من با نصف دوستام وسط راه دیگه نتونستم رفاقت کنم؛ چون اونا تازه یه کاراییو شروع کردن که من خیلی وقت بود تمومش کرده بودم!
یه جاهایی میرفتن که من پامو توش نمیزاشتم!
با آدمایی معاشرت میکردن که حتی حرف زدن باهاشون برای من و شخصیتم سنگین بود!
خلاصه طرفدار چیزایی بودن که واسه سبک زندگی من فقط یه مشت خاطره دموده یا از محالات زندگیم بود ..
حذفشون کردم چون که من آدم نقش بازی کردن نیستم حتی اگه واسه رفاقتایی باشه که خیلی دوسشون دارم :)
یه جاهایی میرفتن که من پامو توش نمیزاشتم!
با آدمایی معاشرت میکردن که حتی حرف زدن باهاشون برای من و شخصیتم سنگین بود!
خلاصه طرفدار چیزایی بودن که واسه سبک زندگی من فقط یه مشت خاطره دموده یا از محالات زندگیم بود ..
حذفشون کردم چون که من آدم نقش بازی کردن نیستم حتی اگه واسه رفاقتایی باشه که خیلی دوسشون دارم :)