آیا "اخلاق" الاهی است؟
✍علی صاحبالحواشی
آیا اگر خدا نباشد همهچیز مجاز است؟! من بشدت تردید دارم!
رویکرد داستایفسکی در ادعای بالا، آشکارا "مسیحی" است. او "هنجار" را در اصل و بنیاد، "الاهی" فرض میگیرد و آنگاه این حکم را صادر میکند. اما آیا "هنجار" نمیتواند بنمایه "انسانی" داشته باشد؟! آیا "همدلیانسانی" را نمیتوان اساس "هنجار" دانست؟ قطعاً داستایفسکی پاسخ منفی میدهد. اما چرا؟!
داستایفسکی بدون شرورانگاریِ انسان، نمیتواند چنین حکمی بدهد. اما آیا انسان واقعا صرفاً شرور است؟! من چنین نمیاندیشم. تردیدی نیست که انسان خودخواه است؛ اما آیا در انسان سوای خودخواهی هیچ نیست؟! اگر چنین باشد، "همدلی" را چگونه میتوان تبیین نمود؟ آیا میشود "همدلی" را به خودخواهی انسان تحویل کرد؟! شاید تا حدی بتوان این تحویل را صورت داد ولی نه تماموکمال.
ما در مشاهده رنج دیگری، آن رنج را ضمن ارجاعِ به خودمان است که "رنج" میفهمیم. یعنی ما "خود را جای دیگری مینهیم" تا رنج او را "بفهمیم".اما دست آخر رنج دیگری را "میفهمیم" تا دستخوش حس شفقت میشویم.
ادامه نوشتار
با عضویت در این کانال با آثار بیشتری از قلم نویسنده آشنا شوید
✍علی صاحبالحواشی
آیا اگر خدا نباشد همهچیز مجاز است؟! من بشدت تردید دارم!
رویکرد داستایفسکی در ادعای بالا، آشکارا "مسیحی" است. او "هنجار" را در اصل و بنیاد، "الاهی" فرض میگیرد و آنگاه این حکم را صادر میکند. اما آیا "هنجار" نمیتواند بنمایه "انسانی" داشته باشد؟! آیا "همدلیانسانی" را نمیتوان اساس "هنجار" دانست؟ قطعاً داستایفسکی پاسخ منفی میدهد. اما چرا؟!
داستایفسکی بدون شرورانگاریِ انسان، نمیتواند چنین حکمی بدهد. اما آیا انسان واقعا صرفاً شرور است؟! من چنین نمیاندیشم. تردیدی نیست که انسان خودخواه است؛ اما آیا در انسان سوای خودخواهی هیچ نیست؟! اگر چنین باشد، "همدلی" را چگونه میتوان تبیین نمود؟ آیا میشود "همدلی" را به خودخواهی انسان تحویل کرد؟! شاید تا حدی بتوان این تحویل را صورت داد ولی نه تماموکمال.
ما در مشاهده رنج دیگری، آن رنج را ضمن ارجاعِ به خودمان است که "رنج" میفهمیم. یعنی ما "خود را جای دیگری مینهیم" تا رنج او را "بفهمیم".اما دست آخر رنج دیگری را "میفهمیم" تا دستخوش حس شفقت میشویم.
ادامه نوشتار
با عضویت در این کانال با آثار بیشتری از قلم نویسنده آشنا شوید