#پارت_1
_جانم؟ دخترم پریود شده؟
مروارید پربغض رو برگردوند
خودش و محکم تکون داد تا از روی سینهی پهن ایلیا کنار بره
_ ولم کن...
ایلیا با اخمای درهم چونهش و چنگ زد
_یعنی چی؟ از کی تا حالا عروسکم رو برمیگردونه؟ لوس شده باز؟
بغض مروارید با تشرش ترکید
_بر..و پیش سارا جونت، الانم دیگه زیر خوابت پریوده نمیتونی باهاش بخوابـ...
پشت دست ایلیا که اروم به لباش کوبیده شد حرف تو دهنش ماسید
_دفعهی بعد که اینجوری درمورد خودت حرف بزنی دهنت و پرخون میکنم
مروارید دلخور هقهق کرد و خواست از رو سینهش کنار بره که کمرش چنگ زد
_کجا؟! میخوام زیر دل دخترمو ماساژ بدم
نیشخند زد و تنش و قفل کرد
_اما وقتی خوب از پشتش تنبیه شد، اونجا که خونی نیست؟ هست؟!
مروارید باترس لب باز کرد که لباش و خشن به دهن کشید و دو تا انگشتش و محکم...
https://t.me/+HVaa6lEpfrBjZGY8