تاریخ روایی ایران


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


🍃
بازنگری در تاریخ قلمرو میانی
بررسی بازه زمانی پیش از عصر آهن،
و نقد عنوان مرسوم «پیش از تاریخ».
تماس با مدير:
@mehrdad1166

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


پیام موقت
هموندان گرامی،
این نظرسنجی به صورت چندگزینه‌ای درج شده است. یعنی می‌توانید همزمان به دو یا چند گزینه رای دهید.
بنابراین دوستانی که مایل هستند، می‌توانند ابتدا رای قبلی خود را پس گرفته و سپس به گزینه‌های موردنظرشان رای دهند.
🍃


چرا علوم انسانی در کشور ما عقب افتاده است؟
Poll
  •   در مقطع دبیرستان، دانش‌آموزانِ با معدل پایین به این رشته‌ها هدایت می‌شوند
  •   علوم انسانی رشتۀ بااهمیتی نیست
  •   این رشته در کشور ما از رشد کافی برخوردار است
  •   علوم انسانی در سطوح عالی جدی گرفته نمی‌شود
  •   هیچکدام
46 votes


کدامیک سخت‌تر است؟
Poll
  •   تحلیل تاریخ
  •   دندانپزشکی
  •   دیدن نتایج
501 votes


🍃
زرتشت اهل سیبری نبوده است

این روزها گروه‌های ملی‌گرای فراوانی در قالب شبکه‌های اجتماعی وجود دارند. به جز گروه‌های اندکی که از سوی گروه‌های سیاسی خارج از کشور پشتیبانی شده و مواضع سیاسی خود را در رنگ و بوی تاریخی به خورد مخاطب می‌دهند، دیگران اکثرا جوانان علاقمندی هستند که نیت‌شان انتشار رخدادهای تاریخی ایران است.
اما از آنجا که دهه‌هاست بنیان‌های سامانۀ آموزشی کشور توسط استعمارگران پی‌ریزی شده و دانش‌آموختگان دانشگاهی و حتی مراجعین به کتب حاوی تاریخ موجود، همان چیزی را می‌خوانند و می‌آموزند که غربیان نگارش کرده‌اند، بنابراین حاصل جمع کار این افراد نیز خروجی نامطلوبی به دست می‌دهد.

یک نمونه از هزاران اینکه، چندی پیش فردی خشکه‌مذهبی (نه مذهبی) و ایرانستیز به نام س.م حسینی طبق معمول یک گیر به گوشه‌ای از تاریخ ایران داد. آن هم اینکه، زرتشت ایرانی نیست و دلیلش هم سخنان خود ملی‌گراها، یعنی زرتشت در ایران‌وج بوده و طبق تفسیر خود ملی‌گراها این ایران‌وج (خاستگاه ایرانیان) در سیبری می‌باشد. پس زرتشت هم از اهالی سیبری بوده و ایرانی محسوب نمی‌شود.
طبق معمول، عده‌ای پهلوان‌پنبه که اطلاعات تاریخی‌شان صرفا از همان منابع پژوهشی غربی تامین می‌شود، به میدان آمده و گفتند با یک دست حسینی را می‌خوابانیم. اما حسینی سر حرفش ایستاد و این عده ملی‌گرای کم‌سواد هم فقط دست و پا زدند. یعنی پاسخ‌های بی‌پایه‌ای که هم نمی‌توانستند از سیبری بگذرند و هم اینکه فقط چنین پافشاری می‌کردند زرتشت هر جا هم که قبلا بوده، اما چون ما امروز اینجا (ایران) هستیم، پس او هم ایرانی است!

وقتی جایی به بیگانه تکیه می‌کنی و خودت اعلام می‌کنی از منظر تاریخی منِ ایرانی «تازه‌وارد» به این سرزمین بوده و به همراه کوچ آریاها(!) به اینجا آمده‌ام، پیداست که دیگر نمی‌توانی ادای صاحبخانه‌ها را در بیاوری، و این جور جاها گیر می‌افتی.
زمانی که با افتخار پیشانی بر آستان کسانی چون کریستن‌سن و هینتس و یانگ و بویس و مولر و گیرشمن و هرتفلد می‌سایی و با افتخار جار هم می‌زنی، باید فکر این جاهای کار را هم می‌کردی که ناگهان توسط یک ایرانستیز و بر سر آن اندیشۀ بیهوده «در سیبری بودن ایران‌وج و ایرانیان» گیر بیفتی و چاره‌ای جز های و هوی الکی هم نداشته باشی...

#زرتشت #سیبری #ایران‌وج #ملی‌گرا

@oldhistor
https://s23.picofile.com/file/8447631918/photo_2022_02_21_03_00_35.jpg

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1400/12/02/post-120/


🍃
نقش تالس در سقوط سارد

مورخان و نویسندگان قدیمی، عبور کرزوس از رود هالیس را دلیل شکست او می‌دانستند و می‌گفتند سروش معبد دلفی با برانگیختن وی به عبور از این رود، وی را فریفته و به نفع پارس‌ها وارد عمل شده است.

اگر چنین باشد، تالس که کارگزار این عبور بوده نیز باید بخشی از نقشۀ کشاندن لودیایی‌ها به آوردگاهی نامناسب بوده باشد. این حدس با این شاهد تقویت می‌شود که وقتی کوروش سارد را در محاصره گرفت، کرزوس به شهرهای تابعش پیام فرستاد تا بنا بر قاعدهء هم‌پیمانی‌شان (سوماخیا)، به کمکش بشتابند.
اما تالس که از مردان بانفوذ در یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای ایونی‌نشین دورانش بود، مردم شهر میلتوس را قانع کرد که این عهد را نادیده بگیرند و با گسیل نکردن نیرو، در عمل به نفع پارس‌ها موضع بگیرند. نقش تالس وقتی معنادارتر می‌نماید که دریابیم آن پیشگوی معبد دلفی که کرزوس را به عبور از رودخانه واداشت نیز دوست و آشنای تالس بوده است.

اهمیت اعلام بی‌طرفی میلتوس را می‌توان از اینجا دریافت که کوروش بعد از فتح لودیه (لیدی)، امتیازهای فراوانی به این شهر داد و همکاری‌شان را با پارس‌ها ستود. چنین می‌نماید که کوروش از همان ابتدا قصد داشته یک استان ایونی با مرکزیت میلتوس را تأسیس کند و تالس کارگزار او در این فرآیند بوده است...

#تالس #سارد #کوروش #میلتوس

@oldhistor
https://s22.picofile.com/file/8447622992/photo_2022_02_20_19_49_55.jpg

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1400/12/01/post-119/


🍃
جشن اسفندگان
(روز عشق ایرانی)
۲۹ بهمن‌ماه خیامی برابر با پنجمین روز از ماه سپندارمز باستانی

#نه_به_ولنتاین

@oldhistor


🍃
ایران، سرزمین چرخ خورشید

گویا نقل یک مورخ مسلمان باعث شده تا بسیاری که بی‌هیچ دلیل مشخصی، واژۀ ایران را برگرفته از آریا می‌دانند، معنای خاصی را بدان نسبت داده و چنین ترجمه کنند که آریایی یعنی آزاده و نجیب و فروتن و بزرگوار و...
ابن حزم، متکلم مسلمان (الفصل): «ایرانیان بر اثر وسعت کشور و تسلط بر همۀ اقوام و ملل از حیث عظمت و قدرت، به منزلتی بودند که خود را آزادگان می‌خواندند...» (چاپ مصر)
به همین دلیل، این معنای نسبت داده شده دهان به دهان چرخید و در میان برخی زبانشناسان ایرانی چنین باب شد که ایر (و آریا) یعنی نجیب و بزرگوار و چون «ان» نیز نسبت مکان بود، بدینگونه معنای سرزمین بزرگواران بر گردۀ نام ایران سوار شد.
اما با نگاه به ریشۀ کهن این نام، روشن است که نام ایران برگرفته از ترکیب خوینگ-ای‌رثه-وئیژنگه به معنای سرزمین چرخ خورشید است. از دیدگاه معناشناسی نیز این نسبت کاملا منطقی خواهد بود.
دو بخش نخست این ترکیب، تشکیل‌دهندۀ واژه آشنای خونیرث است.
خوینگ-ای‌رثه: خونیرث (چرخ خورشید)
دو بخش دوم نیز همان واژۀ معروف ایران‌وج را شکل می‌دهد.
ای‌رثه-وئیژنگه: ایران‌وج (سرزمین عرّاده‌داران)

در فرهنگ ایرانی، شش کشوری که اطراف خونیرث را گرفته‌اند، شکل چرخ شش پره‌ای را به یاد می‌آورند. شش سرزمینی که مساحت جمع آن‌ها به اندازۀ خونیرث است و در دورۀ میان هوشنگ و تهمورث انسان‌ها به کمک گاو سریشوک از خونیرث به آن سرزمین‌ها رفته‌اند.
این خاطره در ادبیات ما نیز بازتاب دارد. با اینکه اصولا ۴ جهت جغرافیایی متصور است، اما شعرای ایرانی همچنان از شش جهت سخن می‌گویند.
ای شحنۀ شش جهات عالم
در چار دری و هفت طارم
(خاقانی)
شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت
چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم
(حافظ)

گاهی نیاز به داشتن القاب و صفات خوش، امری طبیعی به نظر می‌رسد. اما زمانی که پای دانش محض به میان می‌آید، می‌بایست پا بر روی برخی دلخواسته‌ها گذاشت و گذشت.
اینکه خود را به صفاتی خیالی چون نجیب و بزرگوار منتسب کرده، و بی‌هیچ دلیل موجهی نیز واژۀ اروپایی و متاخر آریا را رنگ و لعابی داده و به عنوان نام تیره و تبار کهن‌مان به کار ببریم، چیزی بر هویت ایرانی ما نخواهد افزود.

-خوینگ: خورشید
-ای‌رثه: چرخ
-وئیژنگه: سرزمین

#ایران #خورسید #چرخ #آزادگان

@oldhistor
https://s23.picofile.com/file/8447514342/photo_2022_02_17_18_58_48.jpg

https://irane-ayandeh.blogsky.com/1400/11/28/post-118/


معنای کهن نام ایران چیست؟
Poll
  •   سرزمین چرخ خورشید
  •   سرزمین بزرگواران (نجیبان)
  •   کوهستان‌نشینان
  •   هیچکدام
  •   دیدن نتایج
56 votes


🍃
مشیه مشیانه

آنان دارای هفت جفت فرزند نر و ماده می‌شوند که جفت هفتم سیامک و نشاک‌اند که حاصل این دو فرواک و فرواگین و حاصل این دو نیز هوشنگ و گوزک‌اند. (ایرانیان از تبار سیامک و فرواک‌اند)

دیگر جفت تاز و تازگ‌اند که اعراب از ایشانند و نام دیگر جفت‌ها در اوستا ذکر شده که هر جفت نیای دیگر اقوامی چون هند و چین و روم و... هستند.

#سیامک #مشی #فرواک #تاز

@oldhistor


🍃
هخامنشیان یکتاپرست نبودند

کوروش که می‌دانیم به هیچ خدای واحدی ایمان نداشته است. اما ادعا می‌شود، دستکم داریوش و خشیارشا یکتاپرست بوده‌اند. چون اردشیر و شاهان پس از او در کتیبه‌ها از چند خدا نام برده‌اند.

کتیبۀ بیستون، پارسی باستان،
ستون چهارم، بند ۱۳ (تحریر بابلی - بند ۶۳):
داریوش شاه گوید: از آن جهت اهورامزدا مرا یاری کرد [و خدایان دیگری که هستند] که پلید نبودم. دروغگو نبودم. تبهکار نبودم. نه من نه دودمانم. به راستی رفتار کردم. نه به ضعیف نه به توانا زور نورزیدم. مردی که دودمان من همراهی کرد او را نیک نواختم. آن که زیان رسانید او را سخت کیفر دادم.

نکته آنکه، امر یکتاپرستی در جهان امروز مزیت شمرده می‌شود. اما در جهان باستان معنایی نداشته است.

#هخامنشی #یکتاپرستی #داریوش #بیستون

@oldhistor


🍃
دو الفبای یکسان در دو سوی کره زمین:
آیسترآیلند، اقیانوس آرام
ایندوس‌وِلی، درۀ رود سِند

#ایندوس_ولی #آیستر_آیلند

@oldhistor


🍃
ایلیون، شهری ایرانی

در گزارش سه نامۀ تاواگالاوا، ماناپا-تارهونتا و میلاواتا (اسناد هیتیایی)، دولتی که در جنگ با «اَخی‌یَوَه»ایی‌ها (آخه‌ایی‌ها) روبرو گردیده، «آسووا (اَسی‌یَوَه)»(آسیا) خوانده شده است. بیرونی نیز در آثارالباقیه به این دودمان (آثور/ جدا از آشور) اشاره کرده است.

بنا بر گزارش‌های هیتیایی، قدرتی به نام «آسّووا» در برابر هیتی بر پا بوده که بسیاری از شهرهای حوزۀ غربی آناتولی همچون «تروآ» را در بر می‌گرفته است. آسووا در اسناد هیتیایی، دربردارندۀ سرزمین ترویسا (تروآد) و شهر ویلوسا (ایلیوس، تروآ) بوده است. این قدرت، در غرب منطقۀ خود با مردم «اَخی‌یَوَه (آخه‌ایی‌ها)» درگیر بوده است.
هرودت در سرآغاز کتاب یکم خود می‌آورد، «دانشمندان پارسی، خاطرۀ جنگ تروآ را به یاد داشته‌اند و خود را مالک آسیا عنوان می‌کردند. ایشان ریشۀ کین‌ورزی میان خود و یونانیان را به نبرد تروآ یعنی نخستین لشگرکشی آخه‌ایی‌ها به قلمرو ایرانی نسبت می‌دادند».

پریام جهت درخواست کمک در برابر یورش آخه‌ایی‌ها به فرماندهی آگاممنون، نامه‌ای به تئوتاموس (بیست و ششمین فرمانروای آسووا) می‌نویسد:
«آخه‌ایی‌ها (یونانیان) به قلمرو تو یورش آورده‌اند. ما با آن‌ها در نبرد روبرو شده‌ایم. اکنون پسرم هکتور به همراه بسیاری از فرزندانم کشته شده‌اند. پس نیرویی به سوی ما بفرست و سپهبدی را به هدایت آن بگمار».
درگیری هیتی‌ها و آخه‌ایی‌ها بر سر «تروآ (ویلوسَ)» نشان می‌دهد میان هیتی، آسّووا و آخه‌ایی‌ها نبرد و کشمکش‌های بزرگی وجود داشته است، که در نهایت به نابودی هیتی به فاصلۀ پنج سال پس از آن (۱۱۷۹ پ.م) می‌انجامد.
تئوتاموس، مِمنُن پسر تیثِن (فرماندار پارس، طبق بند ۲۲ کتاب دوم دیودور) را با سپاهی راهی تروآ می‌کند. اما نیروی کمکی نیز شکست می‌خورد و تروآ به اشغال آخه‌ایی‌ها در می‌آید.(۱۱۸۴ یا ۱۱۹۰ پ.م)

به نقل از هرودت و توسیدید، خشیارشا حدودا ۷۰۰ سال پس از نبرد تروآ، در مسیر لشگرکشی به آتن، به خرابه‌های شهر تروآ رسید. قرار بر این شد شب را کنار ویرانه‌های تروآ سر کنند. به هنگام شب مراسمی ترتیب داده شد و به افتخار پریام والی تروآ و پسرش هکتور، ١٠٠ گاو قربانی گردید و خشیارشا به مغ‌ها دستور داد جام‌های باده را به افتخار ایشان نثار کنند.
پارسیان معتقد بودند که ابتدا آخه‌ایی‌ها خصومت علیه شرق را آغاز کردند و نبرد تروآ (١١٨۴ پ.م) را مثال این امر می‌دانستند.
بنا بر گفته مورخین یونانی، پارسیان از تاریخ ملل گذشته و به ویژه مردمان تابع خود به خوبی آگاه بودند.

#ایلیون #تروآ #بیرونی #دیودور

@oldhistor
https://s21.picofile.com/file/8447443768/IMG_20220206_012758_953.jpg


آیا هومر در اثر خود "ایلیاد"، جنبه ایرانی موضوعِ نبرد تروآ را نادیده گرفته است؟ (به عبارتی، آیا نبرد تروآ ارتباطی به ایران داشته است؟)
Poll
  •   بله
  •   خیر
58 votes


🍃
ارته، سرزمین چرخ خورشید

برگرفته از: دانشنامۀ کاشان - جلد ۳ و ۴، دکتر جهانشاه درخشانی

نام کهن ایران «خوینگ ای‌رَثَه وَئِیژَنگه»،
در جنوب خاوری ایران، پیرامون سیستان و کرمان مردمی می‌زیستند که در ۶ تا ۵ هزار سال پیش دارای فرهنگ و تمدنی پیشرفته بودند.
این مردم، سرزمین خود را «خوَنی‌رَثَه» می‌نامیدند به معنی «چرخ خورشید»، که در فرهنگ هند نیز به نام «سَکرَه‌وَرتین (چرخ گردون)» آمده است. پارۀ دوم نام خوَنی‌رَثَه، یعنی «رَثَه (چرخ)»، در سندهای سومری به گونۀ «اَرَتَه» برگردانده شده که همان سرزمین «چَخرَه» اوستایی است.

پاره‌ای کالاهای بازرگانی گرانبها مانند زرّ، سیم، عقیق و سنگ لاجورد، از اَرَتَه به میانرودان صادر و در برابر «غلات» وارد می‌شد*. شهر اَرَتَه دارای حصارهای کنگره‌دار هفت‌رنگ، و یکی از آن‌ها از سنگ لاجورد بود. در این شهر، رودی قابل کشتیرانی روان بود و کاخی وَرجاوند از سنگ لاجورد در آن قرار داشت.(*در پی بروز یک خشکسالی شدید/ دوران پس از ۳۲۰۰ پ.م)
میان اَرَتَه و سومر بارها کشمکش‌هایی روی داد و شاهان سومر بر اَرَتَه تاختند. نام سرزمین اَرَتَه در متن‌های پسین میانرودان دیده نمی‌شود. اما در همان پهنه، از سرزمین دیگری به نام «پَرَشی» نام برده می‌شود که باید با سرزمین کهن پارس‌ها، پیش از گسترش بخشی از آنان به اَنشان (فارس امروز)، یکی باشد.
به همین روست که پارس‌ها خود را روزگاری «اَرتَه‌ایی» می‌خواندند.

در متن‌های سرزمین‌های میانرودان تا مصر (هزاره‌های چهارم تا یکم پیش از میلاد)، می‌توانیم آثار بسیار ارزشمندی از جمعیت‌های ایرانی بیابیم که از خاستگاه ایرانی خود به چشم‌اندازهای دوردست خاور نزدیک رفته یا به آنجا تاخته‌اند، و فرآورده‌های ایرانی را با خود به ارمغان برده‌اند.
نام ایشان به همراه فرآورده‌ها و سرزمین‌شان، در بسیاری موارد با نام‌های آریایی در متن‌ها و حتی زبان‌های بیگانه ثبت شده است...

#ارته #چرخ_خورشید #خونیرث #درخشانی

@oldhistor
http://s3.picofile.com/file/8198923292/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%874242555.JPG

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1394/04/18/post-53/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%87%D8%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%DA%86%D8%B1%D8%AE-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF


🍃
در ۱۳۰۰۰ سال پیش،
یک ستارۀ دنباله‌دار با جوّ زمین برخورد کرد

کلارا موسکوویتز، ۶ مارس ۲۰۱۲

دانشمندان می‌گویند، دریاچۀ مرکزی «cuitzeo» مکزیک، شامل صخره‌های گدازه‌ای و ریزالماس است که نشان می‌دهد ۱۲۹۰۰ سال پیش، ستاره‌ای دنباله‌دار با شدت به زمین برخورد کرده است.(israde و همکاران ۲۰۱۲)

مطالعات و بررسی‌های اخیر این نظریه را پشتیبانی می‌کند که پیرامون ۱۳۰۰۰ سال پیش، سنگ فضایی بزرگی به جوّ زمین نفوذ و با سیارۀ ما برخورد کرده است.
پژوهشگران می‌گویند، این برخورد به اندازه‌ای نیرومند بوده است که پوستۀ زمین را گداخت و بسیاری از پستانداران بزرگ و انسان‌ها را نابود کرد. این برخورد باعث آغاز یک دورۀ غیرمعمول به نام «Dryas»(پُرتنش، خشک) شده است.
باور این موضوع که کره زمین برخورد یک ستارۀ دنباله‌دار (comet) را در آغاز دورۀ «dryas» تجربه کرده باشد، تامل‌برانگیز است. زیرا هیچگونه دهانۀ برخوردی (smoking-gun) یا آثار شناخته‌شده‌ای از این دست در زمان فوق، در سیارۀ ما وجود ندارد.
دانشمندان نخستین بار در سال ۲۰۰۷ از ظن خود دربارۀ این رویداد گزارش دادند. آن‌ها امروزه می‌گویند، مکانی در دریاچۀ مرکزی «cuitzeo»، علائم ثبت شده از یک برخورد شامل تشکیل صخرۀ گدازه‌ای با نام «الماس‌های ذره‌بینی و کروی کوچک» که فقط می‌تواند تحت دماهای شدید شکل گرفته باشد را در خود نشان می‌دهد.

پژوهشگران به سرپرستی «ایزابل ایزراد-الکانتارا» از دانشگاه
“Hidalgo Michoacana de San Nicólas”
مکزیک، مجموعۀ یافته‌ها و اکتشافات خود در این زمینه را در ۵ مارس ۲۰۱۲ در مجلۀ «آموزشگاه ملی دانش» منتشر کردند.
این پژوهشگران می‌گویند، «تصویر اسکن‌شدۀ الکترونی موجود نشان می‌دهد، گویچه‌های مغناطیسی یافت‌شده احتمالا بر اثر برخورد یک شهاب‌سنگ آسمانی (سیارک) یا ستارۀ دنباله‌دار ایجاد شده‌اند».(israde و همکاران ۲۰۱۲)

«تد بانچ» دانشمند فضایی و عضو هیئت تحقیقاتی دانشگاه آریزونای شمالی در این باره گفت: «اگر دهانۀ برخوردی نداشته باشید، کمی شکست خورده‌اید. در اینجا، آنچه ما داریم چیزی شبیه به انفجار اجرام در جوّ نزدیک به سطح زمین است. در این حالت، با گذشت زمان تمام مدارک و شواهد اینگونه انفجارها از میان می‌رود. مگر اینکه اثری از خود در پوستۀ زمین بر جای گذاشته باشد».(برخورد نزدیک از نوع ستارۀ دنباله‌دار)...

#ستاره_دنباله‌دار #دریاس #موسکوویتز #یخبندان_کوچک

@oldhistor
http://s6.picofile.com/file/8219029726/27555555.JPG

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1394/08/03/post-55/


🍃
چگونه دروغی به نام زبان آرامی را افشا کنیم؟
مهرداد ایران‌مهر

اطلاعیه:
به جهت بر هم نخوردن روال عادی تاربرگ و به لحاظ زمانبر بودن تهیۀ مقاله مقدماتی پیرامون نظرسنجیِ «ریشۀ زبان اداری هخامنشی کدام است؟»، به آگاهی می‌رساند به محض آماده شدن مقالۀ فوق، متن فعلی ویرایش شده و مقالۀ اصلی در همینجا درج خواهد شد.
جهت سهولت دسترسی، مطلب مزبور در همان زمان در سردر تاربرگ سنجاق خواهد شد.

بدین جهت، بقیه مطالب تاربرگ، از امروز طبق روال عادی منتشر خواهد گردید.

#آرامی #زبان #خط #عموریه

@oldhistor


🍃
این نظرسنجی نشان داد که تاکنون در این زمینه کار مثبتی نکرده‌ایم. زیرا برای مثال، در نظرسنجی مربوط به «فرضیه دروغین کوچ آریاها»، با اینکه تمام کتب درسی و دانشگاهی و پژوهشی، آن را ترویج می‌کنند، اما کوشش ده ساله به همراه دوستان کاری کرد که امروز دیگر نزدیک به ۶۰ درصد مخاطبین آن را قبول ندارند.
اما در نظرسنجی کنونی، با اینکه یک نکته انحرافی هم در گزینه ۱ گذاشته شده بود، اما باز هم تکرار مکرر دروغ‌های غربیان باعث شده تا ذهن‌ها همچنان درگیر باقی مانده و حتی متوجه خطای عمدی در متن گزینۀ غلط (۱) نیز نشوند و حدود ۵۰ درصد شرکت‌کنندگان به آن رای دادند.
گزینه ۳ نیز از لحاظ خاستگاه زبان مذکور، درست است؛ اما از نظر نوع زبان غلط است.
جالب است که کمترین رای به گزینه درست (۲) داده شد. همانگونه که اعلام شده، برای نظرسنجی‌هایی که به صورت آزمون برگزار می‌گردد، در دنباله توضیحاتی پیرامون تشریح پاسخِ درست ارائه خواهد شد. به همین جهت، به زودی مقاله‌ای دربارۀ ریشه زبان دیوانی ایران هخامنشی در تاربرگ درج خواهد گردید.

@oldhistor


ریشۀ «زبان» اداری هخامنشی کدام است؟ (توضیح: خط و زبان، دو مقوله جدا از هم هستند)
Poll
  •   آرامی با ریشه فینیقی
  •   غیرسامی التصاقی
  •   ایرانی غیرالتصاقی (وندی)
50 votes


🍃
کی‌گشتاسپ در روزگار نوسنگی
سورنا فیروزی

دودمان‌های پیشدادی و کیانی، دو دوره‌ای هستند که در یکصد سال اخیر به ناگاه از تاریخ ایران پاک شده‌اند. دو دوره‌ای که به علت دستکاری‌های مذهبی‌مآبانۀ اردشیر بابکان و نیز افزوده شدن گرد و غبار داستان‌های افسانه‌ای به واقعیت‌های تاریخی دور - که در گذر زمان رخ داده است -، همراه با آشنا شدنِ یکبارۀ ایرانیان نوین با گذشتۀ هخامنشی و مادی خود، همگی باعث شد تا این دو دوره (پیشدادی و کیانی)، اَنگ افسانه و استوره دریافت نموده و از تاریخ مدوّن ایران برون شوند.

در همین باره، تا روزگار پایانی سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم، مدارک تاریخ سنّتی و ملی چین، از ارج و احترام بالایی نزد پژوهشگران برخوردار بودند. اما یک نسل از تاریخدانان چینیِ جوان‌تر و کمتر سنّتی، به تدریج دچار تردید می‌شد. آن‌ها شجره‌نامه‌های پرطول و تفصیل پادشاهان باستان را مسخره می‌کردند. آن‌ها سند و مدرک مطالبه می‌کردند.
همراستا با تردیدگرایانِ درون‌کشوری، نگرش‌های چین‌شناسانِ بیگانه نیز در افسانه نمایاندن روزگار کهن‌ترین دودمان آن کشور و گزارش‌های ملی تاریخ چین، مطرح شدند. بدینگونه، سرآغاز شهریگری (مدنیّت) چینیان بر سرزمین‌های خاوری و جنوبی کشور خود (خاستگاه تمدن چینی)، به اواخر هزارۀ دوم (برآمدن دودمان «جو»، سومین دودمان نوشته‌های ملی) کوتاه شد.
اما این تفسیرهای یکجانبه، وارونه بر وضعیت ایران، باعث نشد که تمامی گزارش‌های کلاسیک، وارد حوزۀ ادبیات و استوره‌شناسی چین شود. بلکه در برابر، تلاش‌های باستان‌شناختی را افزایش داد. تلاش‌های یک تاریخ‌شناس چینی به نام «لیو تیه یون»، منتج به یابش مدارکی شد که همگی سخن از وجود دودمان «شانگ» به میان آورده بودند، که البته تا آن زمان افسانه و استوره به شمار می‌آمدند.
اینگونه بود که در درازای کمتر از پنجاه سال، تاریخ‌پژوهان و باستان‌شناسان چینی، اعتبار گزارش‌های ملی (به ویژه بخش‌های در پیوند با دو دودمان نخستین) را در محافل علمی بازگرداندند. قدمتی که دیگر احتمال خطرهایی چون تاریخ‌سازی و یا مصادرۀ داشته‌های تاریخی و فرهنگی چین از سوی برخی همسایگان آزمندِ آن سرزمین را کاهش داده است.

نگارنده، مواردی چون تلاش‌های «هاینریش شلیمان» در اعتماد به نوشته‌های کلاسیک یونانی در کاوش تروی (تروآ)، و نیز آگاهی استنادی «هوارد کارتر» از جایگاه آرامگاه فراعنه در درّه‌ای موسوم به شاهان، در کشف گور «توت عنخ آمون» که با مطالعۀ نوشته‌های کلاسیک و بها دادن به آن‌ها، به دست آمده بودند را، راه‌حل برون‌رفت ایرانیان از چالش‌های مشابه پیشِ رو می‌داند...

#گشتاسپ #کیانی #زرتشت #فیروزی

@oldhistor
http://s6.picofile.com/file/8290290142/112954_1prPXpXg.jpg

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1396/01/04/post-73/


🍃
اطلس، آرمیده در دل پرشی زریا

بنا بر نوشتۀ افلاطون در رساله‌های تیمائوس و کورتیاس، داستان شهر گمشدۀ «آتلانتیس» نخست برای کریتیاس (گویا از اهالی جزیرۀ کرِت) و سپس از او برای یک کاهن مصری و آنگاه برای سیاستمداری به نام سولون بازگو شده و بدین سان به افلاطون رسیده است.
افلاطون می‌آورد: مقدس‌ترین جانور در نزد مردمان آتلانتیس «گاو نر» بود که نماد قدرت به شمار می‌رفت، و به عنوان برترین هدیه به پیشگاه «اطلس» قربانی می‌شد. اما زئوس، توفانی بر آن‌ها نازل کرد که قابل تصور نبود.

بررسی‌های دانشگاه بیرمنگام (۲۰۰۹) نشان می‌دهد، دشت سیلابیِ بارور زیر آب‌های کنونی خلیج فارس، به اندازه «خراسان کنونی» گستردگی داشته و در پی سیلابی بزرگ، توسط اقیانوس هند فروخورده شده است. این سرزمین، بخش جنوبیِ «کمان بارور (هلال حاصلخیز)» را شکل می‌داده و از رودهای کارون، دجله و فرات سیراب می‌شده است.

بر پایۀ واپسین پژوهش‌های باستانشناسی، یافته‌هایی در این گستره به دست آمد که از یک موج شهرک‌سازی در بخش شمالی رودی بزرگ و باستانی در کرانه‌های خلیج فارس، طی زمان پس از یخبندان خبر می‌دهد. راه‌های بازرگانی، سفال‌های آذین شده و جایگاه نگهداری جانوران اهلی، گوشه‌ای از یافته‌هایی هستند که تاکنون از این بستر به دست آمده است. یافته‌های «هانس پیتر اورپمن» از دانشگاه توبینگن آلمان نشان می‌دهد، آدمیانِ نخستین در گذشته پیرامون خلیج فارس کنونی می‌زیسته‌اند و تا دورۀ چهارم زمین‌شناسی نیز در همین گستره بوده‌اند.‌

بخشی از استوره‌های اژه‌ایی در پیوند با بوم‌نگاری و ویژگی‌های اطلس:
پوزیدون فرمانروای آب‌ها، در میان بزرگترین اقیانوس تحت فرمانروایی خود جزیره‌ای را بنا می‌کند تا آن را به معشوقه‌اش، زنی با عمر جاویدان به نام کلیتو، اهدا کند. در میان این جزیره، یک آتشکدۀ بزرگ و تندیسی از پوزیدون، در حال راندن ارابه‌ای توسط اسب‌های بالدار، ساخته شد.
گفته می‌شود، سرزمینی که اطلس در آن بنا شد به حد کافی پهناور و بزرگ بود و در طی سال‌ها مردمان زیادی در آن در آرامش و صلح زندگی می‌کردند. زئوس فرمانروای آسمان‌ها، به عنوان هدیه‌ای به پوزیدون، دانشی بسیار پیشرفته به آن سرزمین اهدا کرد؛ به گونه‌ای که مردم در آن دارای تمدنی فراتاریخی بودند.
سال‌ها بعد، مردمی در اطلس دچار وسوسه و آز نسبت به پادشاهی پوزیدون شدند و سعی در نابودی او کردند و روزی موفق شدند کلیتو را که عمر جاویدان داشت، با استفاده از نیروهای اهریمنی نابود کنند.
پوزیدون نیز که با مرگ معشوقه‌اش بسیار خشمگین شده بود، مردم اطلس را تنبیه می‌کند و این شهر را به همراه همۀ جزیره و ساکنانش به اعماق دریا می‌کشاند و غرق می‌کند...

- current Anthropology

#پررشی #خلیج_فارس #ایران #پوزیدون

@oldhistor
https://s20.picofile.com/file/8446638042/photo_2022_01_16_02_02_34.jpg

دنباله نوشتار👇
https://irane-ayandeh.blogsky.com/1394/03/05/post-47/

20 last posts shown.

331

subscribers
Channel statistics