و به تدریج فیلم‌های مختلفی را درباره اتهامات مطرح شده درباره خود و یارانش و همچنین مشکلات مردم مثل مالباختگان موسسات مالی، منتشر می‌کند و ضمن ابراز مخالفت خود با خانواده لاریجانی، این خانواده را منشا فشارهای وارد شده بر زندگی مردم اعلام می‌کند.

🔷احمدی نژاد در سال 88 توسط اصلاح طلبان و حامیان هاشمی رفسنجانی، به دروغگویی، فساد اقتصادی، ارتباط با رمالان و ساحران و... متهم می‌شد. اتهاماتی که مقام معظم رهبری آنها را اتهاماتی نا به جا و زشت می‌دانستند. اما احمدی‌نژاد در زمان دولت دهم به خصوص از سال 90 به بعد، علاوه بر شنیدن این اتهامات از سوی اصلاح طلبان، این اتهامات را از ناحیه اصولگرایان و خانواده‌های پر قدرت سیاسی و منصوبان رهبری با زبان دیگری می‌شنود تا حدی که مسئولان قوه قضائیه، نمایندگان مجلس و برخی از سران سپاه پاسداران و مراجع تقلید از مهم ترین مخالفان وی شمرده می‌شوند.

🔷به عنوان نمونه آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه در بهار سال 90، حلقه‌ی اصلی مدیریتی دولت دهم را "غوطه ور در مفاسد اقتصادی"، " دارای تمام انحرافات گذشته " و " مرتبط با رمالان " توصیف می‌کند و دلیلی بر مدعای خود ارائه نمی‌دهد. اما از سوی هیچ یک از مقامات عالی رتبه به این سخنان و مشابه این اتهامات که از سوی دیگر مسئولان گفته می‌شد، واکنش علنی نشان داده نمی‌شود. تنها واکنشی که به صورت غیر رسمی نقل شده است نقل احمد توکلی از واکنش رهبر انقلاب به اتهامات او به دولت دهم است؛ بر طبق نقل این نماینده‌ی سابق مجلس، مقام معظم رهبری در واکنش به اتهامات ثابت نشده‌ی وی به دولت دهم، انتقادات او از دولت دهم را از روی کینه توزی دانسته‌اند و به وی تذکر داده‌اند. اما اینکه آیا مقام معظم رهبری به منصوبان خودشان که اتهامات متعددی به رئیس جمهور سابق و اطرافیان وی نسبت داده‌اند، تذکری داده‌اند یا نه؟ مطلب روشنی درباره این موضوع وجود ندارد بلکه برخی از مخالفان مانند آملی لاریجانی همواره مورد تمجیدهای خاص ایشان قرار گرفته‌اند و آنچه مسلم است این است که به این اتهامات ثابت نشده در دادگاه، واکنش علنی داده نشد.
https://t.me/mohsenp1414/73

👈🏻لینک بخش دوم:https://t.me/mohsenp1414/77

@mohsenp1414


نشریه خط حزب الله وابسته به دفتر رهبری، در یادداشتی با عنوان "پیمان رهبر"، به تئوریزه کردن سخنان مقام معظم رهبری درباره احمدی‌نژاد پرداخت.
@mohsenp1414


Forward from: مُلّامحسن
تحلیل جالب علامه طباطبائی از داستان حضرت یوسف
________

داستان سوره ی یوسف درباره ی این است که اگر بنده ای قلب خود را برای خداوند خالص کند و درون خود را با محبت خداوند پر کند ، خداوند خودش متولی امور زندگی او می شود .
یوسف بنده ی مخلصی بود که اسباب مختلفی برای ذلیل کردن او جمع شد تا او را زمین بزند اما هرگاه در آستانه ی هلاکت قرار می گرفت خداوند از همان راهی که قرار بود او ذلیل شود ، او را احیا می کرد و جلوتر می برد .
1.برادران یوسف به وی حسادت کردند و وی را در قعر چاه انداختند و او را به ثمن بخش فروختند اما مصری ها وی را از چاه بیرون کشیدند و به پول هنگفتی فروختند و وی را وارد خانه ی عزیز مصر کردند .
2. زلیخا با تهمت زدن به وی او را وارد زندان کرد اما همان زندان باعث قرب و نزدیکی یوسف به پادشاه مصر شد
3.پیراهن خونین یوسف باعث نابینایی یعقوب علیه السلام شد اما همان پیراهن یوسف باعث بینایی پدرش یعقوب شد
و ...
و به صورت کلی هر سبب مخالفی که با وی نزاع کرد و در طریق کمالش سد و مانع شد خداوند همان مانع را سبب رشد یوسف قرار داد ...

الميزان فى تفسير القرآن، ج‏11، ص: 74
@mohsenp1414


‏این یک فرضیه است اما فرضیه دیگر آن است که با ایجاد نمایش "تندرو_میانه رو" و تحت پوشش "گفتمان امنیت"، ایران را وادار به پذیرفتن پلن میانه رو های انگلیسی در برابر تندروهای آمریکایی کنند
@mohsenp1414


آن زمان که از ضرورت انتخابات آزاد گفته شد، بسیاری از مسئولان نظام از جمله شخص آقای جنتی دبیرشورای نگهبان این شعار را رمز فتنه جدید دانستند! و صاحبان آن شعار را اشخاصی منحرف نامیدند!
حالا معلوم شده فتنه گران و منحرفان همان کسانی هستند که خود را بیضه اسلام فرض کرده‌اند و همواره جلوی انتخابات آزاد را گرفته‌اند و اینگونه اسباب تضعیف اسلام عزیز و کشور و مردم را فراهم کرده‌اند.
نیاز به توضیح ندارد که فلسفه انتخابات حاکم شدن فضای آرامش در کشور است. در واقع انتخابات برگزار می‌شود تا مردم با دادن رای، جلوی حَکَم شدن شمشیر را بگیرند اما مستکبران از درک این حقیقت عاجز هستند و با "دموکراسی کنترل شده" موجب نقض غرض از انتخابات شده‌اند.
آنها که صدای مردم را به بهانه‌های واهی نظیر "دو قطبی" نادیده می‌گیرند و با تئوری "ترس" و "امنیت" آنها را وادار به شرکت در انتخابات می کنند و سپس متبخترانه از "اعتماد عمومی" به خودشان می‌گویند، حقشان است که این چنین از واقعیت سیلی بخورند.
اما من با موج اول این تظاهرات هیچ ارتباطی برقرار نمی‌کنم. آنچه فعلا در حال رخ دادن است یک جریان کاملا ویرانگر است که گویا به هیچ اصولی پایبند نیستند. شعارهای ناهمگون و بعضا بی مبنا با حمایت‌های کم نظیر آمریکا مواجه شده است. قطعا جریان ویرانگر بی مبنایی که آمریکا قرار است آن را رهبری کند، جز به بازیچه شدن و از آغوش یک مستکبر به آغوش مستکبر دیگری افتادن، ختم نمی‌شود.
بنابر این مردم دردمند معترض به نظم موجود ابتدائا باید یک رهبر و لیدر استکبار ستیز داشته باشند که هم در برابر مستکبران داخلی ایستادگی کند و هم در برابر مستکبران خارجی! در غیر این صورت یا به راحتی سرکوب می‌شوند و یا موفقیتی به دست نخواهند آورد و صرفا اسباب سلطه مستکبران دیگری را فراهم می‌کنند.
@mohsenp1414


اگر 9دی نبود ‌فتنه گران معاهده‌ای به نام برجام تصویب می‌کردند تا استقلال کشور و خون شهدا را پایمال کنند! سپس به یکدیگر حقوق های نجومی می‌دادند و بیت المال را غارت می‌کردند. آنها دروغگویان و دغلکارانی بودند که خود را مدافع مردم جا می‌زدند اما یارانه را که حق مسلم مردم است، اگر به رفراندوم می‌گذاشتند و از ملت تو دهنی می‌خوردند، مردم را تحقیر و یارانه بسیاری از آنها را قطع می‌کردند تا عزت و کرامت مردم را له کنند! و هزاران مفسده دیگر که قرار بود آنها مرتکب شوند اما 9دی جلوی آنها را گرفت.

@mohsenp1414


گفتگوباخلخالی.pdf
6.4Mb
فایل کامل مصاحبه فضلی‌نژاد با صادق خلخالی
@mohsenp1414


توجیه هر اتفاقی درجمهوری اسلامی به دلیل حضور ولی فقیه صحیح نیست آن هم اتفاقاتی که دراین حدود۴٠ سال رخ داده است مثل قضایای سال۶۷ و یا ادامه جنگ ازسال٦۱ و قضایایی ازاین دست که نشانگر آن است که درنظام اشتباهات فاحش هم رخ داده که بخش عظیمی از آن مربوط به دهه اول و رفتار بعضا پر غلط قوه قضاییه با مخالفین هست.
بخشی ازمصاحبه صادق خلخالی دادستان منصوب از طرف امام خمینی (قدس سره) و اشتباهات فاحش امثال خلخالی نشان می‌دهد که عدم نظارت کافی و مطلق العنان بودن و توجه نکردن به موازین اخلاقی و انسانی و بی توجهی به انتقادات چه ضربات مهلکی را بر پیکره نظام وارد کرده و می‌کند.


بخشی از گفت و گوی فضلی‌نژاد با شیخ صادق خلخالی در سال ۱۳۸۱:

➕پیام فضلی نژاد : اما شما در پاره ای از گفت و گو های خصوصی تان با من و دیگران گاه اشاره کرده اید به افراط هایی که در زمان حاکمیت شرع شما صورت گرفته ، چه از جانب خود شما و چه از جانب منصوبانتان...

➖صادق خلخالی : یکبار گفتم که حالا نبش قبر نکن ، اتفاقاتی افتاد . نمی گویم که هیچ خطایی نبود که ، ولی وارد ماهوی آنها نمی شوم. بماند بین من و خدای من...

➕پیام فضلی نژاد : برای تاریخ هم نمی خواهید خطایی از آن خطاها را بازگویید ؟

➖صادق خلخالی : تاریخ باید نماد دلاوری های انقلابیون باشد ، حالا خطاهایشان را که نباید بزرگ کرد. مثلا اینکه پاسداران یک برادر دوقلو را به جای دیگری آورده اند و من اعدامش کرده ام ، اینکه نکته مهمی نیست یا مثلا یک گروه بودند که آخر سال 59 فکر می کنم دستگیر کردند که اساسا اسلامی بودند ، اما خب به ما گفتند که اینها مارکسیست هستند و من بدون فوت وقت از دم تیغ گذراندمشان. بعد هم اعلام کردیم اینان در صف شهدای انقلاب هستند و حقیقتاً​ هم دروغ نگفتیم...

➕پیام فضلی نژاد: یکی برای من تعریف می‌کرد که شما روزی بنا داشتید بیست نفر را با هم محاکمه کنید. جلوی صف آنها رفتید و گفتید یکی درمیان از سمت راست، اولی اعدام شود و دومی حبس ابد برود. نفر آخر که حبس ابد گرفته بود ، به امید اینکه شاید روزی آزاد شود ، گویا خنده‌ای بر لبانش نقش بست و شما تا خنده او را دیدید گفتید حال که اینطور شد از آخر صف، یکی در میان ، اولی اعدام شود و بعدی به حبس ابد رود...

➖صادق خلخالی : آن خنده شیطانی بود. دقیقاً​ آن صحنه را به یاد دارم....

➕پیام فضلی نژاد : خنده آن فرد شیطانی بود، مثلا . گناه بقیه متهمان چه بود ؟! و اصلا مگر خنده دلیل اثبات اتهامی است؟!

➖صادق خلخالی : الان شما می آیید از دلیل و اثبات دلیل حرف می زنید . آن موقع این چیزها نبود اصلا. می گفتند فلانی ضد انقلاب است ما هم اعدامش می کردیم. آن دسته هم که گفتی همه شان محارب بودند. حبس ابد هم با اعدام که زیاد فرقی نمی کرد...
https://t.me/mohsenp1414/68
@mohsenp1414


اصلاح طلبان و دو راهیِ قدرت طلبی و اصلاح طلبی

🔷بدون تردید اتفاقات سال88 نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. اتفاقاتی که باعث اعتراضات گسترده اصلاح طلبان شد تا برای مدتی طولانی باعث تغییرات مهمی در مناسبات کشور شود. اینکه سران اصلاح طلب را افرادی دروغگو و فاسد بدانیم مانع از این نمی‌شود که دغدغه بدنه مردمی حامی آنها را بررسی نکنیم. چرا که قطعا تمامی 13 میلیون نفری که به موسوی رای دادند، حامی دروغ و فساد نبودند. پس پرسش اساسی و مهم این است که دغدغه آنها چه بود؟ آیا همه آنها فریب خورده بودند؟ آیا مشکلات آنها صرفا با شخص محمود احمدی‌نژاد بود؟

🔷توصیه رهبر ایران به احمدی‌نژاد در 9 شهریور 95 مبنی بر عدم حضور در انتخابات به دلیل شکل گیری دو قطبی، یادآور حوادث سال88 بود. اما تحلیل احمدی‌نژاد از حوادث سال 88 حائز نکاتی است که به نظر می‌رسد بیشتر با واقعیت جامعه سیاسی ایران تطابق دارد. وی در 15شهریور95 یعنی یک هفته بعد از توصیه رهبر ایران، در جلسه‌ای به تحلیل حوادث سال 88 می‌پردازد. او اعتراضات را اصالتا متوجه شخص خودش نمی‌بیند و اعتقاد به لزوم بازخوانی کارنامه عملکرد مسئولان نظام دارد. احمدی‌نژاد می‌گوید: خدمت بعضی از آقایان رفتم و مشکل را گفتم که چرا هر وقت یک پرچم بلند می‌شود، سیزده چهارده میلیون پای ثابت دارد؟ اما گفتند اینها را رها کن! اینها از دست رفته اند! من به او گفتم: متوجه هستید چه می‌گویید؟ چهارده میلیون رای دهنده یعنی با خانواده هایشان بیست و پنج میلیون جمعیت فاتحه؟ پس کارمان تمام شده است و "باختیم"! ما گفتیم هفت میلیارد را می‌خواهیم پایِ این پرچم بیاوریم. وقتی می‌گویی خراب شده‌اند یعنی باید پاکشان کرد. آیا ما اشکال نداشتیم؟ ضعف نداشتیم؟ بد برخورد نکردیم؟ چرا فکر می‌کنیم ما مطلقیم؟
(متن کامل درhttps://t.me/dr_ahmadinejad/2601)

🔷در واقع تحلیل احمدی‌نژاد از شرائط این بود که اکثر مخالفت‌ها اصالتا با او نیست بلکه با نهادهای انتصابی است و چون او از نظر بخشی از مردم ذیل نهادهای انتصابی تعریف شده و بسیاری از شخصیت‌هایِ گروهِ وابسته به نهادهای انتصابی یعنی اصولگرایان از او حمایت می‌کنند پس مورد نفرت و انزجار بخش‌هایی از توده‌های مردم قرار گرفته است. اما سران اصلاح طلب و بسیاری از فعالین سیاسی جنبش سبز مخالفتشان اصالتا با احمدی نژاد بود و نهادهای انتصابی را بالتبع مورد انتقاد قرار می‌دادند.

🔷بنابراین هرقدر که فعالیت‌های مُصلحانه احمدی‌نژاد شدت می‌گیرید، شکاف در جریان موسوم به اصلاح طلبی بیشتر می‌شود و آنها را میان دو راهی اصلاح طلبی و قدرت طلبی قرار می‌دهد. بخشی از آنها که دارای رسانه‌های بیشتری هستند، در نزاع احمدی نژاد با نهادهای انتصابی آشکارا از نهادهای انتصابی حمایت می‌کنند و یا مخالفت‌های پررنگ‌تری با احمدی‌نژاد دارند. تا جایی که دائما اصولگرایان را بابت حمایتشان از احمدی نژاد شماتت می‌کنند و بصیرت آنها را به سخره می‌گیرند، خود را صاحب بصیرت معرفی می‌کنند و از اصولگرایان برای برخورد با احمدی‌نژاد دعوت می‌کنند. اما بخشی دیگر از آنها به بازنگری اعتقاد خود درباره احمدی‌نژاد می پردازند. بنابر این به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد می‌تواند با سیاست ورزی مناسب، شکاف بین قدرت طلبان و اصلاح طلبان حقیقی را روز به روز بیشتر کند و آنها را به سمت خود جذب نماید.

@mohsenp1414


مقاومت منفی

اگر بعضى از رؤساى دول اسلامى يا بعضى از نمايندگان دو مجلس، موجب نفوذ سياسى يا اقتصادى بيگانگان بر مملكت اسلامى گردند، به طورى كه از اين نفوذ بر اساس اسلام يا بر استقلال مملكت "و لو در آينده ترس باشد" ، (اين رئيس مملكت يا نماينده) "خائن"‏ است‏ و فرضاً هم كه متصدى شدن آن مقام برايش حقّ باشد از مقامش- هر مقامى باشد- "منعزل" مى ‏گردد. و بر امت اسلامى است كه و لو با "مقاومت منفى" مانند ترك معاشرت و ترك معامله با او و روگردان شدن از او "به هر وجهى" كه ممكن است او را "مجازات" نمايند و در اخراج او از تمام شئون سياسى و محروم نمودن او از حقوق اجتماعى، اهتمام ورزند.

تحرير الوسيلة فتاوای امام خمینی ج‏1 ص 552
@mohsenp1414


سپاه به دنبال تشکیل جریان سوم سیاسی؟
قبلا نوشتم که "گروه سیاسی مسلح" بر خلاف وصیت امام خمینی به دنبال تشکیل گروهی مخالف با اصلاح طلبان و طبقه روحانیت سنتی (اصولگرایان سنتی) است.
@mohsenp1414


جایگاه مردم از نگاه اسلام

🔷 مساله جایگاه مردم در نظام اسلامی همواره مورد بحث و مناقشه‌های فراوانی قرار گرفته است. سخنان امام خمینی درباره اهمیت نظر مردم و موجبات فراهم کردن رضایت مردم و به طور کلی تلقی خواست عمومی به عنوان یک اصل معتبر، نه تنها شامل نهادهای انتخابی می‌شود بلکه در برخی موارد از ضرورت حفظ مقبولیت عمومی در نهادهای انتصابی چون شورای نگهبان نیز سخن گفته‌اند.(1)

🔷اما در حالی که امام خمینی در صدر انقلاب با صدای رسا از ضرورت حفظ جمهوریت نظام و مقبولیت مردمی سخن گفته‌اند، در سالیان اخیر اشخاصی نظیر مصباح یزدی شعار "جمهوریت" را صرفا تشخیص و مصلحت سنجی ولی فقیه عنوان می‌کنند و آن را برگرفته از تعالیم اسلام نمی‌دانند؛ مصباح یزدی می‌گوید :
امام خمینی (ره) چون درصدد نفی حکومت سلطنتی بودند، لفظ جمهوری را به کار بردند و براي اقناع طرف‌هاي مقابل، به رأي مردم استدلال مي‌كردند(2)
اما اشخاصی نظیر مقام معظم رهبری مساله مردم سالاری را از تعالیم اسلامی می‌دانند. ایشان می‌فرمایند:
این‌جور نیست که ما جمهوری را گرفته باشیم و منضمّ به اسلام کرده باشیم؛ نه، خود اسلام به ما این‌جور یاد میدهد.(3)

🔷اما مساله این است که پشتوانه نظری و دینی جایگاه رفیع مردم از نظر امام خمینی چه بوده است؟ آیا سخن امام خمینی ناشی از یک مبنای مهم دینی بوده یا به تعبیر مصباح یزدی صرفا به دلیل اقتضاء مصالح بوده است؟
هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبه خود در نماز جمعه تهران نقل کرد که امام خمینی درباره ضرورت مقبولیت مردمیِ حکومت، به روایتی از کتاب سید بن طاوس درباره امام علی استناد می‌کرده است. در این روایت شرط تحقق ولایت و زعامت به مقبولیت عمومی منوط شده است. البته در صدر اسلام و بعد از شهادت پیامبر، انتخابات و رفراندومی جهت کسب نظر اکثریت مردم جامعه آن روز برگزار نشد اما اکثریت مردم در برابر کودتایی که اقلیتی در شورای سقیفه انجام دادند، سکوت کردند و در عمل به آن تمکین کردند.

🔷صرف نظر از اینکه نقل هاشمی رفسنجانی تا چه حد می‌تواند معتبر باشد، توجه به این روایت در هر حال حائز اهمیت است؛
سید بن طاوس در کتاب کشف المحجة از کتاب رسائل مرحوم کلینی (صاحب کتاب کافی) روایت کرده است که پیامبر گرامی اسلام به امام علی علیه السلام فرموده بودند:
يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ لَكَ وِلَاءُ أُمَّتِي فَإِنْ وَلَّوْكَ فِي عَافِيَةٍ وَ أَجْمَعُوا عَلَيْكَ بِالرِّضَا فَقُمْ بِأَمْرِهِمْ وَ إِنِ اخْتَلَفُوا عَلَيْكَ فَدَعْهُمْ وَ مَا هُمْ فِيهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَيَجْعَلُ لَكَ مَخْرَجاً
اگر پسر ابی طالب؛ برای توست زعامت و ولایت امت من؛ پس اگر تو را در حال اختیار (نه اضطرار) به عنوان والی پذیرفتند و بر تو اجماع کردند، ولایت و زعامت آنها را بر عهده بگیر اما اگر درباره تو دچار اختلاف شدند (و آن رای حداکثری) برای تو حاصل نشد، آنها را به حال خود رها کن همانا خداوند برای تو راه خروج از گرفتاری‌ها را فراهم می‌کند.(4)

https://t.me/dr_ahmadinejad/3192

1) صحیفه امام خمینی ج17ص249
2) سایت مصباح یزدی http://mesbahyazdi.ir/node/5030
3) بیانات مقام معظم رهبری در اردیبهشت 96 http://yon.ir/Hb6ec
4) مستدرک الوسائل ج11 ص 78

@mohsenp1414


منتقدان قلابی وضع موجود!

"اصلاح درون ساختار" هدفی بود که احمدی‌نژاد آن را برای خود تعیین کرد تا مرزی میان "اپوزیسیون" و "مدافع وضع موجود" ایجاد کند. اصلاح درون ساختار به قدری متعالی و سازگار با اهداف جامعه کنونی ایران است که بعضی از مخالفان احمدی‌نژاد هم وسوسه شده‌اند خودشان پرچمدار این حرکت شوند تا در ضمن آن و در مواقع لازم، به زیبایی نقش "ترمز اضطراری" را نیز ایفاء کنند تا قواعد بازی حفظ شود.
در این بین شبکه تحلیلگران سیاسی وابسته به نیروهای مسلح که علی رغم توصیه امام خمینی آشکارا وارد جناح بندی‌های سیاسی شده‌اند، بیشتر از گروه‌های دیگر علاقه به تصاحب جایگاه منتقد وضع موجود را دارد.
برای همین وقتی احمدی‌نژادی‌ها به شورای نگهبان اعتراض می‌کنند، این گروه سیاسی مسلح، با تحریف کلام امام خمینی، هرگونه اعتراض به شورای نگهبان را مصداق افساد فی الارض می‌خوانند. اما در ماجرای سپنتا نیکنام به شورای نگهبان اعتراض می‌کنند و حتی بعد از آنکه محمد یزدی از فقهاء شورای نگهبان از مخالفت با حکم شورای نگهبان، به "مقابله با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران"، تعبیر می‌کند باز هم این گروه به اعتراضات خود ادامه می‌دهند و طبقه روحانیت حاکم و تحلیلگران وابسته به آنها را تخطئه می‌کنند.
و این سناریو بار دیگر در ماجرای اعتراضات احمدی‌نژاد به رئیس قوه قضائیه تکرار می‌شود. طبقه روحانیت حاکم و تحلیلگران وابسته به آنها مخالفت با رئیس قوه قضائیه را به مخالفت با اصل نظام تعبیر می‌کنند ولی گروه سیاسی مسلح که از تضعیف نسبی طبقه روحانیت حاکم بدش نمی‌آید، ضمن پذیرفتن ظاهریِ "ضعف‌های فراوان" و "همراهی با قوه قضائیه" تلاش می کند تا اصلاح درون ساختار از کانال خودشان صورت گیرد. بنابراین در این مرحله باید با قوه قضائیه در قلع و قمع احمدی‌نژادی‌ها همراهی کند اما اگر آنها را از میان برداشت، دیگر دلیلی برای سربازیِ طبقه روحانیت حاکم ندارد و درست مانند ماجرای سپنتا نیکنام، به دنبال بهانه برای مرزبندی با قوه قضائیه می‌گردد تا موقعیت ژنرالی برای خود ایجاد کند و به طور کلی با جدایی از طبقه روحانیت حاکم، پازل "نواصولگرایی" را تکمیل کند و یک پایگاه اجتماعی سیاسی مختص به خودش با کلکسیونی از قهرمانان مدافع امنیت ملی ایجاد کند.
اما آنها گرچه قوه مجریه و دولت انتخابی را در اختیار ندارند اما خود جزئی از دولت انتصابی و در نتیجه بخشی از وضع موجود هستند که بیش از پیش باید به آن پرداخته شود.

@mohsenp1414


چرا بیگانگان از احمدی‌نژاد حمایت نمی‌کنند؟

🔹اگر حرکات سیاسی احمدی‌نژاد و مخالفانش را رصد می‌کنید حتما متوجه این نکته شده‌اید که کسانی که او را در سال 88 دروغگو معرفی می‌کردند این بار توانایی دروغگو معرفی کردن او را ندارند. در سال88 که مخالفان احمدی‌نژاد در برابر منطق و گفتمان وی، برنامه‌ای برای ارائه نداشتند، او را دروغگو و نماد وضع موجود معرفی می‌کردند. اما این بار نه توانایی دروغگو معرفی کردن او را دارند و نه ضدیت او با وضع موجود غیر قابل انکار است. بنابراین نیت او را واکاوی می‌کنند و یا می‌گویند چرا در 8 سال دولتش هیچ مشکلی با نهادهای انتصابی نداشت؟ آنها برای تثبیت این گزاره‌ها به شدت نیازمند پاک کردن حافظه مخاطبان خود از اتفاقات سال‌های 90 تا 92 و جنگ‌های تمام عیار احمدی‌نژاد با نهادهای انتصابی هستند که اوج آن در 15بهمن91 تجلی پیدا کرد.


🔹اما اصولگرایان به شدت مترصد این هستند که بیگانگان را حامی احمدی‌نژاد معرفی کنند تا وی را سرکوب کنند. آنها از انتشار خبر احمدی نژاد در رسانه‌های بیگانه مثل بی بی سی هم برای این هدف خود بهره برداری می‌کنند در حالی که بی بی سی اخبار رهبر ایران و سران و شخصیت های اصولگرا را هم دائما پوشش می‌دهد و این انتقادات غیرصادقانه و مغرضانه نمی‌تواند آنها را به هدفشان برساند. حتی چند شب قبل تحلیلگر بی بی سی از احمدی نژاد به "گوساله سامری" تعبیر می‌کند! بنابر این طبیعی است که هدف اصولگرایان یا همان گروهک فشار وابسته به حاکمیت اقتدارگرایان، به آسانی محقق نشود.


🔹در مقابل جریان اصلاح طلب یا همان گروه رانده شده از نهادهای انتصابی در سال68 تلاش می‌کند تا گام به گام اهداف خود را جلو ببرد و نهادهای انتصابی را در آینده نه چندان دور تصاحب کند. آنها احمدی‌نژاد را مُخِلّ برنامه‌ها و منافع خود می‌دانند بنابر این آنها نیز در مقابل احمدی‌نژاد از نظم موجود حمایت می‌کنند. و آشکار است که اصلاح طلبان هیچ چیز را در قبال احمدی‌نژاد تغییر نداده‌اند و مدام اصولگرایان را بابت حمایت از او شماتت می‌کنند اما نکته جالب آن است که اصولگرایان هم از پیوند فتنه و انحراف می‌گویند و هم تلاش می‌کنند تا از پیوند خود با اصلاح طلبان جلوگیری کنند!


🔹حقیقت این است که روند موجود به شدت به نفع غرب گرایان است. رسانه‌های بیگانه به خوبی می‌دانند که روحیه انقلابی مسئولان یا مُرده است و یا در حال احتضار است و بعد از رهبر فعلی ایران، دوره انقلابی گری در مسئولان فعلی ایران به طور کامل تمام می‌شود. اما آنها از بازتولید ادبیات انقلاب سال57 و رویکرد تقابل انقلاب اسلامی با نظم موجود جمهوری اسلامی هراس دارند. جمهوری برآمده از فداکاری توده‌های مردم به طور آشکار به انحراف کشیده شده است و به سمت نظم ایده آل غربی و شیطانی در حال حرکت است. بنابراین اگر امروز اصولگرایان و اصلاح طلبان دلواپس خانواده لاریجانی شده‌اند، به هیچ وجه جای تعجب ندارد چرا که منافع هر دو در گرو حفظ این خانواده قدرتمند است.


🔸بنابر این به نظر می‌رسد که بیگانگان ضمن حفظ مواضع تند خود نسبت به احمدی نژاد و حامیانش، سعی می‌کنند تا زمینه برخورد اصولگرایان را با وی فراهم کنند، چرا که به تعویق انداختن داستان احمدی نژاد به ضرر آنهاست. احمدی نژاد هر چه زودتر باید به حسابش رسیده شود تا در نظم آینده‌ای که غربی ها به دنبال آن هستند حضور نداشته باشد تا هزینه برخورد با احمدی نژاد را آنها پرداخت نکنند. پس این مهم را باید اصولگرایان انجام دهند تا هم کارنامه دوران مدیریت خود را سیاه‌تر کنند و هم موانع ایجاد نظم ایده آل غربی را از بین ببرند.

@mohsenp1414


یهودیان بنی نضیر قلعه‌های [نهادهای] بسیار مستحکمی داشتند که نفوذ به آنها در هنگام جنگ تقریبا ممکن نبود.
خداوند در سوره حشر جنگ پیامبر با اشراف اهل کتاب [بهره گیران از دین به نفع دنیا] را با دو ویژگی توصیف می‌کند؛
اول اینکه مومنان [عدالت جویان] فکر نمی‌کردند که بتوانند آنها را به خاطر جنایاتشان از مدینه [نظام حاکم] اخراج و نفی بلد کنند.
و دوم اینکه اهل کتاب [حافظان وضع موجود] فکر می‌کردند با [ امنیت و ] قلعه‌های محکمی که دارند، هیچ کس توان مقابله با آنها را ندارد.
اما خداوند می‌گوید به آنها از راهی ضربه زدیم که فکرش را هم نمی‌کردند؛ در قلب‌های اهل کتاب [حافظان وضع موجود] ترس و رعب انداختیم [که منافع غیر مشروعتان رو به زوال است].
سپس خداوند خطاب به مومنان می گوید: فکر می کنید با هم متحد هستند اما دلهایشان از یکدیگر دور است.
نتیجه آن شد که خودشان با دستان خودشان خانه‌های خود را ویران می‌کردند که مبادا به دست مسلمانان بیفتد در حالی که اخراج حتمی خود را امضا می‌کردند.
و در نهایت خداوند در آیه 14 همان سوره نکته‌ای را به مومنان گوشزد می‌کند:
"اينها دسته جمعى با شما نمى‌جنگند مگر در داخل قريه‌هاى محكم و يا از پس ديوارها. شجاعتشان بين خودشان شديد است تو آنان را متحد مى‌بينى ولى دلهايشان پراكنده است و اين بدان جهت است كه گروهی بى تعقل‌اند."

@mohsenp1414

20 last posts shown.

236

subscribers
Channel statistics