t.me/axeqe/735
💎 ما همه مقصریم!
👤 رضا شیرازی
🔅 به رفقا و دوستان منتقد وضع موجود پیشنهاد میدهم که در باره تحولات اجتماعی و تغییرات اساسی که در بافت اجتماعی ایران طی این چند دهه بوقوع پیوسته است، بحث کنند. زیرا به نظر میرسد که صف بندی اصلی در ایران امروز صف بندی اجتماعی و طبقاتی است. حامیان هر اندیشه و طیف فکری باید بتوانند بر اساس شاخص های خویش صف خود را به روشنی ترسیم تا در پرتو آن شاید بتوانند در عمل و پراتیک در تعمیق تحولات اجتماعی ایران گام بردارند.
🔅 تا به امروز چند نظر و نظریه کلان درباره روند تحولات اجتماعی در ایران مطرح شده است:
▫️ فروپاشی اجتماعی به خاطر سیاست های کلان اقتصادی و اجتماعی مافیای ثروت و قدرت.
▫️ انفجار اجتماعی به دلیل انسداد فرهنگی و فشارهای مضاعف به اقوام ایرانیِ کرد، بلوچ، ترک، و عرب.
▫️ انقلاب اجتماعی به دلیل شکلگیری سپهر عمومی به عنوان تنها بدیل رهائی جامعه از نظام استبدادی، که دو نهاد روحانیت و سلطنت در تحکیم آن تقلا کرد و میکنند.
🔅 بگمانم برای تشخیص روند جامعه ایران، از یکسو ضروری و لازم است که به گسل ها و ابر بحرانها توجه کافی شود. زیرا بر اساس همین بستر و زمینه عینی ست که امروزه اعتراضات به وضع موجود تعمیق، گسترش و دوام یافته و می یابد. و از طرف دیگر باید بخوبی فهمید که آیا روشنفکران سیاسی و فرهنگی توان و قدرت نظری کافی برای تئوریزه کردن روند فوق را دارند یا خیر؟
🔅 من تا حدودی می توانم اثبات کنم که اکثر روشنفکران سیاسی و فرهنگی تا حدودی از روند بطئی جامعه فاصله گرفته و به دلیل همین شکاف است که نمی توانند روند آتی جامعه را به درستی تشخیص دهند. زیرا بیش از دو دهه اکثر روشنفکران فرهنگی و سیاسی، نسبت به شکل گیری و تداوم نهادهای مستقل مدنی در ایران، چشم فروبسته و به ندرت عنایتی به جنش دانشجوئی به جنبش نیروی کار - کارگران معلمان و کلا مزدبگیران - و به جنبش زنان داشتند. بعلاوه به دلیل گرایش طبقه متوسط مدرن ایران تا حدودی به استحاله جمهوری اسلامی نزدیک به دو دهه دل خوش بود، عملا و نظرا ، روشنفکران هم با این روند همراه و همگام شده بودند. اما روند مسائل اجتماعی - طبقاتی و از طرفی دیگر بن بست های همه جانبه سیاست های روحانیت پلید حاکم، جامعه را با این پرسش کلان روبرو کرده است که چگونه می توان با هزینه کمتر و با اتکا به نافرمانی های مدنی، جبهه مردم و جامعه را قوی و مستحکم نمود تا در پرتو آن نظام سیاسی حاکم در ایران به عقب نشینی وادار شود.
🔅 بگمانم اعتراضات و اعتصابات سراسری در ایران بیشتر مبنای اجتماعی دارد. همین مبنا و اساس اجتماعی ست که باعث شده که نظام تبعیض و سرکوب نتواند طی سالهای گذشته آنرا از ریشه برکندو ما بعنوان رهروان اندیشه چپ مذهبی ( علامه اقبال لاهوری و دکتر علی شریعتی) ، میتوانیم هم اکنون در تقویت مبارزات اجتماعی در ایران موثر شویم و این ممکن نیست مگر اینکه قبل از هر امری در دو حوزه فعالانه برخود کنیم؛
🔅 یکی از وجه نظری ست که باید توانمندی ارائه جمع بندی تئوریک از مبارزات مدنی را افزایش دهیم و دیگر اینکه هر یک به سهم خویش فعالانه در نهادهای مدنی شرکت کنیم. تا هم فعالیت دمکراتیک را بیاموزیم و هم در تقویت روابط دمکراتیک سهمی داشته باشیم. و چنین امری ممکن نیست مگر اینکه پیشاپیش دارای اندیشه نقادانه باشیم و توان گفتگو و تعامل را با نیروهای منتقد وضع موجود به خوبی درک کرده و به الزامات مقید باشیم.
⚡️ ختم کلام :
🔅 روزهای متمادی است که رانندگان کامیون در اعتصاب سراسری به سر میبرند، و ما با یک بیعملی مفرط روشنفکران در این مبارزه و جدال که در چهره اعتصاب سراسری خود را عیان کرده است، روبروییم. همین مورد و مواردی این چنین، آیا نشان نمیدهد که روشنفکران سیاسی جامعه نتوانستهاند به درستی و همهجانبه با بدنه اجتماعی پیوند برقرار کنند. به همین دلیل، هر اعتراض جدی و هر اعتصاب سراسری به شکلی از اشکال همهی ما را غافل گیر میکند، و به دلیل عدم رابطه و پیوند با متن مردم از یکسو، و نداشتن خط حرکتی منسجم، قادر نبوده و نیستیم که، به خوبی در تقویت حرکت های اجتماعی در ایران امروز موثر واقع شویم، و این ضعف مشمول همه طیفها و نحلهها از جمله رهروان چپ مذهبی است.
🕙 ۸ مهر ۹۷
👇
@rezashirazy
💎 ما همه مقصریم!
👤 رضا شیرازی
🔅 به رفقا و دوستان منتقد وضع موجود پیشنهاد میدهم که در باره تحولات اجتماعی و تغییرات اساسی که در بافت اجتماعی ایران طی این چند دهه بوقوع پیوسته است، بحث کنند. زیرا به نظر میرسد که صف بندی اصلی در ایران امروز صف بندی اجتماعی و طبقاتی است. حامیان هر اندیشه و طیف فکری باید بتوانند بر اساس شاخص های خویش صف خود را به روشنی ترسیم تا در پرتو آن شاید بتوانند در عمل و پراتیک در تعمیق تحولات اجتماعی ایران گام بردارند.
🔅 تا به امروز چند نظر و نظریه کلان درباره روند تحولات اجتماعی در ایران مطرح شده است:
▫️ فروپاشی اجتماعی به خاطر سیاست های کلان اقتصادی و اجتماعی مافیای ثروت و قدرت.
▫️ انفجار اجتماعی به دلیل انسداد فرهنگی و فشارهای مضاعف به اقوام ایرانیِ کرد، بلوچ، ترک، و عرب.
▫️ انقلاب اجتماعی به دلیل شکلگیری سپهر عمومی به عنوان تنها بدیل رهائی جامعه از نظام استبدادی، که دو نهاد روحانیت و سلطنت در تحکیم آن تقلا کرد و میکنند.
🔅 بگمانم برای تشخیص روند جامعه ایران، از یکسو ضروری و لازم است که به گسل ها و ابر بحرانها توجه کافی شود. زیرا بر اساس همین بستر و زمینه عینی ست که امروزه اعتراضات به وضع موجود تعمیق، گسترش و دوام یافته و می یابد. و از طرف دیگر باید بخوبی فهمید که آیا روشنفکران سیاسی و فرهنگی توان و قدرت نظری کافی برای تئوریزه کردن روند فوق را دارند یا خیر؟
🔅 من تا حدودی می توانم اثبات کنم که اکثر روشنفکران سیاسی و فرهنگی تا حدودی از روند بطئی جامعه فاصله گرفته و به دلیل همین شکاف است که نمی توانند روند آتی جامعه را به درستی تشخیص دهند. زیرا بیش از دو دهه اکثر روشنفکران فرهنگی و سیاسی، نسبت به شکل گیری و تداوم نهادهای مستقل مدنی در ایران، چشم فروبسته و به ندرت عنایتی به جنش دانشجوئی به جنبش نیروی کار - کارگران معلمان و کلا مزدبگیران - و به جنبش زنان داشتند. بعلاوه به دلیل گرایش طبقه متوسط مدرن ایران تا حدودی به استحاله جمهوری اسلامی نزدیک به دو دهه دل خوش بود، عملا و نظرا ، روشنفکران هم با این روند همراه و همگام شده بودند. اما روند مسائل اجتماعی - طبقاتی و از طرفی دیگر بن بست های همه جانبه سیاست های روحانیت پلید حاکم، جامعه را با این پرسش کلان روبرو کرده است که چگونه می توان با هزینه کمتر و با اتکا به نافرمانی های مدنی، جبهه مردم و جامعه را قوی و مستحکم نمود تا در پرتو آن نظام سیاسی حاکم در ایران به عقب نشینی وادار شود.
🔅 بگمانم اعتراضات و اعتصابات سراسری در ایران بیشتر مبنای اجتماعی دارد. همین مبنا و اساس اجتماعی ست که باعث شده که نظام تبعیض و سرکوب نتواند طی سالهای گذشته آنرا از ریشه برکندو ما بعنوان رهروان اندیشه چپ مذهبی ( علامه اقبال لاهوری و دکتر علی شریعتی) ، میتوانیم هم اکنون در تقویت مبارزات اجتماعی در ایران موثر شویم و این ممکن نیست مگر اینکه قبل از هر امری در دو حوزه فعالانه برخود کنیم؛
🔅 یکی از وجه نظری ست که باید توانمندی ارائه جمع بندی تئوریک از مبارزات مدنی را افزایش دهیم و دیگر اینکه هر یک به سهم خویش فعالانه در نهادهای مدنی شرکت کنیم. تا هم فعالیت دمکراتیک را بیاموزیم و هم در تقویت روابط دمکراتیک سهمی داشته باشیم. و چنین امری ممکن نیست مگر اینکه پیشاپیش دارای اندیشه نقادانه باشیم و توان گفتگو و تعامل را با نیروهای منتقد وضع موجود به خوبی درک کرده و به الزامات مقید باشیم.
⚡️ ختم کلام :
🔅 روزهای متمادی است که رانندگان کامیون در اعتصاب سراسری به سر میبرند، و ما با یک بیعملی مفرط روشنفکران در این مبارزه و جدال که در چهره اعتصاب سراسری خود را عیان کرده است، روبروییم. همین مورد و مواردی این چنین، آیا نشان نمیدهد که روشنفکران سیاسی جامعه نتوانستهاند به درستی و همهجانبه با بدنه اجتماعی پیوند برقرار کنند. به همین دلیل، هر اعتراض جدی و هر اعتصاب سراسری به شکلی از اشکال همهی ما را غافل گیر میکند، و به دلیل عدم رابطه و پیوند با متن مردم از یکسو، و نداشتن خط حرکتی منسجم، قادر نبوده و نیستیم که، به خوبی در تقویت حرکت های اجتماعی در ایران امروز موثر واقع شویم، و این ضعف مشمول همه طیفها و نحلهها از جمله رهروان چپ مذهبی است.
🕙 ۸ مهر ۹۷
👇
@rezashirazy