Forward from: آرسین
رمانی در مورد زنی فاحشه ای است که اتفاقی او را به اولین نفر نمایش شهر می برند نانا که از دیروز نمایش نیازهای مالی اش را با چند فرانک از این و آن دریافت می کرد در ازای برطرف کردن نیاز هایشان ، اکنون همدم شهردار
و کنت
و یهودیان ثروتمند و معروفان و بزرگان شده است...
اولین طعمه ی او یهودی ثروتمندی است به نام سنیتر ،
ویلایی بزرگ برای ییلاقش .
نانا حالا زنی معروف شده است و در قلب تمام شهر رفته است و در سفرش جوانی به نام ژرژ نیز به او دل می بند ، کنت نیز که مردی مذهبی است طعمه ی بعدی است ..
در این گیر و دار به ناگاه از سبک زندگی اش خسته می شود ، از کنت متنفر می شود چون می فهمد که زن کنت نیز به او خیانت می کند به دنبال زندگی جدیدی میرود.عشق در گرو جوانی بی چیز می بند و زندگی جدید را شروع می کند اما این زندگی سر آغاز بدبختی هایش است.فقر اولین مشکل است ، همسرش او را کتک می زد ...
همه ی این ها را تحمل می کند ، اما معشوقه ی شوهرش زندگی زناشویی را برایش به پایان می رساند...
زندگی جدید را اغاز می کند و تلاش می کند که شرافتمندانه باشد با کنت قرار می گذارد در ازای ده هزار فرانک معشوقه ی او باشد ، ودر مقابل قرار می گذارند که خیانت نکنند.
اما گویا دیگر در ان جامعه ی الوده امیدی به خوب بودن نیست ، ژرژ و فیلیپ و بقیه و زندگی که هرگز به سرانجام نخواهد رسید. و سرانجام می میرد