دیشب بود؟ آره دیشب بود که دوباره ازت یادی کردم . نه توی خواب و رویاهام و نه توی دنیای افکارم بلکه سه صبح روزی عجیب ، تورو در ماه دیدم .
اول با برخورد نگاهم به ماه یاد ورسی از خوانندهای که برام خونده بودی افتادم ، یادت نیست؟همون که میگفت "شبا ترسیدی زل بزن از پنجرت به ماه" البته من نترسیده بودم ؛ حتی دلتنگت هم نبودم فقط همه چیز برایم عجیب بود و به اینجا اومدم .
بعد از اون اهنگ ، اهنگ دیگری بیادم امد و جو فضای ذهن و روحم را مانند هیزمی که در اتیش ریخته میشد ، شعله ور تر کرد . با هر ثانیه از این اهنگ قلبم بیشتر میشکست تا به جایی رسید که دیگر اشک هایم طاقت حبس کشیدن در زندان چشم هایم را نداشتن و سرازیر شدن . دوست داری بدونی چی بود عزیزکم؟ "میخوام واسه اخرین بار کنارت تو شب مهتابی بمیرم." امشب شب مهتابی بود و من دیوونه ی مردن ولی تو کجا بودی تا کنارت به این ارامش برسم؟
نفهمیدم چجوری شب رو به دست صبح سپردم فقط اخرین چیزی که یادم میاد اینه که با اشک های بی احساسی لیریک پر احساس همون اهنگ رو زمزمه میکردم ، همون اهنگی که هردومون باهاش خاطره داشتیم ولی با افرادی دیگر .
𝟢𝟥𝟢𝟥 - 𝖣𝖫𝖬★𝖫𝖴 — 🍓.
اول با برخورد نگاهم به ماه یاد ورسی از خوانندهای که برام خونده بودی افتادم ، یادت نیست؟همون که میگفت "شبا ترسیدی زل بزن از پنجرت به ماه" البته من نترسیده بودم ؛ حتی دلتنگت هم نبودم فقط همه چیز برایم عجیب بود و به اینجا اومدم .
بعد از اون اهنگ ، اهنگ دیگری بیادم امد و جو فضای ذهن و روحم را مانند هیزمی که در اتیش ریخته میشد ، شعله ور تر کرد . با هر ثانیه از این اهنگ قلبم بیشتر میشکست تا به جایی رسید که دیگر اشک هایم طاقت حبس کشیدن در زندان چشم هایم را نداشتن و سرازیر شدن . دوست داری بدونی چی بود عزیزکم؟ "میخوام واسه اخرین بار کنارت تو شب مهتابی بمیرم." امشب شب مهتابی بود و من دیوونه ی مردن ولی تو کجا بودی تا کنارت به این ارامش برسم؟
نفهمیدم چجوری شب رو به دست صبح سپردم فقط اخرین چیزی که یادم میاد اینه که با اشک های بی احساسی لیریک پر احساس همون اهنگ رو زمزمه میکردم ، همون اهنگی که هردومون باهاش خاطره داشتیم ولی با افرادی دیگر .
𝟢𝟥𝟢𝟥 - 𝖣𝖫𝖬★𝖫𝖴 — 🍓.