Forward from: javad kashi
.....جامعه ایرانی پس از نیم قرن ناآرامی وگسیختگی و تعارضات جامعه خستهای است. به ویژه که دستاورد چندانی پیش روی خود نمییابد. این تصور عمومی وجود دارد که تنها سرمایههای خود را به هدر داده است و چیزی عایدش نشده است. بنابراین به لحاظ فکری، چندان اطمینانی به الگوهایی ندارد که یک تنه خود را نجات بخش میخوانند و نجات بخشی خود را مشروط به حذف رقیب از صحنه میپندارند. به الگوهایی بیشتر اعتماد خواهد کرد که نگاهی انتقادی به خود دارند و به دیگری گشودهاند. تلاش میکنند کاستیهای خود را در آیینه رقیب بجویند. بدیهی است مقصودم از رقیب، صرفاً به دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا منحصر نیست. جامعه ایرانی پر است از روایتهای محذوف و به حاشیه رانده شده. روایتهایی که به حاشیه رانی شان، ناشی از همراهی اصلاح طلبان و اصولگرایان بوده است. بنابراین مقصود از گشودگی، گشودگی به سوی هر صدای حاشیه است.... این عبارات بخشی از یادداشت این جانب است که در نشریه چشم انداز ایران، با عنوان یک دستور کار پیشنهادی برای گفتگوی جمعی منتشر شده است. اصل یادداشت را در فایل زیر بخوانید: