#منطق_کلام_من
تا دمیدنِ بهار
چند برگِ خشک
چند شاخۀ شکسته
چند چوبِ سوخته
یا دریچههای بسته
انتظار؟
انتظار؟
انتظار؟...
خیرهخیره آه میکشد:
«چند روزِ دیگر از شکفتنِ درختهای کوچه بگذرد
تا که باورت شود بهار آمدهست؟»
آه، کاش منطقِ کلامِ من
اینهمه به ناکجا نمیکشید
تا تو هم ببینی این بهار نیست
پردۀ شکستهایست...
#محسن_صلاحیراد
تهران، ۱۱ فروردین ۱۳۹۰
t.me/mohsensalahirad
#منطق_کلام_من
تا دمیدنِ بهار
چند برگِ خشک
چند شاخۀ شکسته
چند چوبِ سوخته
یا دریچههای بسته
انتظار؟
انتظار؟
انتظار؟...
خیرهخیره آه میکشد:
«چند روزِ دیگر از شکفتنِ درختهای کوچه بگذرد
تا که باورت شود بهار آمدهست؟»
آه، کاش منطقِ کلامِ من
اینهمه به ناکجا نمیکشید
تا تو هم ببینی این بهار نیست
پردۀ شکستهایست...
#محسن_صلاحیراد
تهران، ۱۱ فروردین ۱۳۹۰
t.me/mohsensalahirad