ایکاش ردپاهایم گم میشدند، میرفتند و نشانی از یک بازمانده باقی نمیگذاشتند.
کاش سایهام پا به فرار گذاشته بود تا ژرفای تنهایی را کشف کرده بودم.
ایکاش... نه، دیگر نه. دنیای ایکاشها برایم معنایی ندارد، یعنی نمیخواهم داشته باشد.
در درک آفاق خودمان حیران ماندهام، چه برسد به جهانی که هرگز وجود نداشته و ندارد.
اما کاش میشد حقیقت هردویشان را دریافت، ایکاش...
کاش سایهام پا به فرار گذاشته بود تا ژرفای تنهایی را کشف کرده بودم.
ایکاش... نه، دیگر نه. دنیای ایکاشها برایم معنایی ندارد، یعنی نمیخواهم داشته باشد.
در درک آفاق خودمان حیران ماندهام، چه برسد به جهانی که هرگز وجود نداشته و ندارد.
اما کاش میشد حقیقت هردویشان را دریافت، ایکاش...