ناظم تو میکروفون پرسید :
کی میدونه پایتخت آمریکا کجاست ؟
داد زدیم : واشنگتن گفت یه مرگ بر آمریکایی بگین که تو واشنگتن بشنون ؛
ماهم داد زدیم که حلقمون پاره شد ؛
ناظم پرسید : کی میدونه حرم آقا امام حسین کجاس ؟
داد زدیم : کربلا ؛
گفت : حالا یه صلوات بفرستین که آقا تو کربلا بشنون ؛
ما هم یه فریاد کشیدیم که نزدیک بود قالب تهی کنیم ؛
گذشت اون روزا ؛
خیلی طول کشید که بفهمیم لس آنجلس تاریخ سینماست ، نیو اورلنان مهد موسیقیه نیویورک مهد درس و اقتصاد ، یاد نگرفتیم باید از اون همسایه نزدیک مدرسه که ساعت هفت صبح با صدای عربدمون بیدارشون کردیم عذر بخوایم ؟!
یاد نگرفتیم که به کسی نگیم مرگ بر تو ؟!
نفهمیدیم تو واشنگتن و کربلا صدامونو نشنیدن ؟!
چرا فکر نکردیم به جای این حرفا داد بزنیم :
مرگ بر بیسوادی ، مرگ بر عقب افتادگی ، مرگ بر گشنگی ، مرگ بر خونریزی و دشمنی ، مرگ بر اونی که به جای عشق به ما یاد داد : مرگ ؛
چرا به جای " مرگ بر "
کسی شعار " زنده باد " ..... یادمون نداد ؛
ای کاش به جای مرگ بر بیحجاب ؟!
میگفتیم زنده باد با حجاب ؟!
هیچگاه درک نکردم ، چرا کافری که بیمار میشود ، دچار عذاب الهی شده ؛
مسلمانی که بیمار میشود : دچار آزمون الهی ....
مرض که یکیست ؛
شاید تفاوت درنگرش ماست...