Forward from: Helter Skelter
آرنولد شوئنبرگ و ایگور استراوینسکی در بین دو جنگ جهانی به عنوان رهبران دو رویکرد کاملاً متفاوت در نوشتن موسیقی مدرن ظاهر شدند. آندو نه تنها رقبا، بلکه شخصاً یکدیگر را تحقیر میکردند.
شوئنبرگ خود را وارث سنت بزرگ موسیقی اروپایی تحت سلطه آلمانیها معرفی کرد. او فکر میکرد که ادامه این سنت به چیزی رادیکال مانند نوآوریهای بتهوون یا واگنر نیاز دارد. حتی اگر عموم مردم آن را دوست نداشته باشند. او هیچگاه از موسیقی مورد پسند اکثریت جامعه استفاده نکرد. او در سال 1928 نوشت: «هنر از ابتدا طبیعتاً برای مردم نیست، بلکه میخواهند آن را به عوام مردم ربط دهند و اینگونه قرار است هر کسی نظر خود را بگوید، زیرا سعادت جدید شامل حق بیان است: آزادی بیان!»
حال استراوینسکی از روسیه آمده بود و در حال تلاش برای کنار زدن سنت های آلمانی بود. در نهایت او سبک نئوکلاسیک را توسعه داد و نه تنها سنت آلمانی، بلکه فرانسوی و ایتالیایی را نیز تغییر داد.
شوئنبرگ خود را وارث سنت بزرگ موسیقی اروپایی تحت سلطه آلمانیها معرفی کرد. او فکر میکرد که ادامه این سنت به چیزی رادیکال مانند نوآوریهای بتهوون یا واگنر نیاز دارد. حتی اگر عموم مردم آن را دوست نداشته باشند. او هیچگاه از موسیقی مورد پسند اکثریت جامعه استفاده نکرد. او در سال 1928 نوشت: «هنر از ابتدا طبیعتاً برای مردم نیست، بلکه میخواهند آن را به عوام مردم ربط دهند و اینگونه قرار است هر کسی نظر خود را بگوید، زیرا سعادت جدید شامل حق بیان است: آزادی بیان!»
حال استراوینسکی از روسیه آمده بود و در حال تلاش برای کنار زدن سنت های آلمانی بود. در نهایت او سبک نئوکلاسیک را توسعه داد و نه تنها سنت آلمانی، بلکه فرانسوی و ایتالیایی را نیز تغییر داد.