نه اینکه ناامید باشم، نه.
میدانم میگذرد.
میدانم که دوباره روزهای خوب میآید و البته پشتش دوباره روزهای بد و باز روزهای خوب و باز بد.
گفتهاند، خوشبختی فاصلهی بین دو بدبختی است، من میگویم بدبختی فاصلهی بین دو خوشبختی است.
با این وجود میخواهم بگویم احساس میکنم رسیدهایم به راند آخر و هنوز سرپاییم.
شبیه لحظات آخر جورج فورمن جلوی محمد علی.
در انتظار پایان این رقابت نفسگیر.
راستش روزگار بالاخره تنها گیرمان آورد.
یعنی تکهتکهمان کرد اول.
همه را با همه دشمن کرد.
بر سر همهچیز دستبهیقه شدیم.
لیست طولانیای دارد که تکرارش حوصلهسربر است.
روزگار به همین میزان تنهایی راضی نشد.
وقتی دید هنوز چهار نفرمان هستند که تن به دشمنی نمیدهند با این ویروس آمد.
که یعنی راه ندارد، زندهماندنتان را گروی تنهایی میگیرم.
که یعنی تنها تنهاترین شماست که زنده خواهد ماند.
که یعنی بین مرگ و تنهایی یکی را اختیار کنید.
حالا ماییم و این راند آخر.
در تقلا زیر ضربات سهمگین روزگار.
با چشمانی نیمهباز و صورتی زخمی.
مایی که زیر لب روزگار را نفرین میکنیم ولی به زمین نمیافتیم.
مایی که همه منتظرند تسلیم شویم و نمیشویم.
مایی که هم بر تنهایی پیروز خواهیم شد، هم بر مرگ. مایی که دیگر پلیدیای نبوده که ندیده باشیم.
مایی که دوباره خواهیم خندید.
کافی است این راند را سرپا بمانیم.
سر ساقی سلامت...
#امیرعلی_بنیاسدی
https://t.me/vesaleEshQ ♥️💍