Forward from: @binam_bot
❌ داستان #فروخته_شده
صبح که از شدت درد چشمامو باز کردم کبودی هامو رو تن برهنم دیدم...سرگیجه و حالت تهوع داشتم وای خدا من چیکار کرده بودم در که باز شد سریع دستمو بین پا و روی سینم قرار دادم ولی شهروز سریع بهم نزدیک شد و پامو...
❌ادامهداستان درلینک زیر بازشود👇🏼
https://telegram.me/joinchat/AAAAAFCjAHJ4uVOZ6DpbcA
صبح که از شدت درد چشمامو باز کردم کبودی هامو رو تن برهنم دیدم...سرگیجه و حالت تهوع داشتم وای خدا من چیکار کرده بودم در که باز شد سریع دستمو بین پا و روی سینم قرار دادم ولی شهروز سریع بهم نزدیک شد و پامو...
❌ادامهداستان درلینک زیر بازشود👇🏼
https://telegram.me/joinchat/AAAAAFCjAHJ4uVOZ6DpbcA