Telegram channel "𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊" — @sillage_meu

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 23:30

رنگ را پس بگیر.شب را پس بگیر.تفاوت را پس بگیر.گلها و درختان و آسمان و فرم زیبای لبهایت هنگام لبخند و بوسه را پس بگیر.رویا و تقویم و ساعت زندگی‌ات را پس بگیر و معنایت را آنچنان که قلبت می اندیشد رنگ آمیزی کن.
-𝐕𝐢𝐨𝐥𝐚

5 0 0

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 19:47

Forward from: Thinking bout you

اگه میتونستم به زمان گذشته برگردم میرفتم به دوران صفویان ، زندیه ، افشاریه بعد بهشون میگفتم اینقد گوهنخوردی چون من قراره بعدا جواب گوهخوری هاتون تو امتحان بدم

14 0 0

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 17:32

شدم جزو همون ادمایی که ازشون بهم میگفت..
-𝐃𝐚𝐥𝐥𝐚𝐬

60 0 1

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 15:44

و دوباره حسه تنهایی اغاز شد.
*عقل با خنده به قلب میگوید
-𝐃𝐚𝐥𝐥𝐚𝐬

25 0 1

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 15:02

الان افسرده بشم که تا آخر هفته تعطیلیم یا خوشحال؟

26 0 0

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 08:25

Without You — Lana Del Rey

03:49

28 0 0

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 07:27

بوسه ای بر لباهایم زدی.
از آن خدایی ساختم و هر روز پرستیدمش.
و لب هایت،معبود پرستشگاه من شد.
اگر از لب هایت چنین خدایی ساخته‌ام،پس از تن لختت چه بسازم عمرِ من؟
-𝐕𝐢𝐨𝐥𝐚

29 0 0

𝖘𝖎𝖑𝖑𝖆𝖌𝖊

17 Dec 2022, 01:26

بوی قهوه مثل همیشه بیشتر از الکل مستم کرده. یه قاشق از اون رو می‌ریزم توی لیوان جوری که انگار اخرین قاشقه قهومه دقیق،آروم و با لذت. بعد از درست کردمش،بسته ی پلمپ تیغ رو برمیدارم و مثل همیشه می‌رم و می‌شینم توی وان؛منتهی ایندفعه خالی از آب گرم.
شروع به خوردن قهوه می‌کنم.اولین قلپو که می‌خورم حس می‌کنم تمام وجودم حسیو گرفته که اولین بار تورو دیدم.عطرش،طعمش،رنگش و در نهایت همچیش منو یاد تو می‌ندازه ولی .... الان دیگه برام معنایی نداری!مثل لیوانه خالی از قهوم.
لیوان رو می‌زارم کنارم از توی بسته ی تیغ یه دونه تیغ برمیدارم و بازش میکنم و میگیرم جلوی صورتم.می‌دونم درد داره.مثله شکستنه قلب ولی دردش مهم نیست؛مهم اینکه الان نمیتونم کارو تموم کنم چون تو دیگه برام تموم شدی!مثل اخرین روز از وان میام بیرونو می‌رم دم پنجره.یه سیگار روشن میکنم.
تیغ ؟نه!
قهوه؟نه!
حرف زدن باخودم ؟نه!
ولی شاید دود سیگار ترکای قلبمو درمان کنه.

خودم.
تردید کافیست.
از طرف کسی که واقعا دوستت دارد.
-𝐃𝐚𝐥𝐥𝐚𝐬

33 0 1