Forward from: ماهیخپل عصبی
یک گل کاکتوس قشنگ توی اتاقم داشتم، اوایل بهش میرسیدم قشنگ بود و جون دار، کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره خیلی قوی بود، صبور بود، اگر چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود بخاطر اینکه خیلی قویه و چیزش نميشه
هر گلی که خراب ميشد، میگفتم کاکتوس چقدر خوبه هیچیش نميشه و باز هم بهش رسیدگی نمی کردم.تا اینکه یه روز رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده، ریشه اش از بین رفته و فقط ساقه هاش ظاهرشونو حفظ کردن
قشنگ ترین گلمو از دست دادم چون فکر میکردم خیلی قویه و اگه بهش نرسم هیچیش نمیشه. همه اینارو گفتم که بهتون بگم آدما شاید با بی توجهی کنار بیان و هیچیو به روتون نیارن، ولی یروزم از همون کنارا میرن و این شمایید که دیر میفهمید.
هر گلی که خراب ميشد، میگفتم کاکتوس چقدر خوبه هیچیش نميشه و باز هم بهش رسیدگی نمی کردم.تا اینکه یه روز رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده، ریشه اش از بین رفته و فقط ساقه هاش ظاهرشونو حفظ کردن
قشنگ ترین گلمو از دست دادم چون فکر میکردم خیلی قویه و اگه بهش نرسم هیچیش نمیشه. همه اینارو گفتم که بهتون بگم آدما شاید با بی توجهی کنار بیان و هیچیو به روتون نیارن، ولی یروزم از همون کنارا میرن و این شمایید که دیر میفهمید.