واقعیت یا حقیقت یا هرچیزی واقعا هست برایم ارزشی ندارد.
در انتها برایم خیلی مهم نیست چه روزی به دنیا آمده اید
یا کجا بزرگ شده اید.
خودم هم ذهن پراکنده ای دارم، ادم دقیقی نیستم
اسمهارا عوضی می گویم
ترتیب رخداد اتفاقات را قاطی می کنم
و هربار که فلان خاطره را می گویم چیزی را در موردش تغییر می دهم.
داستان ها را گرفته ام در بغلم و چندتایی در دهانم
و هرچه توان دارم از واقعیت گریز میکنم.
در انتها برایم خیلی مهم نیست چه روزی به دنیا آمده اید
یا کجا بزرگ شده اید.
خودم هم ذهن پراکنده ای دارم، ادم دقیقی نیستم
اسمهارا عوضی می گویم
ترتیب رخداد اتفاقات را قاطی می کنم
و هربار که فلان خاطره را می گویم چیزی را در موردش تغییر می دهم.
داستان ها را گرفته ام در بغلم و چندتایی در دهانم
و هرچه توان دارم از واقعیت گریز میکنم.